نگاهی به ترانهخوانی سفیر کره جنوبی؛
دیپلماسی فرهنگی یا جنگولکبازی سیاسی

دستکش مخملی یا پنجهی آهنین
بهروز جلالی، شاعر و منتقد ادبی در یادداشتی به موضوع ترانهخوانی سفیر کرهجنوبی پرداخته است. در بخشی از این یادداشت آمده است: مدتهای مدیدی است که کره جنوبی میلیاردها دلار از داراییهای ایران را به بهانه تحریمها بلوکه کرده و حاضر به آزادسازی آن نیست. در چنین شرایطی، اقدام سفیر این کشور به خواندن ترانه فارسی، بیشتر شبیه تلاشی برای سفیدسازی چهره کشورش در افکار عمومی ایران است.
دیپلماسی فرهنگی؛ فرصتی ارزشمند اما نیازمند دقت در شیوه تبادلات فرهنگی میان کشورهاست. این فرصتهای فرهنگی همواره بستری برای نزدیکی ملتها، شناخت متقابل و کاهش تنشها بوده است. اینکه سفیر کره جنوبی در ایران اقدام به خواندن ترانهای فارسی کرده، در ظاهر حرکتی دلنشین و نمادین از احترام به فرهنگ کشور میزبان است. اما نمیتوان کتمان کرد که در پس این حرکت، نکاتی وجود دارد که نباید از نظر دور بماند.
دیپلماسی نمایشی در سایه بلوکهسازی منابع مالی
مدتهای مدیدی است که کره جنوبی میلیاردها دلار از داراییهای ایران را به بهانه تحریمها بلوکه کرده و حاضر به آزادسازی آن نیست. در چنین شرایطی، اقدام سفیر این کشور به خواندن ترانه فارسی، بیشتر شبیه تلاشی برای سفیدسازی چهره کشورش در افکار عمومی ایران است. این حرکت، اگرچه در ظاهر فرهنگی است، اما بوی سیاستزدگی و فریب افکار عمومی میدهد؛ نوعی جنگولکبازی دیپلماتیک برای پوشاندن واقعیتهای ناخوشایند روابط اقتصادی.
فرود یک نماد فرهنگی در بستر تمدن ایرانی
سفیر کره جنوبی، به عنوان بالاترین مقام سیاسی کشورش در ایران، نماد رسمی سیاست و فرهنگ کره در کشور میزبان است. اینکه چنین شخصیتی در قالب خواننده ظاهر شود و ترانهای فارسی اجرا کند، به معنای ورود سبک فرهنگی کرهای به زیر چتر تمدن ایرانی است. این نقشآفرینی، اگر با صداقت و احترام همراه باشد، میتواند نقطهای مثبت در روابط فرهنگی باشد؛ اما اگر با اهداف سیاسی و تبلیغاتی صورت گیرد، تنها به بیاعتمادی بیشتر دامن خواهد زد.
ترانهخوانی یا تصویرسازی سیاسی؟
بهنظر میرسد ترانهخوانی سفیر کره جنوبی صرفاً یک حرکت فرهنگی نیست. بلکه باید آن را بخشی از یک پازل پیچیده دیپلماسی عمومی دانست که نیازمند تحلیل دقیق و هوشیاری رسانهای است.
در روزهایی که روابط ایران و کره جنوبی تحت تاثیر چالشهای اقتصادی و دیپلماتیک سیر میکند، سفیر کره جنوبی در تهران با اجرای ترانهای فارسی، قطعهای تازه به پازل دیپلماسی عمومی کشورش اضافه کرده است. این حرکت، در ظاهر فرهنگی و دوستانه، اما در باطن میتواند بخشی از یک سناریوی پیچیده برای سفیدشویی تصویر کره جنوبی در ذهن ایرانیان باشد.
در این برهه از زمان ایرانی نمیداند، باید پنجهی آهنین کره جنوبی در توقیف منابع مالی کشورش(به بهانه تحریمها) را باور کند یا دستکش مخملی جناب سفیر را وقتی میزند زیر آواز!؟
سفیر کره جنوبی با این چهره هنرمندانه و نیز با بهرهگیری از معجزه زبان فارسی، تلاش میکند تا این واقعیت تلخ را در لفافهای از موسیقی و احساسات هنری پنهان کند. این همان پازل پیچیدهای است که در آن دیپلماسی فرهنگی به ابزاری برای پوشاندن سیاستهای اقتصادی و بینالمللی تبدیل شده است. آیا آقای سفیر همان اندازه که به ازبرکردن ترانههای فارسی همت گماشته، تلاشی برای فراگیری دروس دیپلماسی هم کردهاست!؟
ضرورت هوشیاری تصمیمسازان سیاسی و فرهنگی ایران
امروزه، هوشیاری تصمیمسازان سیاسی و فرهنگی کشور بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. روابط ایران و کره جنوبی نباید صرفاً تحت تأثیر حرکات مجازیپسند قرار گیرد. مسئولان باید با نگاه تحلیلی و چندلایه، اهداف پشت پرده اینگونه اقدامات را بررسی کرده و اجازه ندهند که دیپلماسی نمایشی جای دیپلماسی واقعی را بگیرد.
تصمیمسازان فرهنگی نیز باید مراقب باشند که تبادل فرهنگی، به معنای پذیرش بیچونوچرای روایتهای طرف مقابل نیست. فرهنگ ایرانی و معجزه زبان با پشتوانهای از تمدن و تاریخ، ظرفیت تعامل دارد اما نه از موضع ضعف یا فریب. نقشآفرینی در این عرصه باید با حفظ کرامت و عزت ملی، شفافیت در مطالبات و درک دقیق از بازیهای دیپلماتیک همراه باشد.
ترانهخوانی سفیر کره جنوبی را باید بخشی از یک بازی بزرگتر دید؛ بازیای که در آن هر حرکت فرهنگی، میتواند حامل پیامی سیاسی باشد. فهم این پیامها و پاسخ هوشمندانه به آنها، وظیفهای استراتژیک برای آینده روابط ایران و کره بهشمار میرود.