مکی در گفتوگو با ایلنا تشریح کرد:
دلایل سفر دبیر شورای امنیت روسیه به کره شمالی/پیامد تغییر لحن سیاسی سئول به نفع پیونگ یانگ

کارشناس مسائل بینالملل گفت: فشارهای اقتصادی، تحریمهای بینالمللی و تلفات سنگین انسانی که روسیه طی سالهای اخیر در میدان نبرد متحمل شده، پوتین را ناگزیر کرده تا به تأمین نیرو و تجهیزات از منابع غیرمرسوم مانند کره شمالی بیندیشد.
مرتضی مکی، کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به سفر دبیر شورای امنیت روسیه به کره شمالی در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: در سایه حملات رژیم صهیونیستی به ایران، توجه رسانهها و افکار عمومی جهان تا حدی از جنگ اوکراین منحرف شده است. این انحراف خبری، بهویژه در رسانههای غربی، موجب شده تا این نبرد خونین که بیش از سه سال و نیم از آغاز آن میگذرد، از صدر اخبار رسانهها کنار برود. چنین شرایطی فرصتی نادر برای ولادیمیر پوتین فراهم کرده تا حملات خود به خاک اوکراین را با شدت بیشتری پیگیری کند؛ بهویژه در زمانی که مذاکرات بین روسیه و آمریکا برای یافتن راهحلی جهت پایان این درگیری، به بنبستی کامل رسیده و طرفین همچنان بر خواستههای حداکثری خود پافشاری میکنند و بهنظر نمیرسد در این شرایط، چشماندازی روشن برای نشستن دوباره طرفین بر سر میز مذاکره و دستیابی به توافقی پایدار وجود داشته باشد.
وی ادامه داد: در همین بستر پیچیده، سفر وزیر دفاع پیشین و دبیر فعلی شورای امنیت روسیه و همچنین حضور مقامات نظامی مسکو در کره شمالی، از نظر تحلیلگران تحولات بینالمللی، نشانههایی قابل توجه بهشمار میآید. روسها که از مدتها پیش با کمبود تسلیحات و مهمات برای تداوم جنگ در اوکراین مواجه شدهاند، اکنون به دنبال یافتن منابع تازهای برای تأمین نیازهای جنگی خود هستند. این در حالی است که روسیه یکی از بزرگترین صنایع نظامی جهان را در اختیار دارد و پیش از آغاز جنگ اوکراین، از بزرگترین صادرکنندگان سلاح در سطح بینالمللی در کنار آمریکا و رژیم صهیونیستی.محسوب میشد. با این حال، فشارهای اقتصادی، تحریمهای بینالمللی و تلفات سنگین انسانی که روسیه طی سالهای اخیر در میدان نبرد متحمل شده، پوتین را ناگزیر کرده تا به تأمین نیرو و تجهیزات از منابع غیرمرسوم بیندیشد. هرچند رئیسجمهور روسیه توانسته است با وجود تلفات بالا، نوعی ثبات نسبی در ساختار داخلی کشورش حفظ کند، اما افزایش مداوم شمار کشتهشدگان و فشارهای افکار عمومی، نظام سیاسی روسیه را در برابر تهدیداتی جدی قرار داده است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: در چنین شرایطی، بهکارگیری نیروی انسانی خارجی، راهبردی است که پیشتر گروه واگنر آن را دنبال میکرد. با وقوع تنشهای اخیر میان پوتین و پریگوژین، فرمانده سابق واگنر، این مسیر تا حدی برای کرملین دشوارتر شد. اما اکنون، نشانههایی حاکی از تلاشهای دوباره برای جذب نیرو از کشورهای همپیمان به چشم میخورد. گفته میشود که روسیه موفق به جذب حدود ده هزار نیروی کره شمالی شده است، هرچند آمار دقیق و رسمی از هیچیک از طرفین منتشر نشده است. با این وجود، برخی گزارشها و شواهد از آمادگی پیونگیانگ برای اعزام نیرو به روسیه حکایت دارند؛ موضوعی که نشان از توافقات پنهانی میان دو کشور دارد و ابعاد ژئوپولیتیک آن قابل چشمپوشی نیست. در این میان، مناسبات کره شمالی با چین نیز قابل توجه است. پکن همواره در تعاملات نظامی و سیاسی خود با دیگر کشورها نهایت احتیاط را به خرج داده تا درگیر بحرانهای غیرضروری با غرب نشود. چینیها علاقهمندند روابط خود با روسیه را تا سطحی ارتقا دهند که بدون ایجاد تنش علنی با غرب، بتوانند منافع راهبردیشان را نیز حفظ کنند. از دوران اوباما و بهویژه در دوره ریاستجمهوری ترامپ، چین بهعنوان تهدید اصلی در استراتژی امنیت ملی آمریکا معرفی شد. این سیاست در دوره بایدن نیز با شدت بیشتری ادامه یافته و ایالات متحده تلاش دارد از طریق کاهش وابستگی اقتصادی به چین، مهار نظامی این کشور در آسیا و ایجاد پیمانهای امنیتی چندجانبه در شرق آسیا، قدرت پکن را محدود سازد.
وی افزود: با وجود این فشارها، اولویت نخست سیاست خارجی چین همچنان منافع اقتصادی و امنیتی آن است. از همین رو، اگرچه پکن مستقیماً نمیخواهد در بحران اوکراین دخالتی آشکار داشته باشد، اما از طریق کانالهایی مانند کره شمالی میکوشد تا بخشی از نیازهای روسیه را پاسخ دهد و در عین حال، از رودررویی مستقیم با غرب پرهیز کند. در سوی دیگر این معادله، ایالات متحده، کره جنوبی و متحدان منطقهای آن نیز به بازتعریف نقش و سیاست خود در قبال کره شمالی پرداختهاند. بهتازگی سخنگوی کاخ سفید اعلام کرده که واشنگتن با مکاتبههای پیشین ترامپ و کیم جونگ اون مشکلی ندارد و احتمال دارد که همان گفتوگوهای پیشین دوباره از سر گرفته شود. این سیگنالها نشاندهنده نوعی بازنگری در سیاست آمریکا نسبت به پیونگیانگ است؛ شاید بهمنظور ایجاد توازن در منطقه و جلوگیری از نزدیکی بیش از حد کره شمالی به روسیه و چین. در همین راستا، رئیسجمهور جدید کره جنوبی نیز دستور داده که هیچگونه بیانیه یا اعلامیه ضد کره شمالی از سوی نهادهای دولتی منتشر نشود. این تصمیم در حالی اتخاذ شده که پیشتر فعالان در کره جنوبی با استفاده از بالنهای تبلیغاتی پیامهای ضد حکومتی را به کره شمالی میفرستادند. اکنون هرگونه اقدام مشابهی ممنوع اعلام شده و حتی مجازات برای عاملان آن در نظر گرفته شده است. این سیاست جدید از سوی برخی ناظران بهعنوان تلاشی برای کاهش تنشها و شاید زمینهسازی برای ترمیم روابط دو کره تفسیر شده است؛ بهویژه در شرایطی که نگرانی از نزدیکی بیش از حد کره شمالی به چین و روسیه، در غرب بهشدت افزایش یافته است.
مکی در پایان خاطرنشان کرد: تحلیل چنین تحولی را نباید بهسادگی اقدامی استراتژیک در جهت ایجاد توازن در روابط بینالمللی دانست. واقعیت آن است که شرایط منطقهای شرق و جنوب آسیا، بسیار پیچیدهتر از آن است که تصمیمات رئیسجمهور کره جنوبی بتواند تأثیر تعیینکنندهای بر معادلات کلان میان آمریکا، چین و روسیه بگذارد. سطح آسیبپذیری کره جنوبی، بهعنوان اقتصادی متکی بر صادرات، در برابر تنشهای منطقهای بسیار بالاست و هرگونه بحران جدی، میتواند تبعات سنگینی برای این کشور داشته باشد. بنابراین، اقدامات دولت کره جنوبی را باید در چارچوب سیاستهای داخلی و منطقهای آن تفسیر کرد. هدف اصلی این سیاستها، کاستن از تنشها و پیشگیری از ورود به بحرانهای غیرقابل پیشبینی است؛ نه الزاماً بازتعریف روابط ژئوپلیتیکی در سطح جهانی. اختلافات عمیق و تاریخی میان دو کره، بهمراتب فراتر از آن است که تنها با تغییر لحن یک دولت، چشمانداز صلحی پایدار شکل بگیرد. از این رو، آنچه در حال حاضر شاهد آن هستیم، بیش از آنکه تلاشی جدی برای بازسازی روابط باشد، اقدامی احتیاطی برای مهار بحران در شرایطی است که جهان با رقابتهای جدید و متنوعی میان قدرتهای بزرگ مواجه شده است. در مجموع، پیوندهای رو به گسترش روسیه با کره شمالی و حمایتهای غیرمستقیم چین، در کنار تلاشهای غرب برای توازنبخشی از طریق کره جنوبی و سیاستهای نرمافزاری، نشاندهنده ورود منطقه شرق آسیا به مرحلهای تازه از رقابتها و صفآراییهای راهبردی است.