در نشست بینالمللی رسانهها و گفتوگوی فرهنگی ایران و جهان عرب مطرح شد؛
گفتوگو با کشورهای عربی اسلامی را از کجا آغاز کنیم
نشست بینالمللی رسانهها و گفتوگوی فرهنگی ایران و جهان عرب با حضور اندیشمندان و روزنامهنگاران ایرانی در دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ در نشست بینالمللی رسانهها و گفتوگوی فرهنگی ایران و جهان عرب که با حضور شرکتکنندگانی از تونس، کویت، لبنان، سوریه، ایران، عراق ، الجزایر ، عمان برگزار شد، هادی خانیکی (دبیر علمی این نشست) گفت: نشست تخصصی رسانهها و نقش آن در گفتوگوی جهان عرب زمانی برگزار میشود که مردم ما داغدار حادثه پلاسکو و شهادت جمعی از آتشنشانان فداکار هستند کمتر از دو هفته پیش جمهوری اسلامی به سوگ آیتالله هاشمی نشست. به عنوان دبیر علمی این نشست این دو رخداد را تسلیت میگویم.
وی ادامه داد: این نشست که به میزبانی دانشگاه علامه برگزار میشود یکی از شش نشست تخصصی در این زمینه است که در شش دانشگاه مختلف در ایران برگزار خواهد شد.
وی گفتوگوی فرهنگی میان ایران و جهان عرب را ریشهدار و قدیمی خواند و گفت: باید پرسید این گفتوگو اکنون به چه سویی رفته و در چه مرحلهای قرار دارد. نهایت تلاش ما این است که بدانیم گفتوگوهای با کشورهای عربی اسلامی را از کجا شروع کنیم و به کجا برسیم.
حسین سلیمی (رئیس دانشگاه علامه) نیز در این نشست گفت: معتقدم ما در مورد جهان عرب نمیتوانیم از یک فرهنگ به تنهایی صحبت کنیم فرهنگها در بستر زبان خود را نشان میدهند اما تمامیت آنها محدود به زبان نیست و در بستر زبان عرب با فرهنگهای مختلف در کشورها و جوامع عربی روبرو هستیم. باید پرسید چرا در قرن بیست و یکم و زمانی که فرهنگهای مختلف به هم نزدیک و نزدیکتر میشوند همچنان برخی از ایرانیان و اصحاب فرهنگ در جهان عرب تلاش میکنند هویت و فرهنگ هخود را در برابر دیگری تعریف کنند. باید پرسید چرا ایرانیان تلاش میکنند عناصر ضدعربی را در فرهنگ خود ریشهدار کنند و چرا کسانی تلاش میکنند عناصر عرب را در مقابل فرهنگ ایرانی تعریف کنند. پاسخ این پرسش در رابطه سیاست و فرهنگ نهفته است هرجا سیاست و فرهنگ به هم نزدیک شدند عناصر تقابلی قوت گرفته است و هر جا فرهنگها توانستهاند خود را از دست سیاست رها کنند عناصر تعاملی رشد کرده است.
وی افزود: آغاز تعامل نزدیک فرهنگ ایران و فرهنگهای عربی به دوران حاکمیت سیاسی اسلام در ایران و بخشهایی از جهان گذشته برمیگردد. آغاز این تعامل با جنگ است و جنگ یکی از شدیدترین نوع تنازعات سیاسی است اما وقتی عنصر سیاست کمرنگ میشود تعامل فرهنگی ماندگاری بین ایران و اعراب ایجاد میشود و ایرانیان زمانی که خودشان شدند توانستند قرائتی از فرهنگ عربی را وارد فرهنگ خودشان کنند.
وی تاکید کرد: ما هرگز هویت مستقل خود را از دست ندادیم. مصر در تعامل با اسلام دچار یک دگرگونی بنیادی شده است اما ایرانیان توانستند زبان و هویت خود را حفظ کرده و باب تعاملات فرهنگی با جهان عرب بازنگه دارد. این زمانی بود که دستگیریهای سیاسی در ذیل خلافت اسلامی به حداقل رسیده بود. یکی دیگر از مراحل ارتباط فرهنگی بین ایران و اعراب زمانی بود که کشورهای مختلف عربی در جنگهای از دل امپراطوری عثمانی ظاهر شدند زمانی که همه چیز در پرتو نظام سیاسی دوقطبی فهمیده میشد از این رو هویت جدیدی در کشورهای عربی و ایران شکل گرفت و عناصر فرهنگی جدیدی تعریف کردند که موجب شد رویارویی بین کشورهای عربی و ایران شدت گیرد.
وی افزود: اکنون در مرحلهای قرار داریم که بسیاری از عناصر فرهنگی را در مقابل یکدیگر تعریف کردند و به این گرایش سیاسی رنگ فرهنگی زدند این زمان زمان اوجگیری تنازعهاست اما به نظر میرسد کم کم سیاست به معنای سنتی رقیقتر و دچار یک دگرگونی اساسی و بنیادین شده است. عصر جدید عصر ارتباطات است و فرهنگها میتوانند از چنگال تحمیلهای سیاسی رهایی پیدا کنند انقلاب ارتباطات امکان ارتباط فرهنگها در یک محیط سیال دائمی را فراهم کرده است. این انقلاب موقعیتی جدید برای فرهنگ ایران و کشورهای عربی فراهم کرده تا با نظام فکری یکدیگر در این بستر جهانی ارتباط پیدا کنند و بتوانند به تعامل ذهنی بپردازند ما وارد دورهای که اندیشمندان در بستر جغرافیا و سرزمین باقی نمیمانند. این گشودگی فضای جهانی میتواند امکان یک شناخت بینالمللی بین متفکران ایرانی و عرب را فراهم کند. باید این آزادی را در جامعه دانشگاهی و اهالی رسانه نهادینه کنیم. راههای جدید در تعاملات فرهنگی بازشده است که در آن دانشگاهیان میتوانند در رأس باشند.
در این بین مهدی دخل الله از کشور سوریه به مخالفت پرداخت و گفت: من فکر میکنم در جهان چند فرهنگ عربی نداریم و تنها یک فرهنگ عربی وجود دارد. این موضوع حتی در لغتنامههای فرهنگی نیز ذکر شده است فرهنگ عربی در یک مرکز تجمع دارد و بقیه حاشیهاند. منظور این است که مبانی فرهنگ عربی بسیار غنی است. در سالهای دور جلسهای با فیدل کاسترو رهبر کوبا داشتم.
وی عربها را نژادپرست دانست و گفت: آنها زبان خود را به یکی از جزایر اسپانیا تحمیل کردند اما من متذکر شدم که ما توانستهایم فرهنگ خود را به کشور دیگری منتقل کنیم و بحث تسلط منتفی است.
در ادامه عباس خامهیار (معاون بین المللی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی) که به احترام مهمانان حاضر در این نشست به زبان عربی صحبت میکرد، گفت: مشترکات فرهنگی زیادی بین ایران و جوامع عربی وجود دارد ما فرزندان یک منطقهایم و مشترکات مذهبی، تاریخی و قومی ما را به هم پیوند داده است.
وی افزود: تاکید ما این است که تریبونهایی را که بر تفرقه تاکید دارند خاموش کنیم، از نظر ایرانیان اعراب طی یک صدور فرهنگی دانشمندان و فرهیختگان بسیاری برای ما تربیت کردند.
وی با انتقاد از سیاستهای سازمان همکاری اسلامی گفت: این سازمان به حملات غربیها به وطن ما و اتحاد اعراب مشروعیت میبخشد و هویت جوامع خاورمیانه را هدف قرار داده است و متاسفانه ما نتوانستیم با وجود ریشههای فرهنگی مشترک به مقابله با این هجمهها بپردازیم. در دورهای از تاریخ از نظر علم ، جلال و جبروت زبانزد بودهایم ولی امروز دیگر در آن نقطه نیستیم. بسیاری به دنبال تفرقهافکنی هستند و نقش رسانهها در ایجاد زمینههای مشترک میان امت اسلامی و امت عرب بر کسی پوشیده نیست.
وی رسانههای عرب را بخشی از امپراطوری دلار خواند و گفت: بدون شک همه اهمیت و اثرگذاری رسانهها را نه تنها در حوزه فرهنگ بلکه در تمامی جنبهها درک میکنند سابقا رسانهها همزمان با بقیه موسسات فرهنگی رشد میکردند بنابراین میتوانستیم نتیجه بگیریم اگر رسانههای یک کشور رشد کنند تمام کشور رشد فرهنگی داشته است اما اکنون رسانهها شاخص رشد کشور نیستند شاهد ان هستیم که برخی کشورهای عربی رسانههای قدرتمندی دارند اما موسسات فرهنگیشان رشد لازم را نکردهاند.
وی ادامه داد: رسانههای مجازی بدون آنکه ساختار یا موسسهای پشت آنها باشد بهطور گسترده تاثیرگذار هستند افق و چشماندازی که در مقابل میلیونها نفر از مخاطبانی که تحت تاثیر این رسانهها هستند چیست؟
وی ادامه داد: رسانههایی که تصویری از ایرانیان به اعراب یا برعکس ارائه میکنند باید از سایر رسانهها تمییز داده شود. تصویری که اکنون توسط رسانهها منتشر میشود تصویری جهانی است. تصویری که ایران از جهان عرب ارائه میکند نمیتواند محدود به خودمان بماند باید در انتشار آن توجهات لازم را داشت. اکنون در شرایط رسانهای و فرهنگی هستیم که دیگر نمیتوان دانش را به یک کشور محدود کرد اما باید پرسید تصویر واقعی از ایران چیست و چرا به دنبال ارائه تصویر واقعی از ایران نیستیم.