خبرگزاری کار ایران

برگزاری سالگرد علی چراغی در سکوت و بی‌خبری

مراسم نخستین سالگرد درگذشت کارگری که ضرب و شتم ماموران شهرداری دلیل اصلی آن بود در سکوت مسئولان پایتخت و فراموشی جامعه برگزار شد.

عصر روز پنجشنبه ۲۳ مرداد ماه سال ۹۴، اینجا در خیابان طالقانی محله «پاسگاه نعمت‌آباد» تهران مانند هرجای دیگر اهل محل به کار عادی خود مشغولند؛ تا غروب آفتاب و پایان یک روز گرم کاری زمان زیادی باقی‌ نمانده و برای همین همه برای رفتن به خانه درشتابند تا با فرارسیدن شب درکنار اعضای خانواده به استقبال روز تعطیل آخر هفته بروند.

در این میان اما خانواده و بستگان «کربلایی علی‌چراغی» همان کارگری که بر اثر ضرب و شتم ماموران شهرداری جان خود را از دست داد؛ گردهم جمع شده‌اند تا به اتفاق دوستان و آشنایان مجلس یادبودی را برگزار کنند.

صبح روز ۱۶ مرداد ماه سال ۹۳، «علی چراغی» در منطقه تهران پارس در گیری با ماموران سد معبر شهرداری در مقابل چشمان فرزندش که آن روز وی را همراهی می‌کرد از ناحیه سر مجروح شد و درست یک هفته بعد و در حالی که روی تخت بیمارستان بود؛ جان خود را از دست داد.

هرقدر که انتشار این ماجرا در زمان خود خبرساز شد اما انگار با گذشت یک سال کمتر کسی ماجرای چگونه مردن علی چراغی را به خاطر دارد. با این حال دوستان و آشنایان خانواده چراغی و آنهای دیگری که این اتفاق را هنوز به یاد دارند؛ مطابق اطلاع قبلی به تدریج از ساعت ۷ شب در «مسجد موسی‌ بن جعفر» که در خیابان طالقانی پاسگاه نعمت آباد قرار دارد؛ جمع شده‌اند تا به یاد کربلایی علی چراغی مراسم یادبودی را برگزار کنند.

حوالی ساعت ۷ و ۳۰ دقیقه عصر حدود نیم ساعت از شروع مجلس یادبود  گذشته است شمار حاضران در شبستان مسجد نزدیک به ۵۰ نفر می‌رسد. بیشتر اقوام، دوستان خانوادگی، همسایه و محلی خانواده چراغی هستند. آن‌ها که آمده‌اند پس از ورود به شبستان مجسد در گوشه‌ای نشسته و به دیوار تکیه می‌دهند. هنوز از شهرداری و شورای شهر که خود را پیگیر وضعیت خانواده چراغی می‌دانستند؛ کسی نیامده یا اگر هم آمده باشد کسی نیست که او را بشناسد. سینی چای، حلوا و خرما میان میهمانان دور گردانده و هر بار با فاصله‌ای کوتاه صدای صلوات از گوش و کنار مجلس شنیده می‌شود. به آنهایی هم که مایل باشند جزواتی از قرآن که به یاد مرحوم کربلایی علی چراغی وقف مسجد شده‌اند؛ برای قرائت داده می‌شود.

حوالی ساعت ۸ شب، عده میهمانان تا نزدیک ۱۰۰ نفر می‌رسد اما هنوز جای مسئولان شهرداری و شورای خالی است. در میان مهیمانان کسی هم نیست که بخواهد سراغی از آن‌ها بگیرد. یک نفر از پشت بلندگو از روی اطلاعیه ترحیم علت برگزاری مجلس را اعلام می‌کند و بعد قرائت قرآن توسط قاری آغاز و تا موقغ اذان و اقامه نماز ادامه می‌یابد.

بعد از نماز؛ شماری از نمازگزاران شبستان مسجد را ترک می‌کنند. غیبت مسولان شهری ادامه دارد اما هنوز آنهایی که نیت‌شان از آمدن به مسجد موسی‌بن جعفر حضور در مراسم سالگرد کربلایی علی چراغی بود در شبستان مسجد نشسته‌اند، تعدادشان این‌بار از مرز ۱۰۰ نفر گذشته و تقریبا به اندازه آنهایی که گرداگرد دیوار شبستان پشت به دیوار تکیه داده‌اند؛ عده‌ای روی زمین به حالت دوزانو یا چهار زانو نشسته‌اند.

عقربه‌های ساعت به ۹ شب نزدیک می‌شوند. حاضران باردیگر با چای و حلوا پذیرایی می‌شوند. ذکر فاتحه و صلوات از گوشه و کنار شبستان به گوش می‌رسد. در ادامه مراسم این بار نوبت سخرانی به «حاج آقا بایرامی» روحانی محل و امام جماعت است تا در لا به لای جملات قرآن و احادیث با جملاتی که بیشتر به زبان ترکی آذری گفته می‌شود هم از مرحوم کربلایی علی چراغی یادی کرده باشد و هم حاضران را موعظه کند، پس از اتمام سخنرانی او در حوالی ساعت ۹ و ۲۰ دقیقه شب نوبت مداحی می‌رسد و در ‌‌نهایت حدود ۱۰ دقیقه بعد با فرارسیدن زمان صرف شام خاتمه می‌یابد و اینگونه مراسم نخستین سالگرد درگذشت کارگری که ضرب و شتم ماموران شهرداری دلیل اصلی آن بود در سکوت مسئولان پایتخت و فراموشی جامعه برگزار می‌شود.

کد خبر : ۲۹۷۲۰۲