روایتی از تجارت بردهها توسط سیاهپوستان؛
روایت «کِری جیمز مارشال» درباره چرایی به تصویر کشیدن بردهداری و تبعیض نژادی

کِری جیمز مارشال را یکی از نقاشان مولف و زنده حال حاضر آمریکا میدانند. با اینکه ظاهر تبعیض نژادی در تمام جهان به پایان رسیده اما او همچنان با خلق آثارش، روی این بستر مانور میدهد. رونمایی از آخرین آثار او تحت عنوان نمایشگاه «تاریخها» در آکادمی سلطنتی لندن، بهانه گفتگوی «گاردین» با اوست.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کِری جیمز مارشال را بسیاری بزرگترین نقاش زنده آمریکا میدانند؛ هنرمندی که زندگی روزمره سیاهپوستان را تا سطح شاهکارهای حماسی و خیرهکننده ارتقا داده است. اکنون و در آستانه نمایشگاه اروپاییاش، او درباره آثار جدیدش با «گاردین» گفتگو کرده است.
مارشال و نمایشگاه جدیدش
اهمیت تاریخ برای هنرمند
تاریخ در آثار مارشال حضوری پررنگ دارد، هرچند خود او چندان سنگینی آن را بر دوش حس نمیکند. وقتی درباره موضوعات سنگین آثارش (از بردهداری تا جنبشهای حقوق مدنی) صحبت میکند، این کار را با آرامش و سبکی غیرمنتظره انجام میدهد. شاید دلیلش این باشد که اکنون، در آستانه هفتادسالگی و در اوج شهرت، تجربههای بسیاری را پشت سر گذاشته است. مارشال در بیرمنگام آلاباما و تنها چند خیابان دورتر از محل بمبگذاری کلیسای خیابان شانزدهم (حملهای نژادپرستانه که در سال ۱۹۶۳ جان چهار دختر سیاهپوست را گرفت) بزرگ شد.
خانواده او پس از مهاجرت به لسآنجلس، درست در مرکز شورشهای «واتس» (به سال ۱۹۶۵) قرار گرفتند؛ شورشی ششروزه که با تنشهای نژادی در فقیرترین بخش شهر شعلهور شد. تمام این رخدادها بیتردید در مسیر او برای تبدیل شدن به یکی از مهمترین نقاشان معاصر آمریکا نقش داشتهاند.
اکریلیک و کلاژ روی بوم/ اثری که در دهه ۱۹۹۰ توسط کری مارشال خلق شده
روایتهای تلخ از تبعیض
امروز، در گالریهای آکادمی سلطنتی لندن؛ جایی که تابلوهای عظیم، رنگارنگ و شگفتانگیز او برای نمایشگاهی بزرگ آماده شدهاند، مارشال فهرستی از رویدادهای تکاندهنده نوجوانیاش را بازگو میکند؛ اعم از کتکها، قتلها، جراحتها، سرقتها.
خودش با خنده میگوید: این تازه نصف ماجرا هم نیست و چالشهای متعدد و فاجعهانگیزی را از سر گذراندهام که هر کدام در نوع خودشان تراژدی هستند.
او میافزاید: من در شرایطی به اینجا رسیدم که بسیاری شانسش را نداشتند. وقتی وارد مدرسه هنر شدم، همه میگفتند این نوع کارها را نباید انجام بدهم. اما این حرفها کوچکترین تأثیری بر جاهطلبی من نداشت. من اهدافم را خودم تعیین میکنم. کسی به من نمیگوید چه چیزی را دوست داشته باشم و چه چیزی را نه. به هیچوجه چنین چیزی را نمیپذیرم.
پرتره یک متصدی نمایشگاه (به یاد بریل رایت) / یک اثر متفاوت از مارشال/تاریخ خلق این اثر ثبت نشده
چالش با انتزاع و سبکهای دگیر
نگاه مارشال از همان ابتدای فعالیتهایش عامدانه سرکش بود. زمانی که در اواخر دهه ۱۹۷۰ از مدرسه هنر فارغالتحصیل شد، فضای هنری غالب درگیر مفهومیگرایی و بازتابهای پس از «انتزاع»، «پاپآرت» و «پستمدرنیسم» بود. او همه اینها را نادیده گرفت و سراغ بازنمایی کلاسیک فیگوراتیو رفت؛ اما این انتخاب او به طرزی خیرهکنندهای مدرن بود.
باید اینگونه گفت که مارشال از زبان کلاسیک برای ارتقای موضوعات روزمره (و مهمتر از همه، سیاهپوستان) به سطح استادانی چون «تیسین»، «داوید» و «ولاسکز» استفاده کرد.
او میخواست ثابت کند که صحنههای زندگی سیاهان «میتوانند به همان اندازه باشکوه و حماسی» باشند که هر اثر مشهور تاریخ هنر.
نمونه شاخص این رویکرد، شاهکار او در سال ۱۹۹۳ با عنوان «De Style» است؛ تابلویی عظیم در ابعاد آثار بزرگ موزههای جهان، اما نه با صحنهای از کتابمقدس یا رویدادی تاریخی؛ بلکه صحنهای از یک سلمانی، جایی که کسی در حال کوتاه کردن موهایش است و مشتریان منتظر نشستهاند. تصویری از زندگی روزمره سیاهان که به طرزی باشکوه جشن گرفته شده است.
این اثر اولین نقاشی او بود که توسط یک موزه خریداری شد و به مجموعه دائمی موزه هنر شهرستان لسآنجلس پیوست. «De Style»، با رنگهای شدید و درخشان، قرمزهای تند، زردهای زنده و سیاهیهای عمیق، اثری خیرهکننده و سرشار از شادی و اعتمادبهنفس است و جایگاه مارشال را در خط مقدم نقاشی معاصر آمریکا تثبیت کرد.
نام اثر «استاد پیشاهنگی»/ تکنیک اکریلیک روی کاغذ و چوب/ محصول سال ۱۹۹۶
من سیاسی نیستم
با این حال، او از برچسب «سیاسی» برای آثارش پرهیز میکند و میگوید: «من نقاشی نمیکنم تا یک هنرمند سیاسی باشم. نقاشی میکنم چون دوست دارم ببینم که تصویر چه میکند. دوست دارم ببینمشان و دوست دارم بسازمشان.»
مارشال اولویت خود را انسانها میداند. او گفت: «هیچ چیز جالبتر از دیگر انسانها نیست. هیچ الگو، ترکیب رنگ یا بافتی نمیتواند به اندازه انسان برای انسان جذاب باشد. کشیدن تصویر انسانها همچنان برای من هیجانانگیزترین کار ممکن است.»
با این حال، گشتوگذار در نمایشگاه آکادمی سلطنتی (بزرگترین نمایشگاه او در اروپا) نشان میدهد که موضوعات انتخابیاش همچنان سنگین و سیاسیاند: از غیبت چهرههای سیاه در تاریخ هنر گرفته تا جنبشهای حقوق مدنی و قدرت سیاهان، و حتی صحنههایی از سفر بردگان آفریقایی از اقیانوس اطلس به آمریکا.
مارشال در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «برایم مهم نیست دیگران چگونه آثارم را تفسیر میکنند، چون قصد ندارم بومهای آزاد و چندمعنایی بسازم که هر کسی هرچه خواست بگوید.»
او میافزاید: «آنچه میخواهم مخاطب بداند کاملاً مشخص است. این آثار دشوار برای فهم نیستند و ابهام هرگز هدف من نبوده است.»
نمونه بارز این رویکرد، پرترهاش از نَت ترنر (برده شورشی) است که با تبر خونآلود ایستاده و سر ارباب سفیدپوستش روی تخت به گوشهای غلطیده است.
پرتره نَت ترنر برده شورشی/ اثر کِری جیمز مارشال
تازهترین مجموعه مارشال درباره چیست؟
اما تازهترین مجموعه آثار مارشال که به تازگی برای این نمایشگاه خلق شده، حتی تکاندهندهتر است.
او این بار به سراغ موضوع حساس و جنجالی مشارکت سیاهپوستان در تجارت برده رفته است. در نخستین تابلو، دو کودک آفریقایی در حال ربوده شدن توسط چهرههایی سیاهپوست و آماده انتقال از اقیانوس نشان داده میشوند. این اثر پرنور، سبز و زنده است اما از نظر احساسی تکاندهنده و بر اساس داستان اولاوداه اِکویانو (نویسنده قرن هجدهم که در کودکی از نیجریه ربوده شد و پس از خریدن آزادیاش در لندن ساکن شد)، ساخته شده است.
مارشال توضیح میدهد: «اولاوداه چندین بار دستبهدست شد و تا پیش از سوار شدن به کشتی حتی یک سفیدپوست ندید. تجارت برده فقط کشتیها و عبور از اقیانوس نبود، بلکه شبکهای از افراد عادی هم در آن مشارکت داشتند؛ افرادی که دنبال سهم خود بودند و حتی ربودن کودکان برایشان اهمیتی نداشت.»
واقعیت همیشه پیچیده است
وقتی خبرنگار «گاردین» از او میپرسد که چرا مردم این بخش از تاریخ را نادیده میگیرند، پاسخ میدهد: «چون با روایت رایج سفیدها بد، سیاهها خوب نمیخواند. »
-آیا واقعیت پیچیدهتر است؟
«همیشه پیچیدهتر است. همیشه.»
-و نقاشی این موضوع چه کمکی میکند؟
«آن را در دسترس قرار میدهد. تصویر میتواند جرقهای باشد برای تحقیق و نگریستن به بخشهایی از تاریخ که مردم کمتر به سراغشان میروند.»
مارشال معتقد است این آثار بیننده را وادار میکنند مسئولیت بپذیرد و نقش خود را در جامعه ببیند.
وی در اینباره گفت: «انسانها بسیار پیچیدهتر از چیزی هستند که دوست داریم تصور کنیم. راحتتر است که هیولاها و مقصران خیالی بسازیم و مسئولیت هیچ چیز را نپذیریم. اما در تمام آثار من، سیاهان صاحب اختیارند؛ آنها عاملاند نه قربانی صرف.»
نام اثر «واقعیت پیچیده؛ ربودن اولادا و خواهرش» /محصول سال ۲۰۲۳
کاش در شمار هنرمندانی باشم که تحسینشان میکنم
در پایان، وقتی خبرنگار «گاردین» از او میپرسد که آیا حضور در آکادمی سلطنتی به او احساس میدهد که «به جایگاه شایستهاش در تاریخ هنر رسیده»، پاسخ میدهد: «این همان چیزی است که همیشه میخواستم. میخواستم در شمار هنرمندانی باشم که تحسینشان میکنم.»
مارشال با نگاهی به گذشته میافزاید که این مسیر را «بر خلاف همه احتمالات» طی کرده است.
وی ادامه میدهد: «خشونت در ریشه انسانیت نهفته است. فرصتهای کشته شدن بیشمارند و ما خوششانسیم که گاهی تا این سن زنده میمانیم. خوششانسیم که زندهایم.»
سپس با خنده میگوید: «خوششانسیم که زندهایم.»
نمایشگاه «تاریخها» از کِری جیمز مارشال تا ۱۸ ژانویه در آکادمی سلطنتی لندن ادامه دارد.