بیگدلی در گفتوگو با ایلنا:
اعلام تأسیس کشور فلسطین توسط ترامپ زمینهساز ادامه توافق ابراهیم است/تغییر مسیر منطقه از منازعه به همکاری، یک اجبار است، نه انتخاب

کارشناس مسائل آمریکا گفت: هدف نهایی این است که خاورمیانه از تنش خالی شود، پولهای بلوکهشده وارد اقتصاد جهانی شده و فضا برای سرمایهگذاری و تجارت باز شود.
علی بیگدلی، کارشناس مسائل آمریکا با اشاره به احتمال به رسمیت شناخت کشور فلسطین از سوی ترامپ در سفر به منطقه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: به صورت کلی یکی از فرضیههای قابل تأمل این است که منطقه خاورمیانه باید بهسوی کاهش تنش و ثبات حرکت کند و دلایل این ضرورت، هم اقتصادی و هم سیاسی هستند. خاورمیانه، ثروتمندترین منطقه جهان است و در شرایطی که غرب (بهویژه اروپا و آمریکا) با رکود اقتصادی، کاهش اشتغال و انباشت سرمایه و کالا مواجه است، تنها نقطهای که میتواند نقشی کلیدی در نجات اقتصاد غرب ایفا کند، همین منطقه است. در چنین شرایطی، تغییر ژئوپلیتیکی منطقه اجتنابناپذیر است. برای تحقق اهداف اقتصادی بلندپروازانهای مانند آنچه محمد بن سلمان دنبال میکند، خاورمیانه باید به ثبات برسد. نشانههایی از این تغییر را میتوان در تحولات سوریه، موضوع فلسطین و تلاشهای اخیر برای کاهش تنشهای منطقهای مشاهده کرد.
وی ادامه داد: نکته مهم این است که ژئوپلیتیک منطقه در حال تغییر بوده و آنچه روشن است، این خواهد بود که منطقه باید به سمت آرامش و ثبات برود. در همین راستا، ذخایر عظیم ارزی عربستان سعودی که گفته میشود حدود دو هزار میلیارد دلار است، باید به نفع ایالات متحده فعال شوند. این منابع مالی نیاز به یک فضای آرام و باثبات دارند تا بتوانند در پروژههای اقتصادی بزرگ هزینه شوند. جهان غرب نیز بهشدت در انتظار باز شدن این گره است تا بتواند سرمایه و کالاهای خود را به این بازار روانه کند. بنابراین، تغییر مسیر منطقه از منازعه به همکاری، یک اجبار است، نه یک انتخاب.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: فرضیه دوم در این چارچوب آن است که ایران باید مجدداً وارد خاورمیانه شود؛ نه از منظر نظامی و امنیتی، بلکه با هدف ایجاد روابط دوستانه و اقتصادی با کشورهای عربی. این رویکرد ایران را از وابستگی صرف به روسیه و چین دور میکند و میتواند موقعیت استراتژیک آن را در منطقه بهبود دهد. شرط موفقیت در این مسیر نیز، پایان دادن به نقش تهدیدآمیز و کنار گذاشتن ابزار نظامی است و دیگر امکان ادامه وضعیت فعلی وجود ندارد. در این میان، سفر احتمالی ترامپ به منطقه نیز تحولی کلیدی خواهد بود. این سفر که بدون برنامه دیدار با نتانیاهو در نظر گرفته شده، نشاندهندهی کاهش حمایت سنتی جمهوریخواهان از اسرائیل و شخص نتانیاهو است. ترامپ اکنون نوعی تنبیه سیاسی را علیه نتانیاهو اعمال کرده که در حال حاضر حتی از دیدار با او پرهیز میکند. همین مسأله، نشانهای از پایان قریبالوقوع دوران سیاسی نتانیاهو است. اگر پروژه «طرح ابراهیم» بخواهد ادامه یابد، ناگزیر باید با پذیرش راهحل دو کشوری برای اسرائیل و فلسطین همراه شود. این موضوع با مخالفت جریانهای تندرو در سرزمینهای اشغالی روبهرو است، اما اگر ترامپ آن را بپذیرد، جرأت مخالفت از نتانیاهو سلب خواهد شد و او ناچار به کنارهگیری خواهد بود.
وی افزود: از سوی دیگر، در روزهای اخیر، نشانههایی از تغییر موضع عربستان در موضوع عادیسازی روابط با اسرائیل دیده شده است. برای مثال، کنار گذاشتن شرط فعالیت هستهای بهعنوان پیششرط عادیسازی، نشان میدهد که عربستان در حال بازنگری در مواضع خود است. حال اگر ترامپ کشور فلسطین را به رسمیت بشناسد، باید دید واکنش کشورهای عربی، بهویژه عربستان، چه خواهد بود. این میتواند آغاز روندی جدید در روابط اسرائیل و کشورهای عربی باشد. در صورت شکلگیری دولت فلسطینی به رهبری جریان الفتح، تحولات جدیدی رقم خواهد خورد. در مجموع، منطقه در آستانه تحولی بزرگ و ساختاری قرار دارد. هدف نهایی این است که خاورمیانه از تنش خالی شود، پولهای بلوکهشده وارد اقتصاد جهانی شوند، و فضا برای سرمایهگذاری و تجارت باز شود. اگر این روند با پذیرش رسمی کشور فلسطین از سوی آمریکا همراه شود، هیچ صدایی برای مخالفت باقی نخواهد ماند و یک نظم جدید منطقهای شکل خواهد گرفت. در پایان، به نظر میرسد سه بازیگر کلیدی یعنی امیر قطر، اردوغان و برخی از رهبران حماس که ریشههای فکری مشترکی در اخوانالمسلمین دارند، در مسیر تشکیل یک دولت فلسطینی، بیش از سایرین فعال خواهند بود.