رتبه صد و چهاردهم از میان ۱۳۹ کشور در حوزه گردشگری برای ایران؛
جا ماندن گردشگری از چشم انداز ۲۰ ساله
سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به جای تعریف و به کارگیری روشهای علمی آمارگیری از روش غیرعلمی به نام نفر_سفر بهره جسته است که نه تنها نمیتواند آماری روشن در مورد شرایط گردشگری داخلی بدهد بلکه دست مسولان را هم باز گذاشته است تا هر طور که میخواهند با آمار بازی کنند/ خانه بستگان پر رونقترین اقامتگاه گردشگران داخلی/ آمار، میدان مسابقات و تناقضات.
ایلنا: رتبه صدو چهاردهم از میان ۱۳۹ کشور در حوزه گردشگری برای ایرانی که بر اساس گزارشات رسمی سازمان جهانی جهانگردی WTO، جایگاه دهم جهانی را به لحاظ وجود آثار تاریخی وفرهنگی متنوع، رتبه پنجم جهانی را به لحاظ وجود آثار جذاب و متنوع طبیعی ورتبه پنجمین کشور جهان را در زمینه تنوع تولیدات صنایع دستی را دارد و از میان سیزده اقلیم شناخته جهان، یازده اقلیم را در خود جای داده است، جای تاسف بسیاری دارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در حالی که صنعت گردشگری یکی از پر سودترین و پاکترین صنایع عصر حاضر شناخته میشود و کشورهای همسایه نیز در سایه کم کاری ایران به راحتی و تقریبا بیرقیب توانستهاند رشد قابل تاملی در این حوزه داشته باشند. به همین دلیل بود که سرانجام در سال ۱۳۸۴ بخشی از سند چشم انداز ۲۰ سالهای که برای توسعه و پیشرفت کشور تدوین شده بود به حوزه گردشگری پرداخت و برنامههایی نیز برای این منظور تدوین شد.
بر اساس این سند باید سهم ایران از شمار گردشگران جهانی از ۰۹ /۰ درصد در سال ۸۳ به ۵ /۱ درصد در سال ۱۴۰۴ یعنی سال پایانی چشم انداز ۲۰ ساله افزایش یابد. یعنی تعداد گردشگران ورودی به ایران از تعداد ۷۰۰ هزار نفر در سال ۸۳ باید به حدود ۲۰ میلیون نفر در سال ۱۴۰۴ برسد تا سهم ایران از درآمد گردشگری جهانی از ۰۷ /۰ درصد در سال ۸۳ به ۲ درصد در سال پایانی سند چشم انداز ۲۰ ساله رشد یابد به گونهای که کشور ایران در سال ۱۴۰۴ سالانه حدود ۲۵ میلیارد دلار از محل گردشگر ورودی کسب درآمد کند.
شروع اجرای برنامههای این سند با آغاز دولت نهم همراه بود. حالا پس از گذشت ۸ سال ۴۰ درصد از زمان در نظر گرفته شده برای این برنامه سپری شده است و به طبع باید طبق برنامههای چهارم و پنجم توسعه دست کم ۴۰ درصد در زمینههای مرتبط با گردشگری به ویژه گردشگران ورودی رشد میکردیم. اما همچنان شاهدیم که در بخشهای مختلف این صنعت یا کار جدی صورت نگرفته است یا آنچه انجام شده با برنامههای تدوین شده فاصله بسیاری دارد. در گزارشی که از نظرتان میگذرد نگاهی گذرا خواهیم داشت به وضعیت بخشهایی از این صنعت طی دو دولت نهم و دهم.
آمار، میدان مسابقات و تناقضات
داشتن اطلاعات و آمار صحیح یعنی داشتن مختصاتی دقیق که به شما میگوید کجای نقشه راهتان قرار گرفتهاید. چقدر راه آمدهاید و چقدر دیگر راه برای رفتن پیش رو دارید. اما متاسفانه داشتن آمار صحیح، دقیق و به روز نعمتی است که صنعت گردشگری ایران طی حدود ۸۰ سال فعالیت خود همیشه از آن محروم بوده و هر بار و در هر دورهای به دلیلی نتوانسته است از آن بهرهمند شود. نمونه آن نیز هشت سال گذشته است که بارها از سوی مسولان امر ادعا شد قرار است سرانجام به جایگاه صنعت گردشگری در سند چشم انداز ۲۰ ساله توجه شده و به برنامههای پنج سالهای که برای تحقق این سند برنامه ریزی شده است عمل شود. اما افسوس تنها چیزی که در این میان به آن توجه شد اعداد و ارقام چشم گیر و دهن پر کن فارغ از واقعیت وجودیشان بود. هر چند که حتی با غلوهای تعجب آور هم نتوانستیم به آمار مورد نظر سند چشم انداز نزدیک شویم. بر اساس این سند ایران باید بتواند تا سال ۱۴۰۴ سالانه ۲۰ میلیون گردشگر خارجی جذب کند و به این وسیله ۲۵ میلیارد دلار درآمد کسب کند و از سوی دیگر با ایجاد ۳ شغل به ازای ورود هر گردشگر به کشور، غول بیکاری را به زانو درآورد. اما عوامل مختلفی تاکنون مانع از تحقق این برنامه شده است که یکی از آنها نداشتن نگاهی منطقی، علمی و عملی به بخش کسب و جمع آوری آمار و اطلاعات بوده است.
البته متاسفانه طی دو دولت گذشت بیماری دیگری نیز به این نگاه ناقص افزوده شد. دستکاری آمار، ارائه آمار غیر علمی، درشت نمایی مسولان برای نشان دادن رشد در حوزه کاری و پنهان کردن کم و کاستها. شاید به همین دلیل است که سال ۱۳۸۵ دفتر دفتر برنامه ریزی، آمار واطلاعات سازمان جدیدالتاسیس میراث فرهنگی و گردشگری که کمتر از سالی از عمرش گذشته بود، منحل شد و به همین ترتیب است که هنوز و پس از گذشت نزدیک به هشت دهه از فعالیت صنعت گردشگری و ۳۵ سال از استقرار جمهوری اسلامی ایران، تهیه و تدوین آمار گردشگران ورودی متولی مشخصی ندارد و میان چهار ارگان مختلف و بدون هماهنگی یعنی اداره کل اتباع خارجه نیروی انتظامی، اداره کل اتباع خارجه وزارت امور خارجه، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و سازمان گمرک کشور سرگردان است. هر کدام با توجه به امکانات، نیارها و نوع نگاه خود آماری را اعلام میکنند که از هم فاصلههای زیادی دارد و هیچ کدام هم کامل و دقیق نیست.
اما هرچند که آمار ارائه شده از سوی سازمان میراث فر هنگی و گردشگری از سوی کارشناسان و فعالان این حوزه همیشه با نگاه تردید نگریسته میشود اما برای آنکه در بررسی وضعیت گردشگری کشور وحدتی وجود داشته باشد ما تنها به آمار رسمی ارائه شده از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استناد کرده و عملکرد این سازمان را برا اساس آمار خودش بررسی خواهیم کرد. براساس آمار سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تعداد گردشگران ورودی به ایران در سال ۸۵، یک میلیون و ۸۱۶ هزار و ۹۰۵ نفر، در سال۸۶، یکمیلیون و ۹۲۵ هزار و ۱۹۲ نفر، در سال ۸۷، ۲میلیون و ۳۵ هزار و ۵۱۸ نفر، در سال ۸۸، ۲میلیون و ۲۷۶ هزار و ۵۷۵ نفر، در سال ۸۹، ۳میلیون و ۱۲۱ هزار و ۲۸۲ نفر، در سال۹۰، ۳میلیون و ۲۰۰ هزار نفر و در سال ۹۱، ۳میلیون و ۷۲۹ هزار نفر بوده است. این آمارها نشان میدهد که تقریبا سالی ۴۰۰ هزار نفر بهصورت میانگین بر آمار گردشگران سالهای قبل افزوده شده است.
البته کارشناسان امر این آمار را منطبق بر واقعیت نمیدانند و معتقدند اگر آمار مربوط به پناهجویان عراقی و افغانی از این آمار کسر شود و ویژگیهای لازم و علمی در تعریف گردشگر مد نظر قرارگیرد، با اعداد و ارقام دیگری مواجه خواهیم بود. کما اینکه سالها است آمار ضریب اشغال مراکز اقامتی به تفکیک در طول سال منتشر نشده است تا بر اساس آن این آمار محکی زده شود. کارشناسانی از جمله ناصر کرمی، عضو هیات مدیره انجمن علمی گردشگری نیز آمار واقعی گردشگران ورودی به ایران را کمتر از ۴۰۰ هزار نفر در سال میدانند. این در حالی است که بر اساس برنامه چشم اندار ۲۰ ساله ایران باید در سال ۹۱ میزبان ۵ /۷ میلیون گردشگر خارجی باشد. البته باید متذکر شد که با توجه به اینکه کشورهای دیگر از جمله کشورهای همسایه به خوبی توانستهاند در راستای توسعه گردشگری خود و معرفی جاذبههایشان عمل کنند گردشگری خروجی کشورمان از رونق خوبی برخوردار بوده است. به این ترتیب است که به گفته کارشناسان تراز گردشگری کشور منفی است. به این معنی که تا سال ۱۳۸۹در مقابل ۳میلیون و ۱۲۱ هزار و ۲۸۲ گردشگری که وارد ایران شدهاند، ۶ میلیون و ٣٧۶هزار گردشگر از کشور خارج شدهاند. در سال ۱۳۹۰ نیز در مقابل۳میلیون و ۲۰۰ هزار گردشگر ورودی، ۷میلیون و ٨٠۵ هزار گردشگر از کشور خارج شدهاند که این آمار نسبت به سال گذشته خود رشد ۲۲ درصدی را نشان میدهد. علاوه بر اینکه به گفته اردشیر اروجی، مشاور و مدیر کل سابق دفتر برنامه ریزی، آمار و اطلاعات سازمان میراث فرهنگی و گردشگری چون به لحاظ فرهنگی تاثیر گذاری کشورهای خارجی به روی گردشگران ایرانی هفت برابر تاثیر گذاری کشور ایران روی گردشگران خارجی است و به لحاظ اقتصادی نیز در وضعیت خوشبینانه در نیمه اول سال ۱۳۹۰ ارز خروجی گردشگران ایرانی ۱۴ برابر ارز ورودی گردشگران خارجی برآورد میشود و این تراز منفی گردشگری نیز نسبت به سال گذشته رو به افزایش است. البته در سال ۹۱ و ۹۲ به دلیل افزایش قیمت دلار و چند برابر شدن هزینه اینگونه سفرها، آمار گردشگران خروجی کاهش چشمگیری داشت. به گونهای که بعد از مدتها آمار ورودیها و خروجیها به هم نزدیک شد (که البته این کاهش را نمیتوان نتیجه عملکرد سازمان دانست).
بر اساس گزارش سازمان میراث فرهنگی و گردشگری طی ۶ ماه نخست سال ۹۱، ۲ میلیون و ۴۶۹ هزار و ۲۴۶ نفر گردشگر خارجی به ایران وارد شده است و در مقابل ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر از کشور خارج شدهاند.
از سوی دیگر وضعیت آمار در بخش گردشگران داخلی نیز بهتر از این نیست. چرا که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به جای تعریف و به کارگیری روشهای علمی آمارگیری از روش غیرعلمی به نام نفر_سفر بهره جسته است که نه تنها نمیتواند آماری روشن در مورد شرایط گردشگری داخلی بدهد بلکه دست مسولان را هم باز گذاشته است تا هر طور که میخواهند با آمار بازی کنند و در این میان نوروز که به شکل سنتی و به دلیل تعطیلات طولانی زمان پیک سفر در ایران محسوب میشود فرصت مغتنمی را در دست روسا گذاشته که بتوانند با درشت نمایی غیر واقعی، آماری باور نکردنی ارائه کنند. روش ارائه این آمار به این ترتیب است که سرشماران در مبادی ورودی و خروجی شهرها مستقر میشوند و با عبور هر خودرو به طور نسبی تعداد کسانی را که از شهری عبور کردهاند را شمارش کرده و با نام نفر_ سفر به عنوان آمار گردشگران داخلی اعلام میکنند.
به این ترتیب کسی که از تهران عازم تبریز میشود، در تهران، کرج، قزوین، زنجان و... به همین ترتیب تمام شهرهای سر راه شمارش میشود و در آمار جای میگیرد. در حالی که این فرد حتی ساعتی را هم در آن شهرها نگذرانده و به هیچ شکل نه تنها درآمدزایی برای منطقه نداشته که نمیتوان آن را با هیچ تعریفی گردشگر نامید. بر اساس آمار ارائه شده از سوی مسولان این سازمان طی سالهای تصدی دولت نهم و دهم در نوروز ۸۵، ۳۵میلیون، نوروز ۸۶، ۵۵میلیون، نوروز ۸۷، ۷۱میلیون، نوروز ۸۸، ۹۹میلیون و در نوروز ۸۹، بیش از ۱۲۰میلیون و در نوروز سال ۹۰، ۱۶۲میلیون نفر سفر در کشور انجام شده است.
این آمار حاکی از رشد ۴۶۰درصدی آمار گردشگران نوروزی کشور طی این سالها بوده است. به این شکل است که جهانیان، معاون گردشگری سازمان ۱۵۳میلیون نفر سفر با گردش مالی برابر با سههزار و ۳۰۰میلیارد تومان و ایجاد ۱۰میلیون شغل جدید را ماحصل نوروز ۹۱ اعلام میکند. و معلوم نیست با ایجاد این ده میلیون شغل جدید چرا هنوز بیکاری در کشور یک مشکل جدی است. در واقع این نوع آمارگیری که هیچ سندیتی ندارد و تنها راه را برای مسابقه مسولان استانی باز میکند تا هر چقدر که میتوانند آمار درشت تری را اعلام کنند و به این ترتیب مهر تاییدی بر عملکرد سالانه خود بزنند.
خانه بستگان پر رونقترین اقامتگاه گردشگران داخلی
در کل کشور تعداد ۷۹۲ باب هتل وجود داردنگاهی به توزیع ستاره و درجه هتلها مورد برررسی نشان میدهد که ۵ /۳۳ درصد هتلها یک ستاره، ۸ /۳۷ درصد دو ستاره، ۲ /۱۹ درصد سه ستاره و ۴ /۷ درصد چهار ستاره هستند. همچنین از بین ۷۹۲ هتل موجود در کشور، ۱ /۱۸ درصد درجه یک (a)، ۴ /۱۰ درصد درجه دو (b)، ۱/۳۷ درصد درجه سه (c) و ۵/۳۴ درصد در عالی (t) هستند. این در حالی است که به گفته کارشناسان ستارههای این هتلها معمولا با امکاناتشان و تعاریف بین المللی هیچ تناسبی ندارد و در عین حال هزینه اقامت دراین مراکز در مقایسه به هتلهای کشورهای همسایه مانند ترکیه و امارات بسیار گرانتر و تا دو برابر است. شاید به همین دلیل است که منهای ایام کوتاه نوروز، در مابقی سال در نهایت ۳۰ تا ۴۰ درصد ظرفیت هتلهای کشور اشغال است و مردم معمولا ترجیح میدهند روش دیگری را برای اقامت برگزینند. بر اساس آماری که سازمان آمار کشور در تابستان سال ۹۱ در زمینه گردشگری تهیه کرده است. بیشترین اقامتگاه اصلی مورد استفاده در سفرهای داخلی در سال ۱۳۹۱، منزل بستگان و آشنایان با ۶۷ درصد و ویلا و آپارتمان اجارهای با ۱۱ درصد و ویلا و آپارتمان شخصی با ۶ درصد به ترتیب در رتبه بعدی انتخاب خانوادههای ایرانی قرار داشتهاند در نتیجه تنها ۱۶ درصد مردم هتلها و مهمانسراها را برای اقامت برگزیدهاند. بر اساس این آمار ۵۶ درصد سفرهای انجام شده در تابستان ۹۱ با هدف دیدار اقوام و بستگان انجام شده است. این در حالی است که کارشناسان معتقدند برای آنکه کشور آماده حضور ۲۰ میلیون گردشگر خارجی شود ابتدا باید زیرساختهای لازم برای این منظور آماده شود. این زیرساختها نیز آماده نمیشوند مگر هزینههای لازم تامین شود و صرفه اقتصادی چنین سرمایه گزاریهایی توجیه شود. به همین دلیل توسعه و رونق گردشگری داخلی با توجه به درآمدی که به این بخش تزریق میکند، میتوانند بهترین روش برای ایجاد و نگهداری از زیر ساختهای مورد نیاز این صنعت باشد. اما نگاهی به وضعیت اشغال هتلها و اقبال مردم به استفاده ازا ین امکانات گویای مسائل بسیاری است.
سرمایه گذاری در گردشگری
نوسازی تاسیسات و تجهیزات گردشگری کشور تنها از راه رونق گردشگری داخلی ممکن نیست. برای تحقق این امر نیاز به سرمایه گذاری مناسب است از سوی دیگر سرمایه گذاری در بخش گردشگری میتواند تا دو برابر صنعت نفت سودآور باشد به همین دلیل بهتر است سرمایهها را به سمت رونق این صنعت سوق داد. بر اساس سند چشم انداز ۲۰ ساله این بخش نیازمند حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری است که باید ۲۵ هزارمیلیارد تومان آن باستناد ماده ۱۱ قانون تشکیل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از محل فاینانس و ۵ هزار میلیارد تومان آن از محل اعتبارات دولتی تامین شود. یعنی با توجه به اینکه حدود ۴۰ دردصد از زمان برنامه گذشته است و باید ۴۰ درصد ازا ین مبلغ یعنی حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان تا به حال به صنعت گردشگری تزریق میشد. اتفاقی که هر چند آماری از آن در دسترس نیست ولی به نظر هم نمیرسد که محقق شده باشد. سال گذشته نیز طی سومین همایش سرمایه گذاری در گردشگری که از سوی دولت برگزار شد، اعلام شد ۲۳۰۰ فرصت و بسته سرمایه گذاری با حجم سرمایه و ارزشی بالغ بر ۴۸۰۰ میلیارد ریال معادل ۷۱ میلیارد دلار ارایه شده است که مهمترین دستاوردهای دولت نهم و دهم از سال ۱۳۸۴ الی ۱۳۹۰ در حوزههای سه گانه سازمان محسوب میشود. که البته این رقم هم اگر تمام و کمال جذب شود کمتر از ۵ درصد از سرمایه مورد نیاز این بخش بر اساس سند چشم انداز است، باید طی این ۸ سال جذب میشد. به این مطلب اضافه کنید که هنوز هیچ آماری از اینکه چه تعداد از این بستهها و با چه ارزشی مورد توجه سرمایه گذاران قرار گرفته و آماده اجرایی شدن است ارائه نشده است. کما اینکه سرمایه گذارانی که از سالها پیش پا در این راه گذاشتهاند تعریف نشدن سیاستهای جذب سرمایه گذار و نقش آوردههای آنان در اقتصاد کلان، همچنین نبودن ضمانتهای اجرایی و عملی از سوی دولت در تأمین امنیت خاطر سرمایه گذاران و مشکلات عدیده دیگر را موجب کاهش استقبال سرمایه گذاران از سرمایه گذاری و مشارکت در طرحهای صنعتی به ویژه گردشگری میدانند.
گزارش از: رویا کاکاوند