هایدگر
-
در گفتگوی ایلنا با قاسم پورحسن مطرح شد؛
دلایل افزایش جنگ در دوران ما/ علوم انسانی تسلیم رشد چشمگیر علم تجربی شده است
خودمحوری، خویشتنبینی است. وقتی دچار خویشتنبینی باشیم طبیعتاً به دیگران گوش نمیدهیم. انسانهای دیگر برایمان ارزشمند نیستند. غرب در ۲۰۰ سال اخیر متأسفانه تنها به خودش نگاه کرده است. حتی زمانی که به دیگری نگاه کرد از دریچه خودش بود. یعنی من، دیگری را شکل داد. این نگاه شکلدهنده منازعات است.
-
در گفتوگو با علیمحمد اسکندریجو مطرح شد؛
"فریدریش نیچه" فیلسوف سازندگی نیست/ ما هنوز وارد مرحله مطالعه آثار پایانی نیچه نشدهایم/ آیا نیچهی ایران همان نیچهی الیزابت است؟
اصولا از "نیچه" نوشتن آسان نیست؛ چه رسد آنکه بخواهیم آثار و پروژه فرهنگی او را نقد کنیم. با این حال در این کتاب کوشیدهام شیفتگان نیچه در ایران بویژه آن مترجم برجسته آثار نیچه که بارها نوشته و اعلام کرده است که ما ایرانیان جهان سومی(!) از درک این فیلسوف آلمانی عاجز هستیم به او نشان دهم که از درک نیچه عاجز نیستیم.
-
در گفتوگوی ایلنا با کمال پولادی بررسی شد؛
تنازعِ فیلسوف و سیاستمدار چه موقع رخ میدهد؟/ مشروعیت مورد نظر فیلسوفان همواره دموکراتیک و عقلانی نیست/ هیچ پژوهش و دانشی فارغ از مضمونِ ایدئولوژیک نیست
در اینکه آیا فیلسوف مجاز است به مسایل جاری جامعه بپردازد یا آن که بهتر است در "برج عاج" خود بنشیند و مسائل مهم جامعه را به حال خود واگذارد، به انتخاب او بستگی دارد. با این حال مارکس میگوید: "تاکنون فلاسفه به تفسیر جهان پرداختهاند حال آنکه مساله تغییر جهان است."
-
یادداشتی از محمد زارع شیرین کندی؛
فلسفه ای که در حاشیه واقع شد
محمد زارع شیرین کندی (مترجم آثار فلسفه و مدرس) مینویسد: در ملاقاتی که با شاخص فلسفه اکسیستنس، فیلسوف آلمانی مارتین هیدگر داشتم، صحبت از فلسفه وجودی صدرایی اسلامی و ربط یاعدم ربط آن با فلسفه ایشان شد. گفتگو زیاد بود. نتیجه این که ربطی بین فلسفه ایشان با فلسفه وجودی صدرایی نیست…فلسفه وجودی صدرایی پدیدهای است صد در صد اسلامی…فلسفه وجودی صدرایی بدون ربط با حضرت باری و سیلان وجود ناشی از قدرت وی نه معنایی دارد و نه بقایی، در صورتی که در فلسفه اکسیستنس هیدگر، آنچه وجود ندارد ربط و پیوند با خداست.
-
در گفتوگوی ایلنا با عماد افروغ مطرح شد؛
دلایل اصرار برخی برای بکارگرفتن مدرنیزم و پستمدرنیزمِ غربی در ایران قابل درک نیست/ گرفتارِ مغالطه معرفتی و تفکر آرزومندانه انطباق عالم با تفکراتمان شدهایم/ دانشگاههای ما با نیازهای بشر ایرانی بیگانه هستند
فلسفه اگر بخواهد منهای جامعهی خود، منهای دلالت و بار ارزشی خود و همچنین منهای دلالت و بار عملی خود، مستقل تلقی شود، دردی را در پی خواهد داشت مثل اینکه در کل بگوییم فلسفه وابسته به غیر است و طی آن مدعی شویم که فلسفه علمی جهانی است و این جهان را هم در غرب خلاصه کنیم. این همان از خود بیگانگی است. از قضا هر دو نگاه بیمارند.
-
در گفتوگو با بیژن عبدالکریمی مطرح شد؛
آغاز موج چهارم نیهیلیسم؛ تولد زامبیهای وراج با دهانهای گشاد/ خشونت و استبداد دیگر محدود به کانونهای قدرت نیست/ دورانِ احساسِ امنیت بهسر آمده است
به اعتقاد عبدالکریمی؛ در روزگار ما بسط نوعی "خشونتگرایی" را در سراسر جوامع میبینیم. اگر پیشتر، خشونت و استبداد وصف "کانونهای قدرت" بود، اکنون این صفات را در جای جای جامعه میتوان دید. هیتلر و موسیلینی و استالین را فقط در رئوس قدرتهای سیاسی نمییابیم؛ چراکه تکتک افراد را میتوان مصداق چنین شخصیتهایی دانست. رفتارها سرشار از خشونت شده است؛ سلسله مراتب فرهنگی به کلی کنار گذاشته شده و هیچ معیاری برای عملکرد مناسب دیده نمیشود.
-
استاد فلسفه در بریزبین مطرح کرد:
ترس از مرگ بنیاد گسترش شهرسازی انسان معاصر است/ انسان شهری از مرگ افسونزدایی میکند اما در روستا مرگ به هستی تعلق دارد
جولیان باگینی میگوید: انسان شهری از مرگ افسونزدایی میکند اما در روستا مرگ به خود هستی تعلق دارد. انسان با گریز از روستا به ابرشهر و تولید تعدد امکانات، خواست مرگ را نفی کند.
-
مروری بر زندگی فکری منوچهر آشتیانی؛
آدمی میخواهم برای جنگیدن
منوچهر آشتیانی روز سهشنبه (8 مهرماه) و پس از یک دوره طولانی مبارزه با بیماری دیده از جهان فرو بست. او میراثبری امین بود چه آنکه بر بزرگان تلمذ میکند، بزرگ نمیشود اما بزرگی میآموزد.
-
نظریه جاودانگی – مرگ، هستی ناممکن/ اگر بدانیم حتی با مرگ هم اثرمان از جهان حذف نمیشود، چگونه عمل خواهیم کرد؟
«مسلم خراسانی» با بررسی مقوله نظریه جاودانگی – مرگ، هستی ناممکن، تحت عنوان «در مسیر جاودانگی» مروری اجمالی بر پارهای نظرات اندیشمندان و فلاسفه درباره مرگ داشته است و به این پرسش پرداخته که «اگر افراد بدانند تاثیر آنها حتی در غیاب فیزیکیشان از جهان پیرامون ما حذف نخواهد شد چگونه عمل خواهند کرد؟»
-
در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
آیا سعدی سکولار است؟ / سعدی میکوشد معجزه گفتگو را به ما نشان دهد
مریم برهانی، نویسنده کتاب «جنبههای نمایشی در گلستان سعدی» میگوید: سعدی مانند همه انسانهای خردورز که از تعصب و جهتگیری دورند، فقط به تحلیل و تبیین ارزشها میپردازد. او واقعگراست و هرگز به دنبال خوشبختی در آرمانشهر نیست بلکه سعی در نشان دادن راهی درست برای زندگی بهتر در همین جهان به انسان دارد.