خبرگزاری کار ایران

کامبیز بنان در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد؛

نتیجه سال‌ها کافه‌نشینی‌ بزرگان در ادبیات و تئاتر/ خیلی از اتفاقات بزرگ در کافه‌ها رقم خوردند

کامبیز بنان «پای سیب با دارچین اضافه» را نمایشی اپیزودیک خواند و گفت: این نمایش برگرفته از خرده داستان‌هایی است که یک روایت کلی را برای مخاطب بازگو می‌کند. آدم‌هایی که به کافه می‌آیند بیشتر درگیر اتفاقات سطحی و ساده‌اند. ممکن است با دیدن این نمایش با چالش خیلی بزرگی مواجه نشویم.

کامبیز بنان در گفتگو با خبرنگار ایلنا، با بیان اینکه «در این نمایش با دو مساله مواجه می‌شویم» گفت: یکی تفاوت نسل دیروز و امروز است و دیگری فرهنگ کافه‌نشینی. کافه، امروز و مخصوصا برای نسل امروز، کاربرد و آن فرهنگ اصیلی را که برای نسل‌های قبل‌تر داشته ندارد.

او ادامه داد: نگاه‌ها فرق کرده است؛ آدم‌هایی که به کافه می‌آیند و می‌روند بیشتر درگیر اتفاقات بسیار سطحی و ساده شده‌اند. امروز موقعیت ما ایجاب می‌کند که اتفاقات سطحی باشند. ممکن است با دیدن این نمایش و آدم‌هایی که می‌آیند به این کافه و می‌روند با چالش خیلی بزرگی مواجه نشویم. ممکن است خیلی اتفاقات ساده باشد، روابطی که ده‌ها نوعش را در اطرافمان می‌بینیم را روی صحنه ببینیم اما به موازات این آدم‌هایی که می‌آیند و می‌روند سعی کردم تفاوت نسل‌ها را نشان دهم.

این کارگردان و نمایشنامه‌نویس یادآور شد: در کنار دغدغه‌های سطحی که بچه‌های نسل امروز را در دو قصه نشان دادم. ما می‌بینیم آدم‌هایی هم وجود دارند که دغدغه‌هایشان جدی‌تر است و نگاه عمیق‌تری به زندگی دارند و درگیر اتفاقات جدی‌تری هستند. اتفاقاتی که اتفاقا شاید همان‌ها سال‌ها به نوعی درگیرش شوند. به موازات هم سعی کردم این اتفاقات را به تصویر بکشم.

بنان با بیان اینکه «نگاه مثبت یا منفی به آدم‌های این قصه ندارم.» گفت: دیالوگ‌هایی در این نمایش رد و بدل می‌شود که مختص کافه است. شخصیت کافه‌من (باران) وقتی شاهد دغدغه‌های سطحی بچه‌های دهه هفتادی یا کافه‌نشین و دانشجوی امروز قرار می‌گیرد به صراحت به آنها اعتراض می‌کند؛ می‌گوید شما هر روز می‌آیید کافه که دو تا گپ خیلی ساده و سطحی بزنید و بروید اما کافه جایی است که در گذشته اتفاقات خیلی بزرگی در آن افتاده. آدم‌های خیلی بزرگی کافه‌نشین بودند مثل صادق هدایت و صمد بهرنگی و...

بنان خاطرنشان کرد: برای من این کار در خود کافه شکل گرفت؛ «پای سیب با دارچین اضافه» که سال 93 ورژن اولیه‌اش را با شش داستان متفاوت اجرا کردم نتیجه سال‌ها کافه‌نشینی‌ام بود. معتقدم کافه جایی است که فکر تو را آزاد می‌کند. جایی است که اگر با آن مانوس شوی می‌توانی در آن فضا خلق کنی.

او به دیالوگی از این نمایش اشاره کرد و گفت: خانمی با آقایی در کافه قرار دارد که هنوز او را ندیده؛ دوستش به او می‌گوید که اگر آن آدم حسابی بود در کافه با تو قرار نمی‌گذاشت. اینجا باران (کافه‌من) می‌آید می‌گوید «خانم مگر کافه چشه؟» کافه جای بزرگانی بوده که شاید خیلی از اتفاقات بزرگ در کافه رقم خورده و سبک‌ها و مکتب‌ها به ثبت رسیده. کسی چه می‌داند؛ شاید «ماهی سیاه کوچولوی» بهرنگی در کافه نوشته شده باشد. این تفاوت‌ها را سعی کردم نشان دهم.

بنان با بیان اینکه «خودم چند سال است درگیر این ماجرا هستم و شخصیت‌ها و تیپ‌های مختلفی را در میزهای اطرافم می‌بینم»، گفت: وقتی نگاه می‌کنم می‌بینم واقعا اتفاق عجیبی نمی‌افتد. دهه هفتاد در کافه تئاتر شهر بچه‌هایی را می‌دیدم که دغدغه کار هنری داشتند و چند ساعتی می‌نشستند و کاری انجام می‌دادند اما بعدا آنجا جمع شد و به کافه‌های متفرقه اطراف تئاتر شهر تبدیل شد و فقط جایی برای وقت‌گذرانی است. من بیشتر نگاهم متمرکز روی فرهنگی است که خیلی جای کار و استفاده دارد اما اتفاقات خوبی در آن فضاها نمی‌افتد.

این کارگردان با اشاره به اینکه «پای سیب با دارچین اضافه» که اکنون روی صحنه است، دومین نمایشنامه‌ای است که با همین نام و مضمون نوشته؛ گفت: چون با قصه‌هایی مواجهیم که صدها نوع آن رخ می‌دهد این کار قابلیت دارد که در صدها نوع با قصه‌های مختلف نوشته شود. در اجرای اول شش قصه بود و اینجا سه قصه جدید با شخصیت‌های جدید است.

بنان ادامه داد: به فکر این هستم که کار را به یک سه‌گانه تبدیلش کنم و می‌خواهم سومین پای سیب را هم بنویسم. چون به نظرم آنقدر قصه و دغدغه وجود دارد و آنقدر حرف می‌شود زد که کافه بهانه می‌تواند باشد. برای مطرح کردن تفاوت نسل‌ها، کافه یک لوکیشن و بهانه است. حرف‌هایی که زده می‌شود باید خیلی فراتر از فضای کافه باید رسید و مواجه شد.

او با اشاره به تجربه دو شیوه اجرایی برای «پای سیب با دارچین اضافه» گفت: سال 93 این نمایش در کافه اجرا شد و بازخورد خوبی داشت. تماشاگر حتی بدون اینکه چیدمان کافه عوض شود می‌آمد و به عنوان مشتری می‌نشست و از نمایش استفاده می‌کرد. تنها تفاوتش با کافه رفتن  معمولی این بود که دیالوگ و اتفاقات میز کناری را بلند می‌شنیند. داستان آدم‌های یک میز بلند گفته می‌شد و تماشاگر چای و قهوه‌اش را می‌خورد و نمایش را هم می‌دیدید؛ که این تجربه خوبی بود.

این کارگردان تئاتر تصریح کرد: در این اجرای جدید لوکیشن را به سالن تئاتر آوردم. نوید فرح‌مرزی به عنوان طراح هنری و بازیگر در صحنه‌آرایی کمک کرده و در ایجاد یک فضای کافه بسیار نقش داشت به‌طوری که صحنه تئاتر ما اکنون تبدیل به کافه‌ای کوچک شده.

بنان با تاکید بر اینکه این طراحی صحنه و پرداخت دو پیامد خوب دارد، گفت: یکی اینکه به مخاطب احترام گذاشتیم و دیگر اینکه با اتفاق رایج در نمایش‌های دیگر مواجهیم نیستیم. معمولا گروه‌های تئاتری به دلیل امکانات کم و نبود سرمایه باید به خاطر دو اجرا بودن سالن‌ها دکورهای پرتابل داشته باشند و خود را درگیر طراحی صحنه نمی‌کنند و با المان‌های خیلی مفهومی چیدمانی انجام می‌دهند و کم پیش می‌آید سالن‌های خصوصی نگاه ویژه‌ای به طراحی صحنه داشته باشند که البته حق هم دارند. اما ما این کار را نکردیم و صحنه را بازسازی کردیم. فکر می‌کنم طراحی صحنه بازسازی بسیار خوبی شده است.

نریمان حیدری، محمدحسین شهریاری، فرشیدحاجیان، فائزه پورشعبان، امینه شیاسی، سپهر شفیعی، الناز بابایی، پروین صفا، حضور سعید دولتی و نوید فرح مرزی بازیگران این اثر نمایشی هستند که با نویسندگی و کارگردانی کامبیز بنان تا 10 مهر هرشب ساعت 20 در موسسه فرهنگی- هنری همای سعادت اجرا می‌شود.

کد خبر : ۴۱۴۳۱۵