خبرگزاری کار ایران

نویسنده فیلم سینمایی «مرد عینکی» مطرح کرد؛

به سمت شوخی‌های اینستاگرامی نرفتم/ هدفم خنداندن مخاطب است

به سمت شوخی‌های اینستاگرامی نرفتم/ هدفم خنداندن مخاطب است

حمزه صالحی گفت: در همه آثاری که نوشته‌ام به سمت شوخی‌های اینستاگرامی نرفتم اما ممکن است در زمان فیلمبرداری بازیگران به صورت بداهه برخی شوخی‌ها را وارد فیلم کرده باشند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی «مرد عینکی» به کارگردانی کریم امینی و تهیه‌کنندگی ابراهیم عامریان و نویسندگی حمزه صالحی این روزها در سینماهای کشور در حال اکران است. این فیلم سینمایی با بازی بهرام افشاری تا امروز نزدیک به صدمیلیارد تومان فروش داشته و می‌توان آن را یکی از پرفروش‌ترین آثار سال جاری دانست.

به بهانه اکران این اثر سینمایی با حمزه صالحی گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید:

ایده و ساختار «مرد عینکی» چگونه شکل گرفت؟

ایده اولیه «مرد عینکی» که بر اساس دزدی هویت نوشته شد توسط خودم و همسرم بر اساس فیلم‌های هالیوودی که دیده بودیم کشف شد و بهرام افشاری در بخش طراحی قصه به ما اضافه شد و شاکله اصلی فیلمنامه شکل گرفت که البته تا روزهای پایانی فیلمبرداری با مشورت بهرام افشاری و آقای عامریان و کریم امینی تغییراتی در فیلمنامه ایجاد می‌کردیم.

آیا از فیلم خاصی الگو گرفتید؟

فیلم خاصی نبود که بخواهم به عنوان الهام‌بخش اصلی «مرد عینکی» مطرح کنم. فیلمی به عنوان «دزدی هویت» دیدیم که آن هم یک اثر کمدی بود. قصه در این فیلم با «مرد عینکی» متفاوت است و من ایده دزدی هویت را فقط از این آثار الهام گرفتم و با توجه به اینکه در زمان نگارش فیلمنامه اخباری مثل کلاه‌برداری‌های اینترنتی در فضای رسانه‌ای بسیار زیاد بود موضوع را بومی کردیم و «مرد عینکی» شکل گرفت.

فیلم «دینامیت» هم برگرفته از فیلم «همسایه‌ها» است که یک کمدی متوسط هالیوودی به حساب می‌آید اما «مرد عینکی» ارتباط چندانی با یک فیلم مشخص ندارد و ما فقط یک موضوع یا یک ایده را از هالیوود برداشته‌ایم.

فیلم‌های کمدی سینمای ایران در این سال‌ها به فرمولی مشخص برای فروش رسیده‌اند که «مرد عینکی» سعی دارد از این جریان غالب فاصله بگیرد. چطور این ریسک را پذیرفتید که از فضای رایج آثار کمدی جدا شوید؟

در این مورد باید بیش از هر کس از آقای عامریان تشکر کنم که به عنوان تهیه‌کننده ساخت قصه‌ای را بر عهده گرفته که نمونه‌اش در سینمای ایران وجود ندارد و از این منظر ریسک بالایی را پذیرفته است.

آقای عامریان فردی ریسک‌پذیر و ماجراجو است، وقتی که با ایده اصلی نزد ایشان رفتیم از این ایده استقبال کرد و خودش هم واقعاً نمی‌دانست که محصول نهایی چه خواهد شد و از آقای عامریان شنیدم که «مرد عینکی» را سخت‌ترین اثر عامریان فیلم می‌داند.

خوشبختانه وقتی خروجی فیلم به اکران رسید با استقبال خوبی روبرو شد و در بین مخاطبان فکر می‌کنم نسل زد که آثار هالیوودی را دنبال می‌کنند و با پلات توئیست آشنا هستند بیش از دیگر مخاطبان این فیلم را دوست داشته باشند.

در سینمای ایران این ویژگی کمتر دیده می‌شود که فیلم در آخر مخاطبش را با یک غافلگیری مواجه کند. در «مرد عینکی» سعی کردیم این ویژگی را حفظ کنیم و به نظرم یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این فیلم همان غافلگیری است که در انتها وجود دارد.

شخصیت اصلی فیلم چقدر می‌تواند نمونه یک شخصیت از نسل زِد باشد؟

شخصیت فیلم ما در ظاهر یک شخصیت ژولیده و بدون اعتماد به نفس است اما در باطن بین کاراکتر "حلیم رایگان" با نسل زد وجه اشتراکاتی وجود دارد که یکی از مهم‌ترین اشتراکات به نظر من معترض بودن این شخصیت است و ما می‌دانیم واکنش‌های نسل زد به محیط اطرافش بسیار زیاد است.

من سعی داشتم این حس به مخاطبان نسل زد فیلم منتقل شود که در هر شرایطی یک قهرمان در دل تک‌تک‌شان وجود دارد و منتظر ابراز وجود است. ممکن است به دلایل مختلف محیط اطراف برای شما آزاردهنده باشد، شاید خیلی‌ها شما را متوجه نشوند و حتی ممکن است حس قربانی شدن داشته باشید اما در دل همه شما یک قهرمان وجود دارد که گویی منتظر بیدار شدن است. من فکر می‌کنم نوجوانانی که از سینما بیرون می‌آیند این حس را خواهند داشت، من به شخصه در مشاهداتم این برداشت را داشتم که کاراکتر اصلی فیلم بیش از اینکه برای من جذاب باشد برای جوانان یا نوجوانان نسل زِد جذاب است. آن‌ها می‌توانند برخی مولفه‌ها در شخصیت خود را در شخصیت "حلیم رایگان" پیدا کنند.

چقدر انتقاد سیاسی و اجتماعی را در سینمای کمدی و به خصوص فیلم «مرد عینکی» جدی می‌دانید؟

شخصیتی که ما تعریف کردیم به واسطه اینکه چند وجه مختلف دارد حاوی ویژگی اتکا به نفس است. ما از اینکه بخواهیم چند کنایه اجتماعی در فیلم‌مان مطرح کنیم فاصله گرفتیم و اگر در برخی مواقع بیانیه‌ای مطرح می‌شود، این بیانیه به شکلی ارائه می‌شود که از غُر زدن فراتر باشد.

در فصل اول قصه شخصیت اصلی فیلم حتی وجهه قهرمان پیدا می‌کند، فردی که نشان می‌دهد اگر به او سیلی بزنند ایستادگی می‌کند تا حقش را بگیرد.

بسیاری از فیلم‌های کمدی این روزهای سینمای ایران در شوخی‌هایشان از فضای مجازی تأثیر گرفته‌اند. این تأثیرپذیری چقدر در «مرد عینکی» وجود دارد؟

صادقانه بگویم در همه آثاری که ما در عامریان فیلم تولید کرده‌ایم به سمت شوخی‌های اینستاگرامی نرفتیم اما ممکن است در زمان فیلمبرداری بازیگران به صورت بداهه برخی شوخی‌ها را وارد فیلم کرده باشند. من چنین شوخی‌هایی نمی‌نویسم و حتی خودِ آقای عامریان به خلاقیت در ایجاد موقعیت‌های کمدی علاقه دارد و ما سعی می‌کنیم کمدی به نسبت موقعیت قصه توسط خودمان خلق شود.

حتی ممکن است از شوخی‌های داخل فیلم، موارد وارد فضای مجازی و اینستاگرام شود اما حس همه ما در تولید «مرد عینکی» تأثیرگذاری است و نمی‌خواهیم از بیرون تأثیر بگیریم. تنها تأثیرپذیری ما مربوط به وضعیت اجتماعی و آسیب‌ها و مسائل جامعه است که سعی می‌کنیم در زیرلایه‌های فیلم‌ها داشته باشیم. از «دینامیت» که تلاش برای پذیرفتن نظر مخالف را در خود دارد تا «انفرادی» که در آن افراد قربانی سعی می‌کنند برای زنده ماندن به زندان بروند و دیگر آثار ما سعی داریم مسائل اجتماعی را هم در آثارمان دنبال کنیم اما از آنجا که وضعیت کشورمان این روزها تلخ و غمناک است بیش از هر چیز این نکته را هم در نظر داریم که بیان تلخی‌ها را با خنداندن مخاطبان همراه کنیم تا زهر آنچه که مطرح می‌شود را بگیریم. برای همه ما مهم این است که در وهله اول مخاطب بخندد و در وهله دوم وقتی از سینما بیرون آمد به موقعیت‌ها هم فکر کند.

اما مدت‌هاست که از سینمای کمدی هیچ دیالوگ یا جمله‌ای وارد فرهنگ عامه نشده و معمولاً عکس این فرایند اتفاق افتاده است.

مواردی جزئی وجود دارد و اگر بخواهم مثال بزنم به فیلم «فسیل» اشاره می‌کنم که به شخصه در فضای مجازی با ترانه‌های بسیاری از این فیلم مواجه شدم که مورد استفاده مردم قرار می‌گرفت. چنین نکاتی در فیلم‌های دیگر مثل «هفتاد سی» هم وجود داشته است.

چه میزان از شوخی‌هایی که در «مرد عینکی» دیده می‌شود نوشته شماست و چه میزان از آن را می‌توان بداهه‌پردازی دانست؟

بالای ۹۰ و در برخی فیلم‌هایی که من نوشته‌ام بالای ۹۵ درصد آنچه که بر پرده دیده می‌شود کاملاً نوشته شده است. من هر سکانس را بالای ۲۰ بار می‌خوانم، همه سکانس‌ها طراحی می‌شوند، دیالوگ‌ها بارها بازنویسی می‌شوند، با بازیگران دورخوانی می‌کنیم و نکاتی که آن‌ها در ذهن دارند را اگر اندازه قصه باشد وارد قصه می‌کنیم. واقعاً بیش از ۹۰ درصد آنچه که در فیلم می‌بینید در فیلمنامه وجود داشته است.

در ۴ یا ۵ سال اخیر بالای ۷۰ یا ۸۰ فیلم کمدی در سینماها اکران شده است و فقط ۱۲ یا ۱۳ اثر فروش خوبی داشته‌اند و کمتر از ۱۰ اثر به سود رسیده است و مابقی آثار نهایتاً توانسته‌اند هزینه‌های خود را پوشش دهند. فیلم‌هایی که موفق به فروش بالایی بوده‌اند در واقع توانسته‌اند که توقع مردم را از خنداندن برآورده کنند، در بسیاری از فیلم‌هایی که شکست خورده‌اند هم بازیگران آن فیلم‌های موفق حضور داشته‌اند، اگر صرفاً حضور بازیگر می‌توانست فیلم را نجات دهد پس همه فیلم‌های یک بازیگر مطرح باید فروش بالایی داشته باشد در حالیکه می‌بینیم اینگونه نیست و نکته در این است که حتی بازیگران نخبه‌ای مثل رضا عطاران، پژمان جمشیدی و بهرام افشاری هم اگر در اثری با فیلمنامه ضعیف حاضر شوند مثل یک بازیکن فوتبال بی‌نظیر در یک تیم بد نمی‌توانند فیلم را به تنهایی به موفقیت برسانند. همه چیز برای موفقیت باید کنار هم قرار بگیرد، من بارها شنیده‌ام که گفته می‌شود فلان بازیگر در فلان فیلم بی‌نظیر بود درحالیکه عملکرد موفق این بازیگر باید با همه عواملش قضاوت شود و مطمئناً یک تهیه‌کننده بسیار خوب و یک کارگردان کاربلد در تولید اثر نقش داشته‌اند که در مرحله بعد به نقش توانایی بازیگر می‌رسیم.

اگر «مرد عینکی» را یک کمدی-اکشن بدانیم. چقدر سعی داشتید در فیلمنامه بر اساس قواعد ژانر پیش بروید و محصول نهایی چقدر به این ژانر وفادار است؟

من فکر می‌کنم «مرد عینکی» توانسته تا حد زیادی قواعد ژانر را رعایت کند. مهم‌ترین نکته این است که فیلم به مخاطبش احترام می‌گذارد. من وقتی یک کمدی را می‌بینم که کیفیت مطلوبی ندارد احساس می‌کنم که تولیدکنندگان اثر به مخاطبش بی‌احترامی کرده، وقتش را تلف و به او ضرر اقتصادی می‌زند چراکه امروز هزینه سینما رفتن یک خانواده چهار نفره بسیار بالاست و فیلم‌های ضعیف مخاطبان را از سینما رفتن منصرف می‌کنند.

«مرد عینکی» در قواعد ژانر به مخاطبش احترام می‌گذارد، او را به اندازه کافی می‌خنداند، سرگرمش می‌کند و اکشنی که ارائه می‌دهد قابل قبول و باورپذیر است. بسیاری از مخاطبان به من گفته‌اند که در ۲۰ دقیقه پایانی کیفیت صحنه‌های اکشن به قدری بالا بود که گویی یک فیلم هالیوودی می‌بینند؛ البته من چنین ادعایی ندارم اما به هر حال تلاشمان را کردیم.

ما در گرمای بسیار سختی این فیلم را ساختیم و از همه تولیدکنندگان این اثر تشکر می‌کنم. به نظر من در سینمای ما همدلی یک حلقه گمشده است، بسیاری از آثار موفق سینمای ایران به واسطه انرژی خوب و همدلی گروهشان به موفقیت می‌رسند و خوشبختانه این همدلی در تیم تولید «مرد عینکی» و قبل‌تر در فیلم‌های «هفتاد سی»، «فسیل» و... نیز وجود داشت.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز