خبرگزاری کار ایران

یک بازیگر تئاتر با ایلنا مطرح کرد؛

هر «اجرا» تولدی «تازه» است

هر «اجرا» تولدی «تازه» است

خاطرات مخاطب راهنمای من است

بازیگر نمایش «شکستم، شکستی، شکست» درباره چگونگی اجرای این اثر، می‌گوید: تماشاگران رازهای خود را بازگو می‌کنند، درباره یک شی، فقدان عزیز و درد و دل‌های عاطفی صحبت می‌کنند و من حامل آن رازها و خاطرات می‌شوم و اجراگر آن لحظه و روایتی برای آن حس هستم.

به گزارش خبرنگار ایلنا،  نمایش «شکستی، شکستم، شکست» به نویسندگی و کارگردانی مهدی گلناری از ۸ مهرماه ۱۴۰۴، هر شب ساعت ۱۹ در سالن شیشه‌ای «عمارت هما» روی صحنه می‌رود.

این اثر  تجربه‌ای تعاملی و بداهه‌پردازانه است که بر پایه خاطرات تماشاگران شکل می‌گیرد و مخاطبان با خود شی‌ای به همراه می‌آورند که روزی به کسی تعلق داشته و همین شی، جرقه‌ای برای خلق جمله، صحنه و روایتی از «یاد» یا «فراموشی» خواهد بود.

شکوفه حیدریان، امیرعلی گودرزی، دلارام موسوی، فرتاش دوراندیش و مهمان بازیگران این نمایش هستند و طراح صحنه: سحر میرین‌بیگلو، طراح لباس: راحیل روحانی‌فر، طراح نور: پوریا رحیمی، طراح گرافیک: محمد موحدنیا و دیگر عوامل حرفه‌ای این اثر را همراهی می‌کنند.

شکوفه حیدریان  بازیگر نمایش «شکستم، شکستی، شکست» درباره حضور در این اثر با ایلنا گفتگو کرد.

او طی این گفتگو درباره کارنامه قبلی و پیشینه تئاتری‌اش گفت: علاقه‌اش به تئاتر از دوران کودکی و کلاس‌های نمایش خلاق کانون پرورش فکری آغاز شده، گفت: از همان دوران، صحنه برایم خانه‌ای بود که می‌توانستم خودم باشم و خیال را زندگی کنم و همین علاقه باعث شد دانشگاه رشته نمایش و پژوهش هنر را ادامه بدهم و مسیر حرفه‌ای‌ام را آغاز کنم و تمام تجربیات پیشینم روی تصمیمم برای انتخاب متن اخیر اثر تأثیر گذاشت و انگیزه اصلی من تجربه زنده تئاتر بوده و این مسیر الهام‌بخش من در اجرای فعلی است.»

 

هر «اجرا» تولدی «تازه» است

 

 هیچ چیز از پیش تعیین نشده است

شکوفه حیدریان، در ابتدای صحبت‌هایش، درباره دلیل انتخاب  متن  «شکستی، شکستم، شکست»   و حضور در این اثر نمایشی توضیحاتی داد. 

او   با بیان این نکته که در این اثر هیچ نقش از پیش نوشته‌شده‌ای وجود ندارد و بازیگر باید در لحظه با احساسات واقعی مخاطب مواجه شود،  گفت: در واقع نبود متن از پیش تعیین‌ شده بود زیرا متن همان چیزی است که مخاطب با خود می‌آورد و یک اتفاق غیرمنتظره و غیرقابل پیش‌بینی خلق می‌کند و این چالش برایم جذاب‌ترین بخش ماجراست و هر بازیگری که در این پروژه حضور دارد، باید با حس لحظه و واقعیت عاطفی مخاطب روبرو شود و همین موقعیت باعث می‌شود اجرای زنده، هیجان و تازگی داشته باشد و هیچ چیز از قبل مشخص نیست.

نقشی وجود ندارد و همه چیز از دل مخاطب می‌آید

این بازیگر در توضیحات بیشتر گفت: اثر بر پایه گفت‌وگو، همدلی و مواجهه مستقیم با احساسات انسان‌ها شکل می‌گیرد و هر لحظه می‌تواند معنایی تازه پیدا کند و این تجربه برای هر بازیگری فرصتی است تا از خود عبور کند و در دیگری حل شود.

او ادامه داد: آنچه اجرا می‌کنم نه تنها حس من بلکه حامل حس، راز، خاطره و تجربه‌ای است که تماشاگر به صحنه آورده و این مسئولیتی بزرگ برای من ایجاد می‌کند و باید صادقانه این تجربه را منتقل کنم. هر چیزی که در لحظه اتفاق می‌افتد، باید با تمام وجود زیسته شود و هیچ راه فراری از آن نیست.

وی با اشاره به اینکه در جریان اجرا، هر مخاطب بخشی از زندگی و خاطره‌اش را به صحنه می‌آورد، گفت: تماشاگران رازهای خود را بازگو می‌کنند، درباره یک شی، فقدان عزیز و درد و دل‌های عاطفی صحبت می‌کنند و من حامل آن رازها و خاطرات می‌شوم و اجراگر آن لحظه و روایتی برای آن حس هستم. با این وجود،  کاری را که انجام می‌دهم، بسیار چالش‌برانگیز و ارزشمند شده و باعث می‌شود هر لحظه با هیجان و تمرکز کامل، در صحنه حضور داشته باشم.

انتخاب‌های در لحظه

وی با اذعان به این امر که حضور در چنین اثر و موقعیتی نیازمند تصمیم‌گیری آنی و زیستن در لحظه است، اظهار داشت: در هر اجرا باید انتخاب کنم چه بیانی برای وضعیت پیش‌آمده داشته باشم؛ زیرا همانطور که گفتم، هیچ چیز از پیش تعیین نشده و همه چیز در لحظه شکل می‌گیرد و این همان ویژگی منحصر به‌ فرد تئاتری است که من دوست دارم؛  «زنده»، «بی‌واسطه» و «انسانی». 

این بازیگر گفت:  اجرای زنده، تجربه‌ای است که هر بار متفاوت و منحصر به فرد است و این تکرار نمی‌شود.

فضای مجازی بستری برای تعامل بیشتر

شکوفه حیدریان، در بخش دیگری از صحبت‌هایش، با بیان این نکته که تعامل مخاطب در فضای مجازی نیز اهمیت دارد، بیان کرد: مخاطبان پس از حضور در اجرا، تجربه خود را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارند و درباره احساس خداحافظی با اشیا و خاطرات‌شان می‌نویسند و برایم شگفت‌انگیز است که حتی استوری‌هایی می‌گذارند و این روند نشان می‌دهد که اجرا در فضای واقعی و مجازی زنده و تاثیرگذار است و حس و تجربه‌ای که در لحظه به وجود آمده، ادامه پیدا می‌کند که   این همان هدف اصلی من است. 

حیدریان با اذعان به این امر که راهکار اصلی برای افزایش حضور مخاطب در تئاتر، مشارکت و تجربه مشترک است، گفت: به باور من، اثر باید خودش جای خود را در دل مردم باز کند و مخاطبان باید از تجربه‌شان بنویسند، استوری بگذارند یا به دوستان خود منتقل کنند و این گفتگوهای واقعی می‌تواند فرهنگ تئاتر را گسترش دهد. اینگونه است که  حس تجربه‌شده با دیگران به اشتراک گذاشته می‌شود و این اتفاق باعث زنده ماندن اثر و توسعه هنر تعاملی می‌شود.

حمایت نهادها و بخش خصوصی ضروری است

وی با تاکید بر اهمیت تعامل میان هنرمند و تماشاگر، افزود:  وقتی مخاطب درگیر اثر می‌شود، خودش بخشی از اجراست و در چنین شرایطی حمایت نهادهای خصوصی و دولتی اهمیت دوچندان پیدا می‌کند. خوشحالم که سالن‌هایی وجود دارند که از هنرمندان و پروژه‌های نو حمایت می‌کنند و این بستر برای جوانان فراهم شده است و رشد هنری آن‌ها را تضمین می‌کند.

وی گفت:  البته در تئاتر خصوصی فضای رشد آزادتر است؛ اما در تئاتر دولتی همچنان سخت‌گیری‌هایی، وجود دارد. امیدوارم این توازن میان آزادی عمل و حفظ کیفیت برقرار بماند و هر دو بخش، چه خصوصی و چه دولتی، به یک میزان به رشد هنری و کیفیت اجرا اهمیت دهند و تئاترهایی روی صحنه برود که به شعور و درک مخاطب احترام بگذارد و تجربه‌ای انسانی و تاثیرگذار ارائه کند.

 

هر «اجرا» تولدی «تازه» است

 

انرژی‌های نو تئاتر را زنده نگه می‌دارد

وی با بیان این نکته که استعداد و انگیزه نسل جدید هنرمندان تئاتر قابل توجه است، ادامه داد: بسیاری از جوانان امروز تحصیل‌کرده یا دارای نبوغ ذاتی‌اند، قلم دارند، جسارت دارند و می‌خواهند خودشان را در صحنه بیازمایند. همین انرژی نو است که فضای تئاتر را زنده نگه می‌دارد. در چنین فضایی  آن‌ها فرصت دارند، خودشان را نشان دهند. در کل، بسترهای مناسب برای رشد فراهم شده است و این تفاوت بزرگی با گذشته است.

او در ادامه  به بازخورد مخاطبان از اثر پرداخت. این بازیگر گفت: : واکنش‌های احساسی تماشاگران بخش مهمی از انگیزه‌ام برای ادامه کار است. پس از پایان اجرا، بسیاری از مخاطبان مرا در آغوش می‌کشیدند و از صداقت و نزدیکی اجرا سخن می‌گفتند. آنها می‌گفتند؛ چقدر زیبا توانسته‌ام حس و خاطره‌شان را به زبان بیاورم و در واقع خودِ آن‌ها را روی صحنه بازتاب دهم و این برای من شگفت‌انگیز است. به این واسطه  اطمینان می‌یابم که حداقل امانتدار خوبی برای اجرای خاطرات آن‌ها بوده‌ام.

وی در پایان با اشاره به این امر که تجربه تعاملی نمایش فراتر از صحنه است، خاطرنشان کرد: احساس می‌کنم امانت‌دار رازهای مردم بوده‌ام و این برایم ارزشمندترین بخش کار است و همین حس باعث می‌شود هر شب اجرا برایم مثل عبادتی تازه و تجربه‌ای انسانی باشد و تئاتر تنها روی صحنه نیست بلکه در ذهن و دل مخاطب هم جریان دارد و این تعامل ارزشمند است.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز