بهمن معتمدیان:
گلشیری، سمندریان و کیارستمى روشهای خود را برای حل نابسامانی آموزشی داشتند
در حوزهٔ هنر و ادبیات گرچه کم و بیش افرادى به امر آموزش پرداختهاند اما کارى موثر، سیستماتیک و جامع درباره آن انجام نشده و فقط تلاشهای فردى در این زمینه چشمگیر و موثر بوده است.
بهمن معتمدیان، نویسندگى را با هوشنگ گلشیرى تجربه کرد، تئاتر را با حمید سمندریان و سینما را از عباس کیارستمى آموخت. اولین فیلم بلند او به نام «خستگى» در بخش مسابقه «جشنواره ونیز» به نمایش درآمد و برنده جوایز متعدد بینالمللى از فستیوالهاى معتبر خارجى شد و آخرین تئاتر اجرا شده از او «آوازخوان طاس» با بازى سروش صحت، بهاره رهنما، هوتن شکیبا، فلامک جنیدى، هومن برق نورد و امید روحانى در تماشاخانه ایرانشهر بود. حال به بهانه برپایی کارگاه قدرت سکوت بهمن معتمدیان که آموزش ایده تا اجرا در عرصه تئاتر است، گفتگویی با این هنرمند در باب بایدها و نبایدهای این حرفه انجام دادیم:
درباره ضعف و قدرت مبحث آموزشهای حوزه ادبیات نمایشی خاصه بازیگری در این ایران توضیح دهید؟
بحث دربارهى ضعفِ آموزش در ارکان آموزشى ما اعم از بخشهای فنی، مهندسى، پزشکى، علوم اجتماعى و غیره مطلب جدیدى نیست. وقتى به لحاظ آموزشی در این حوزهها مشکلات جدى وجود دارد در عرصه هنر و ادبیات به طریق اولی وضع به مراتب بدتر است.
حدود یک قرن از احداث دانشکدهها و دانشگاهها درکشور ما میگذرد و تقریبا هنوز یک نظام یا دستگاه آموزشى کارآمد در هیچ حوزهای نداریم. در حوزهٔ هنر و ادبیات گرچه کم و بیش افرادى به این موضوع پرداختهاند اما کارى موثر، سیستماتیک و جامع انجام نشده و فقط تلاشهای فردى در این زمینه چشمگیر و موثر بوده. در این خلا ساختاری، روش و راهحلهای افرادی بخصوص حائز اهمیت، افرادی نظیر هوشنگ گلشیری، حمید سمندریان و یا عباس کیارستمى، که هر کدام روش خود را در این نابسامانی آموزشی خلق کردند و با ایجاد آموزشگاه و کارگاه سعى کردند تجربه و دانش خود را با شاگردانشان سهیم شوند و از قضا به نظر بنده بسیار تاثیر گذار بودند.
آنچه در محضر این اساتید بزرگ اتفاق مى افتاد نه صرفاً امری تئوریک و آکادمیکِ مرده، بلکه مفاهیمى ازلى ابدى و زنده بود که در افراد تاثیری عمیق و بنیادی میگذاشت و چشم شاگردان را به جهانِ پیرامونشان، خودشان، اطرافیانشان، ایدئولوژی و آرمانهایشان، و به این ترتیب هنر و ادبیات بازمىکرد. در این شیوه، نگاه افراد به جهان و مفاهیمی که دریافت میکنند، به هر امری اولویت دارد. بنابرین قبل از هر چیزی دید و فهم افراد از زندگى -و به طبع آن هنر و ادبیات- دچار تغییر و رشد شده و از این طریق است که هر فرد راه خود را مى یابد و آینده خود را مىآفریند. نوشتن براى گلشیرى و فیلمسازى براى کیارستمى شیوه ایی از زیستن بود و آنها به بهترین شکل این شیوه را به ما نشر وآموزش دادند. البته این شیوهٔ آموزش، کار هرکسی نبود و نیست و برای این امر میباید جامعالاطراف بود، چیزی که در بنیهٔ این ابراستادان بود.
به هرحال این کارگاه دنباله رو همان ایدههای آن اساتید بزرگ است، متکى به خلاقیت افراد، تاکید بر روى امور عملى و با نگاهى به مفهوم معاصریت. خلاصه اینکه، به این ترتیب سرفصل مباحث نیست که اهمیت دارد بلکه شیوهٔ برخود با این مباحث است که مهم است.
با این اوصاف از هنرجویان این عرصه چه انتظاراتی برای درک بهتر این حرفه توقع میرود؟
اکثریت جامعه، محیطهای دانشگاهی، آموزشی و معلمهای تک بعدی و کم سواد، همواره در حالِ یکسان سازی افراد و ایدهها، و تولید مفاهیمِ مندرس و ناکارآمداند، و در این میان فقط اقلیتی بخصوص به این موضوع آگاه هستند که راه خودشان را میروند، هرچند سخت و پر هزینه. حداقل انتظار من این است که هنرجویان در این عرصه به قالبهای کلیشهای -در هر شعبهای- آگاه شوند و از این راه پرهیز کنند، و راه و بیان خودشان را کشف یا اختراع کنند.
فارغ از مباحث هنری چنین آموزشهایی در عرصه تئاتر و بازیگری تا چه میزانی در شناخت تواناییهای هر فرد از خودش موثر است؟
همانطور که گفتم مهمترین مرجع و پلهٔ اول برای پراختن به هنر و ادبیات، شناخت خود، اطرافیان و جستجوی مدام در درکِ نظام هستی است. عباس کیارستمی بارها گفته آنچه که من را در سینما تغییر میدهد نه سینما است و نه ادبیات بلکه تجربهٔ زندگی و محیطِ اطرافِ من است. بنابرین به نظر بنده رابطه ایی که فرد با خودش و دیگران دارد، رابطه ایی که با هستیِ مرگ یا زندگی برقرار میکند جوهر و سنگ بنای رشداش در هر زمینه ایی خواهد بود، و به همین دلیل مسئله شناخت به طور کل، و شناخت از خود به طور خاص از اوجب واجبات است. در حال حاضر ادبیات و هنر همسنگ خودِ زندگى نیست، یعنی بیان هنرى ناتوانتر و قوه خیال تنگدستتر از آنند که هراس یا شگفتىِ مرگ و زندگى را بر انگیزند یا حتى ثبت کنند. بنابرین امر و مفهوم زندگی و مرگ؛ عظمتر، بیکرانتر و شگفت آورتر از هنر و ادبیات است و هنرجویان اول چشمشان باید به این مفاهیم باشد تا خود مفهوم هنر و ادبیات، و قدم اول در این راه یعنی خودشناسی.
گفتگو: شیرین کاظمیان