خبرگزاری کار ایران

مجید قاری‌زاده در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد:

دوره سوپراستاربازی و کمدی‌های هجو است

کارگردان فیلم رفقای خوب می‌گوید: یک فیلمساز گاهی دوست دارد فیلم‌های ماندگاری بسازد. این فیلم بنظر من باقی می‌ماند. در این فیلم دوست داشتم بعد از 30 سال دین خود را به آقای مشایخی ادا کنم.

به گزارش خبرنگار ایلنا؛ رفقای‌خوب یک فیلم است یا ادای دین؟ رفقای خوب فیلمی‌ست که خیلی ساده حفظ یاد بزرگان هنر را یادآوری می‌کند. دیالوگ‌هایش راحت و موقعیت‌هایی ساده دارد. شاید بتوان این فیلم را یک ادای دین دانست.

بعد از گذشته یک هفته از اکران فیلم رفقای خوب؛ مجید قاری‌زاده درباره انگیزه اصلی‌اش را از ساخت این فیلم نوستالژیک به خبرنگار ایلنا گفت: من خودم چندتایی رفیق خوب دارم. این نهمین فیلم من است که بعد از مکافات‌های فراوان توانستم آن را بسازم. هدفم از ساخت این فیلم تلنگری بود که در آن اهدافی را دنبال کردم. یکی از این اهداف تشکر و قدردانی از استاد مشایخی بود که 30 سال پیش در فیلم پدربزرگ به من محبت بزرگی کرد.

وی ادامه داد: ایشان بعد از سریال کمال‌الملک با اینکه دو پیشنهاد جدید داشتند اما به خاطر فیلم من آنها را قبول نکرده و دوماه به من که آن زمان فیلم اولی بودم؛ وقت دادند تا تهیه‌کننده پیدا کنم. طی این سال‌ها کمتر بازیگری دیدم که در یک برهه حساس، چنین فداکاری‌ای را بکند. به خاطر همین دیدم واقعا ارزش‌اش را دارد که از چنین استاد بزرگواری تقدیر شود. در شرایطی که دوره؛ دوره سوپراستاربازی و کمدی‌های هجو است. من خواستم از بازیگری تقدیر کنم که 5 دهه است خدمت صادقانه‌ای به فرهنگ و هنر این مرز و بوم داشته است.

وی افزود: شاید شما بگویید فیلم خیلی نوستالژیک و خیلی آرمانیست و این اصلا اشکالی ندارد. بعضی فیلم‌ها شاید در زمان خودش خوب بفروشد اما این فیلم مثل حباب است و ماندگار نخواهند شد. غیر از مقام استاد مشایخی حرف بزرگ دیگر فیلم این است که یک عده می‌خواهند از یک استاد تجلیل کنند اما آدرس ندارند! این عجیب نیست؟!

وی درباره شرایط اکران رفقای خوب گفت: شرایط اکران فیلم خوب است اما فقط سینمای فرهنگ که در اختیار وزارت ارشاد است و سانس‌های اضافی گوناگونی را می‌گذارد؛ حتی یک سانس به فیلم من نداده است. واقعا چرا سینمای فرهنگ حتی یک سانس هم به ما نداد؟

همه دنبال پول هستند. فلان فیلم به علت خوب فروختن سانس بیشتری دارد؛ نوش جانش بفروشد اما تکلیف فیلم‌های امثال من چه می‌شود؟ امسال به خاطر ماه محرم کمی فیتیله فیلم‌های کمدی پایین کشیده شد که این امر فرصت محدود ما را محدودتر کرد.

کارگردان فیلم پدربزرگ گفت: شخصیت‌های فیلم مابه‌ازای بیرونی دارند. یکی از آنها سیاهی‌لشکر بوده است که قبلا استاد به او کمک‌های بسیاری کرده است. آقای کاسبی که یک بازاری است و سایر شخصیت‌های دیگر نیز کاملا مابه‌ازای بیرونی دارند. مهم این است که ماهی یکبار همدیگر را می‌بینند و در فضایی خارج از فضای مجازی دلتنگ استاد می‌شوند و این به ماجرای تجلیل گره می‌خورد.

وی درباره مقایسه بازنشستگی افراد هنرمند و با دیگر مشاغل گفت: ذات هنر بازنشستگی ندارد. اگر در فیلم هم دقت کنید هنرمند پیشکسوت می‌گوید: من تا روزی که زنده‌ام، باید کار کنم وگرنه می‌میرم. مثلا کارمند بانک می‌تواند در پارک بنشیند یا به مسافرت برود و با حقوق بازنشستگی کنار بیاید؛ اما هنرمند بازنشستگی ندارد.

وی افزود: هنرمند بازنشستگی ندارد اما وقتی همسر خوبی داشته باشد و از قضا فوت کند مسلما دچار بحران مدیریتی در زندگی خود می‌شود. من عمدا خانه هنرمندان را انتخاب کردم که برای شهرداری است. می‌خواهد از استاد تجلیل کند اما آدرسی در کار نیست!

وی درباره علت هجوم فیلم به نسل میانه گفت: نسل میانه به نظر من آلوده شده و نسل گذشته و آینده مقصر نیست. نسل میانه کمکی به وحدت این دو نسل نمی‌کند. نسل دانشجویی که خاطره دارد و دنبال پدربزرگش می‌گردد اما پدر او را پنهان می‌کنند. حتی خانه قدیمی هم به خاطر منافع نسل میانی خراب می‌شود.

وی درباره برنامه‌های آتی خود نیز گفت: ایده‌هایی دارم اما به خاطر انرژی زیادی که برای پشت خط ماندن یکساله رفقای خوب از دست دادم، ترجیح می‌دهم فعلا مطرح نکنم. من می‌توانم فیلم‌هایی بسازم که به سلیقه سینماداران خوش بیاید اما یک فیلمساز قطعا گاهی دوست دارد فیلم‌های ماندگاری بسازد. این فیلم بنظر من باقی می‌ماند. شاید زمانی که فیلم در تلویزیون پخش شود بیشتر هم دیده شود. دوست داشتم بعد از 30 سال دین خود را به آقای مشایخی ادا کنم.

کد خبر : ۴۱۲۸۷۲