خبرگزاری کار ایران

همایون امیرزاده در گفت‌وگوی تفضیلی با ایلنا مطرح کرد:

با کسی قهر نیستیم/ معاونت فرهنگی جای سیاسی‌کاری نیست

مشاور اجرایی معاون فرهنگی ارشاد می‌گوید: درحال حاضر مسئولیت صدور مجوز به محتواها و تولیدات حوزه نشر برعهده هیئت نظارت است. چنانچه در زیربخش این هیئت که بررس‌ها هستند مواردی وجود داشته باشد و نگاه‌های سلیقه‌ای اعمال شود؛ هیئت نظارت بر ضوابط نشر باید پاسخگو باشد.

سه سال از آغاز به کار وزارت ارشاد با وزیر و معاونت فرهنگی جدید می‌گذرد. در این مدت صنعت نشر و تولید کتاب ما در برخی حوزه‌ها مثل اصلاح روند تخصیص یارانه نشر و توجه جدی‌تر به کتابفروشی‌ها با تغییراتی مثبت همراه بوده و در برخی حوزه‌ها مثل صدور مجوز و ممیزی‌ها همچنان با انتقادهایی نسبت به سخت‌گیری‌ها و برخوردهای سلیقه‌ای مواجه است. همایون امیرزاده (مشاور اجرایی معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) در گفت‌وگو با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) به سوالاتی درباره عملکرد این معاونت در حوزه ممیزی و نوع نگاهی که مدیران ارشاد به مدیریت فرهنگی دارند و همین طور روند اصلاح یارانه‌ها و نتیجه نهایی آن پاسخ داده است.

 هیچ شرط و شروط سیاسی با کسی نداشتم

علاقه دارم بیشتر یک عنصر فرهنگی شناخته شوم تا سیاسی

شروع همکاری دوباره شما با وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی با توجه با نوع نگرش و نگاهی که تاکنون از شما دیده بودیم، چگونه شکل گرفت و اساسا چطور شد که در سمت مشاور اجرایی معاونت فرهنگی به مدیریت دکتر صالحی مشغول شدید؟

عملکرد بنده در این دوره و دوره‌های قبل چه در مدیریت استانی و چه در معاونت فرهنگی مسئله‌ای پنهان و نامکشوف نیست. بنده در دیدگاه‌هایم همیشه مشی اعتدال در امور و فصل‌الخطاب بودن قوانین را مدنظر داشته و دارم و خیلی برایم دغدغه نیست که در کجای این نظام اجرایی خدمت کنم. مانیفست من این است که مشی اعتدالی می‌تواند جوابگو باشد و سعی کردم همواره به این مشی وفادار باشم.

در دوره جدید هم با همه ایده‌ها و تفکراتی که وجود داشت و روشن بود به ادامه همکاری با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دعوت شدم. در روز اول که جناب صالحی به عنوان معاون فرهنگی وزارت ارشاد معرفی شدند، بنده در همین مسئولیت مشاور اجرایی معاونت فرهنگی مشغول بودم. در گفت‌وگوی مختصری که‌‌ همان زمان با دکتر صالحی داشتم به ایشان عنوان کردم که نه بنده از شما مطالبه‌ای دارم و نه شما در برابر من تعهدی دارید و امین‌ترین فرد و مطمئن‌ترین شما باید در این جایگاه باشد. تقریبا در یکی دو ماه اول مسئولیتم در دوره جدید خودم نگرانی‌هایی داشتم، نه از جنس اینکه این نگرانی‌ها که در دوره جدید هم باید در ارشاد باشم یا خیر؟ نگرانی از اینکه ماندم در این وزارتخانه براساس مطالبه بنده یا تعهدی نسبت به من نباشد.

از طرفی هم خودم را مقید کرده بودم و دوست داشتم که اگر قرار شد تغییراتی صورت بگیرد به عنوان یک عنصر فرهنگی و به دور از جنجال‌های رسانه‌ای با من برخورد شود. برای ادامه کار هم هیچ شرط و شروط سیاسی با کسی نداشتم.

ارتباط من با بدنه کتاب، نشر و رسانه تنها محدود به همین سه سال نبوده و اساسا از یک حوزه صنفی وارد فعالیت‌های وزارت ارشاد شدم. دو دوره دبیر خانه مطبوعات استان هرمزگان بودم و درواقع خبرنگاری بودم و هستم که ۱۶ سال کار خبری و رسانه‌ای کرده است، آن هم با طیف گسترده‌ای از رسانه‌ها.

بعد از یکی دو ماه دکتر صالحی فرمودند که بهتر است در فرآیند کار بیشتر با همدیگر آشنا شویم. طبیعتا بینش خود دکتر صالحی و مشی اعتدالی و صرفا فرهنگی او نه تنها باعث ترغیب بنده و سایرین به همکاری خوب با معاونت فرهنگی شد، بلکه امروز احساس می‌کنیم چنین مدل تفکری در امور فرهنگی حلقه مفقوده‌ای است که ما باید در مدیریت فرهنگی به دنبال آن باشیم.

مدلی از مدیریت که افراد را با تمام سلایق حول محور یک فضای کاری واحد جمع کند و به آن‌ها برای آینده بهتر حوزه کاری که مثلا اینجا مشخصا معاونت فرهنگی است انگیزه بدهد. این انگیزشی که دکتر صالحی در افرادی مثل بنده ایجاد کرد امروز ما را مقید کرده که با قوت بیشتر و با کنار گذاشتن سلایق سیاسی در کار فعالیت کنیم. با اطمینان می‌توان گفت که امروز کار در معاونت فرهنگی یک کار فرهنگی است و نه سیاسی.

اهالی قلم و ناشران با ارشاد قهر نیستند

اغنا‌سازی و تعامل با ناشر و مولف برای حل مسائل ممیزی و مجوز

طی سال‌های گذشته و مخصوصا در وزارت ارشاد دوره قبل ناشران، مولفان و مترجمان ما گلایه‌های زیادی از اداره کتاب و نوع صدور مجوز در این وزارتخانه داشتند و بخشی از این گلایه‌ها همچنان هم ادامه دارد، آیا وزارت ارشاد برنامه‌ای برای تعامل با اهالی قلم و نشر دارد تا شاید این قهر و دلخوری کمرنگ‌تر شود؟

دوباره یادآوری می‌کنم که بنده علاقه دارم بیشتر یک عنصر فرهنگی شناخته شوم تا یک عنصر سیاسی. اما در فضای جدید خیلی از این مسائل حل و فصل شده و ما قهر به آن معنی که فرد یا مجموعه‌ای حتی کسانی که بخشی از آثارشان در اداره کتاب مانده با سیستم معاونت فرهنگی وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی قطع رابطه کنند یا خود را کنار بکشند؛ نداشته و نداریم.

خود من در یک دوره کوتاهی به واسطه اینکه سیستم اعتماد کرد و ضرورت بود به عنوان سرپرست اداره کتاب که خط تماس مستقیم ناشر، مولف و مترجم برای دریافت مجوز است؛ خدمت کردم. به واسطه همین از نزدیک ناشرینی که کتاب‌هایشان در اداره کتاب مانده بود یا کسانی که به نحوه بررسی‌ها و کارشناسی‌ها انتقاد داشتند؛ در ارتباط بودم. در خیلی از موضوعات گفت‌وگوهایی صورت گرفته و می‌گیرد که اگر چه حتی منجر به رفع مسائل نمی‌شد، ولی یک مسیر اغناسازی و تعامل را باز کرد که هنوز هم وجود دارد. بسیاری از مولفین و ناشرین هم این مسیر اغناسازی را قبول کرده‌اند و درواقع با مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت فرهنگی و اداره کتاب قهر نیستند. خیلی‌ها قبول کرده‌اند که باید براساس یک آیین‌نامه بالادستی امور مرتبط با مجوز‌ها را پیش ببریم.

علاوه بر این‌ها، استقرار هیئت‌های نظارت بزرگسال و کودک یکی از دست‌آوردهای مهم این دوره بود. با یک اجماع بالادستی که مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی است و هم یک خرد جمعی از مجموعه کسانی که امروز به عنوان هیئت اجرایی نظارت بر نشر کشور فعالیت می‌کنند و نقش دبیرخانه‌ای دارد، ضوابط نظارتی نشر کشور سامان‌دهی شده است.

تک‌تک این افراد شخصا درباره مسائل و مواردی که در مسیر بررسی یک کتاب پیش می‌آید با ناشر و مولف وارد گفت‌وگو می‌شوند. البته این گفت‌وگو‌ها به این معنا نیست که تحت هر شرایطی در هر کتاب؛ هر ایرادی برطرف می‌شود. بسیاری از نکات و اصلاحاتی که به یک اثر وارد می‌شود براساس‌‌ همان ضوابطی است که در آیین‌نامه‌ها موجود است. اگر این ضوابط اشکال یا کمبودی دارد باید در یک فرآیند مشخص و قانونی اصلاح شود. ولی اینکه بخواهیم خارج از این چارچوب عمل کنیم مشکل‌ساز خواهد شد. به نظرم اینکه این آیین‌نامه‌ها و ضوابط به عنوان یک فصل‌الخطاب پذیرفته شده که خودش نکته مثبتی است.

در کنار رعایت این چارچوب‌ها و ضوابط مسیری که معاونت فرهنگی و وزارت ارشاد برای تعامل با ناشران و مولفان طی می‌کند یک مسیر اغنایی بوده است و اینگونه نیست که با تاکید خشک بر قانون جای هیچ‌گونه بررسی مجدد یا درخواست تجدیدنظر را نداشته باشیم. حتی در مواردی که امکان صدور مجوز وجود نداشته دلایل روشن و چرایی این اتفاق شفاف در اختیار ناشر و مولف گذاشته شده است. نهایتاً هم در صورت نیاز گفت‌وگوهایی حتی چندین جلسه‌ای و طولانی با ناشران و مولفان داشته‌ایم تا هیچ نکته ابهامی درقبال تصمیم درباره مجوز باقی نماند.

بسیاری از مولفان و ناشران با مدیران کارگروه‌ها و بررسان ما حتی به صورت چهره به چهره ملاقات دارند و مسائل خود را با آن‌ها در میان می‌گذارند. در واقع سیاست اتاق شیشه‌ای که از‌‌ همان ابتدا مدنظر دکتر صالحی بود در امر مجوز‌ها نیز رعایت می‌شود و همه ناظر بر رفتار و شئونات فعالیت‌های معاونت فرهنگی هستند چه در حوزه ممیزی و چه در حوزه حمایت‌ها.

مکمل بحث نظارت‌ها بحث حمایت‌ها را داریم که باید به درستی و در سلامت انجام شود. برای اولین بار است که اسامی افراد حاضر در کمیته انتخاب و خرید کتاب رسانه‌ای شده است. برای اولین بار است که در پایان هر جلسه مصوبات این هیات تمام و کمال و با درج مبلغ ریالی از طریق رسانه‌ها به دست افکار عمومی می‌رسد. در حوزه بررسی‌ها هم این تصور وجود نداردکه افرادی ناشناخته و عجیب و قریب کار صدور مجوز را انجام می‌دهند و هیچ کس هم فعالیت‌های آن‌ها را نمی‌بیند. بلکه همانطور که اشاره شد به واسطه گفت‌وگوهایی طولانی، صمیمی و اغنایی بخشی از مسائل حل می‌شود.

اصولاً وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی راه و چاره‌ای ندارد جز اینکه به اصول، ضوابط و آیین‌نامه‌ها پایبند باشد. در ثانی هیات‌های نظارت نه تنها بر روند چاپ و نشر کتاب در کشور نظارت می‌کنند بلکه بر مدیران و مسئولین حوزه کتاب و فرهنگ نیز نظارت دارند. تلقی ما از چنین فضاهایی تلقی مبارک و مثبتی است.

چنانچه در صدور مجوز سلیقه شخصی اعمال شود، هیئت نظارت باید پاسخگو باشد

آیا امکان ندارد اعضای هیئت‌های بررسی و ممیزان و همین‌طور قوانین صدور مجوز و مصداق‌های روشنی از ایراداتی که عمدتا به کتاب‌ها گرفته می‌شود در دسترس افکار عمومی و مخصوصا اهالی قلم و نویسندگان قرار داشته باشند؟

افراد حاضر در هیات‌های نظارت با یک معرفی از طریق وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به شورای عالی انقلاب فرهنگی نهایتاً با حکم عالیترین مقام این شورا یعنی رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس جمهور منصوب شده‌اند. این افراد، افراد مشخصی هستند مثل آقایان افروغ، کچوییان و ....

در مورد رده‌های پایین‌تر نیز اسامی و افراد مشخص هستند اما آیا ضرورت دارد که تمامی کارمندان ارشاد معرفی و شناخته شده باشند. با این وجود تمام این افراد به‌صورت مستمر توسط هیات‌های نظارت مورد ارزیابی قرار می‌گیرند. این مجموعه‌های کار‌شناسی خارج از حیطه‌هایی که مشخص شده حق دخل و تصرف در روند بررسی‌ و نظارت را ندارند. البته منکر درصد خطای احتمالی نیستیم و هیچ کس و هیچ سازمانی هم نمی‌تواند ادعا کند که فارغ از هرگونه خطا و اشتباهی است. ولی تمام این موارد توسط هیات نظارت تحت بررسی قرار می‌گیرد.

کارگروه‌های فعال در امر صدور مجوز وظیفه دارند که گزارش عملکرد و کار خود را به هیات نظارت ارائه دهند و مقبولیت خود را به اثبات برسانند.

ضوابط ناظر بر بررسی‌ها امروز دیگر نکاتی محرمانه نیست و بدنه نشر و نویسندگان به خوبی از آن اطلاع دارند. نقطه نظرات و مسائل مختلف حول محور این قضیه نیز بار‌ها گفته شده و می‌شود. با تمام این تفاسیر اینکه خط تماس نشر کشور را به افرادی تنزل بدهیم که کتاب‌ها را بررسی می‌کنند چندان مناسب به نظر نمی‌رسد و هیات بررسی و نظارت می‌تواند در این زمینه بیشتر راهگشا باشد.

وقتی صحبت از هیئت نظارت بر ضوابط نشر می‌کنیم یک جایگاه قانونی و حقوقی مدنظر است که به نظرم بسیار ارحج از سطح پایین‌تر و افراد بررس است که بخواهیم به آن‌ها اکتفا کنیم.

در حال حاضر مسئولیت صدور مجوز به محتوا‌ها و تولیدات حوزه نشر برعهده هیئت نظارت است. چنانچه در زیربخش این هیئت که بررس‌ها هستند مواردی وجود داشته باشد و نگاه‌های سلیقه‌ای اعمال شود این هیئت نظارت بر ضوابط نشر است که باید پاسخ‌گو باشد.

در بیست‌ونهمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران هم برای اولین بار شورایی تحت عنوان شورای نظارت و ارزیابی تشکل شد. افق این شورا برای زمانی است که فعالیت‌های اجرایی تمام و کمال از دوش دولت برداشته و به بخش خصوصی و تشکل‌های نشر سپرده شود. در آن فضا برای صیانت و نظارت بر قوانین موجود در حوزه نشر وزارت فرهنگ و اسلامی در این شورا و در کنار نمایندگان تشکل‌های مختلف قرار می‌گیرد.

این شورا و در اولین سال تاسیس یک نظرسنجی از مدیران و دست‌اندرکاران برگزاری نمایشگاه انجام داد تا بازدهی نمایشگاه بیست‌ونهم را از منظر برگزارکنندگان ارزیابی کند. در این نظرسنجی به عمق، محتوا و کارکردهای اصلی نمایشگاه کتاب رجوع کرده‌ایم.

به عنوان مثال از مجموع نظرات ۴۸ نفر از مدیران در ۵ موضوع کلی مثل بررسی عملکرد عوامل و دستگاه‌های متولی نمایشگاه بیست‌ونهم و میزان تحقق اهداف این ارگان‌ها، عملکرد کمیته‌های برگزاری، مکان جدید نمایشگاه، عملکرد تشکل‌های نشر و... در بحث توسعه عدالت فرهنگی و دسترسی به فراورده‌های فرهنگی عملکرد نمایشگاه متوسط ارزیابی شده است (۶۴درصد متوسط، ۲۷درصد خوب و مابقی هم پایین)

در خصوص موفقیت در تجارت جهانی محصولات فرهنگی نیز  ۹. ۴۸ درصد نمره بالایی به نمایشگاه در فرآیند کسب تجارت جهانی نداده‌اند. ۳۴ درصد هم موفقیت در این حوزه را متوسط و ۱۰ درصد بسیار کم عنوان کرده‌اند. برآورد از واسپاری نیز متوسط رو به بالا بود. موفقیت حذف قوانین زائد نیز متوسط ارزیابی شده است.

3

افت حمایت‌‌ها بعد از تغییر مسیر یارانه‌ها از تولیدکننده به مصرف‌کنند رسید

هیج تردید درباره لزوم اصلاحات یارانه‌ نشر نداریم

یکی از تغییرات مهمی که در این دوره از وزارت ارشاد شاهد آن هستیم، تلاش برای اصلاح روند تخصیص یارانه‌ها به حوزه نشر است، این اصلاحات که با حذف یارانه کاغذ انتقال به سمت مصرف‌کننده آغاز شد و نهایتا در سمت مصرف‌کننده نیز با حذف بن‌های کاغذی، بن‌های رایگان و... همراه شد در حال حاضر چه روندی را طی می‌کند و افق نهایی اصلاح یارانه‌های نشر چه خواهد بود؟

درباره تغییرات و اصلاحات شیوه اختصاص یارانه‌های حوزه نشر مطالعات پژوهشی در اتاق‌های فکر معاونت فرهنگی صورت گرفته و امروز دیگر هیج تردید درباره لزوم اصلاحات یارانه‌های مختص به نشر نداریم. شیوه فعلی تخصیص یارانه به حوزه نشر با واقعیت‌های موجود در صنعت نشر همخوانی و تطبیق ندارد و باید به هر طریق ممکن به سمت اثرگذاری بیشتر بر بنیان‌ها و زیرساخت‌های اصلی نشر کشور تغییر جهت بدهد.

حالا که به این اصل رسیده‌ایم در تمام مانیفست‌هایی که معاونت فرهنگی دنبال می‌کند یا در مرحله طراحی و پیاده‌سازی هستند نیز اصلاح شیوه پرداخت یارانه را مدنظر داریم. البته نوع نگاه به اصلاح شیوه پرداخت یارانه باید اصولی و دقیق باشد تا همچون طی سال‌های گذشته سر صنعت نشر کشور بی‌کلاه نماند.

بسیاری از حمایت‌‌ها بعد از تغییر مسیر از سمت تولیدکننده به مصرف‌کننده بسیار کاهش یافتند و میزان یارانه‌ای که به نوعی به نام تولید وارد چرخه نشر می‌شد با چیزی که امروز برای یارانه مصرف‌کننده در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار دارد تفاوت از زمین تا آسمان است.

فراموش نکنیم روزگاری تولیدکننده کتاب ما یارانه‌های کاغذ، فیلم؛ زینک، تسهیلات (وام) و خرید کتاب از ناشر دریافت می‌کرد و مستنداتی داریم که غیر از منابع مستقیم دولتی، منابع دیگری هم به صنعت نشر کشور تزریق می‌شد. اما زمانی که قرار شد یارانه‌ها به سمت مصرف‌کننده بروند یک افت شدید در میزان و تنوع آن‌ها را شاهد بودیم.

آیا معادل یارانه کاغذ امروز یارانه مصرف‌کننده وجود دارد؟

هرگز اینگونه نیست. عملا در حال حاضر تنها یک نگاه حدالاقلی به یارانه‌های نشر وجود دارد و خیلی از شاخ‌وبرگ‌های حمایتی در حین جابه‌جایی تخصیص یارانه از تولید‌کننده به مصرف‌کننده زده شد.

باید با دقت درباره اصلاح نظام یارانه‌ای صحبت کنیم تا مجدد شاهد چنین اتفاقی نباشیم. باید مراقب باشیم که شیوه اصلاح همین یارانه‌های حدالاقلی که بسیار محدود هستند را نیز قطع نکند.

به همین دلیل در فضای اصلاح یارانه‌ها بیشتر به مولفه‌های اصلی پرداخته و اهداف مختلفی برای آن متصور شده‌ایم. اهدافی مثل اینکه احیا و توسعه کل زنجیره مرتبط با کتاب (مولف و پدیدآوردهٔ اصلی، ناشر، شبکه توزیع، کتابفروشی، فضاهای ترویجی و آموزشی و مصرف‌کننده) مورد توجه قرار بگیرد.

در این اصلاحیه‌ها که با شدت و قوت دنبال و ان‌شاء‌الله هم به زودی نهایی می‌شود، هدف اصلی توسعه پایدار نشر است. در همین راستا تسهیل و روان‌سازی فعالیت نشر در کشور، کاهش هزینه‌ها و افزایش درآمد این صنف، افزایش فرصت‌های شغلی در نشر ایران و... مورد توجه قرار گرفته است.

حالا سوال اینجاست که آیا نظام یارانه‌ای کشور و مبلغ آن پاسخگوی رسیدن به این اهداف خواهد بود؟ رسیدن به اهداف فوق ناظر بر این است که ما بتوانیم مشارکت‌های سازمان‌های دیگر را هم جلب کنیم و ظرفیت‌های پنهانی قانونی که برای حوزه نشر وجود دارد اما در حال حاضر از آن استفاده نمی‌شود را احیا کنیم.

توجه به رشد متوازن همه ارکان نشر در شیوه یارانه‌ای جدید

چه راهبردهای عملیاتی برای نتیجه‌بخش بودن این تغییرات در نظر گرفته شده است؟

در این راهبرد‌ها حمایت از رشد متوازن همه ارکان نشر مدنظر قرار دارد. در حال حاضر ارگان‌های مرتبط با نشر به اندازهٔ برشی که دارند حمایت‌ها را به سمت خود می‌کشند و به همین دلیل یک رشد سرطانی و نامتوازن شکل گرفته است.

افزایش تقاضای کتاب در جامعه به عنوان یکی از مولفه‌های مهم راهبردی این طرح است. اگر تمام سیستم نظام یارانه‌ای کشور را هم اصلاح کنیم ولی در جامعه تقاضایی برای استفاده از کالای کتاب وجود نداشته باشد وضعیت امروز دوباره تکرار می‌شود و انبارهای ناشران و کتابفروشان ما پر از کتاب و بدون مراجعه کننده باقی خواهند ماند.

موضوع بعد در این راهبرد‌ها فراهم کردن دسترسی راحت و همگانی به کتاب است. وقتی طرحی به اسم «کتابفروشی به وسعت ایران» تاسیس یا طرح‌های ترویجی مثل «پایتخت کتاب ایران» یا «روستاهای دوستدار کتاب» با جدیت اجرا می‌شود، یا زمانی که نزدیک به چهارصد گروه ترویج کتاب‌خوانی از دونفره تا ۱۰۰ نفره در همین مدت شناسایی می‌شود همه در جهت تحقق رسیدن به همین کاربرد‌ها است.

افزایش صادرات کتاب و توجه به کاهش تصدی‌گری بخش دولتی نیز جزو اقداماتی است که برای بازدهی بهتر این اصلاحات در حال انجام است.

در بحث قانون تشویق و حمایت از سرمایه‌گذاری‌های خارجی نیز با این ملاحظات که صرفاً در بخش سخت‌افزاری و فروشگاهی سرمایه‌گذاری نشود یا صرفاً با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی داخلی اقدامات انجام نگیرد، برنامه‌هایی خواهیم داشت.

بخش بین‌الملل نمایشگاه کتاب تهران هنوز هم شایسته و درخور نام این رویداد فرهنگی بزرگ نیست. باید بتوانیم ناشران خارجی اصلی که در بازار جهانی نشر یک وزنه محسوب می‌شوند را مستقیماً به نمایشگاه کتاب تهران بیاوریم تا هم یک سرمایه‌گذاری برای کشور محسوب شود و هم کتاب‌ها و آثارشان با اصالت درست و قیمت مناسب به دست مصرف‌کننده برسد.

اگر امروز جایگزین این ناشران اصلی سایر کشور‌ها شرکت‌های واسطه و موزعان هستند این ایده‌آل ما نیست. باید امکان مشارکت بخش خصوصی خارج ازکشور را هم در صنعت نشر داخلی فراهم کنیم. البته به لحاظ چارچوب‌ها و قوانین و مقررات داخل کشور. تمام این اقدامات در طیف اصلاح یارانه‌ها قرار می‌گیرد که باید عملیاتی شود.

حتی در بخش اصلاحات ساختاری واگذاری نیز پیش‌اندیشی‌های لازم صورت گرفته شده است. نزدیک به ۸۰ درصد این موارد نیز تا مرحله نهایی پیش رفته است.

مثلاً در بخش شبکه توزیع می‌توان گفت سال‌های سال است که با مجموعه‌ای از افراد روبرو هستیم به عنوان موزعین تولیدات فرهنگی جامعه شناخته می‌شود اما نه یک هویت صنفی دارند و نه جایی شناخته شده هستند و نه حتی حمایت‌هایی که باید به آن‌ها اعطا شود برایشان لحاظ می‌شود. سروسامان دادن به این سازوکار نیز در حال حاضر با جدیت در حال پیگیری است تا مجموعه تولیدکنندگان کشور به یک هویت مستقل صنفی برسند تا هم بتوان آن را حمایت کرد و هم شبکه توزیع ما تقویت شود. در ساماندهی نظام یارانه نشر این نکات نیز مورد توجه قرار دارد. در مشخص کردن فاکتور‌ها و آیتم‌های مفاد اصلاحیه نیز با اعضای صنف نشر گفت‌وگو و مشورت داشته‌ایم و اینگونه نیست که بدون در نظر گرفتن تمام جوانب کار‌ها را پیش ببریم.

نکته دیگر بحث کارآفرینی در حوزه نشر و حمایت از تجمع و تکثیر آثار ایرانی به زبان‌های خارجی است. هدف ما این است که به بهانه اصلاح نظام یارانه‌ها بیشترین نتیجه فرهنگی برای کشور حاصل شود. درواقع معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اصلاح نظام یارانه‌ای تنها نگاه عدد و رقمی را مدنظر ندارند بلکه در تغییر نظام یارانه‌های حوزه نشر به دنبال یک فرصت برای اصلاح رویکرد فرهنگی حوزه نشر هستیم.

همچنین سعی شده در نظام یارانه‌ای جدید امکان سوءاستفاده و تخلف تا جایی که امکان دارد از بین برود و یارانه‌ها تنها برای رونق اقتصاد نشر استفاده شود. نباید یارانه‌ نشر رقابت نابرابر بین حلقه‌های مختلف این صنعت را رقم بزند و باید در میزان استفاده از یارانه‌ها؛ تقویت کتاب‌های عمومی که نقشی اساسی در فرهنگ‌سازی جامعه دارند مدنظر قرار بگیرند.

در گفت‌وگوهای اولیه و مصوبات کارگروه‌های مختلف اصلاح یارانه نشر که البته هنوز نیاز به ویرایش‌های جدی دارد توجه به این مسئله که حجم استفاده از یارانه در حوزه کتاب‌های عمومی باید بیشتر شود نیز وجود دارد. کتاب‌های آموزشی و تخصصی می‌توانند از شمولیت استفاده از یارانه‌ها خارج شوند و نقش مصرف‌کنندگان در انتخاب کتاب‌ها نیز باید پررنگ‌تر باشد.

در کنار این‌ها رعایت توزیع عادلانه کتاب‌ها در سراسر کشور و مناطق مختلف استان‌ها براساس جمعیت‌شناسی آن‌ها نیز با یک آمایش سرزمینی درست مد نظر قرار خواهد گرفت.

معاونت فرهنگی تکلیف قانونی خود را برای حمایت از خریدار کتاب خارجی به خوبی انجام داده

نظام تجمیعی یارانه‌ها در نمایشگاه بیست‌ونهم  با حفظ حدود و ثغور هر بخش اجرا شد

در نمایشگاه‌بیست‌ونهم بن‌کارت‌های مشترک برای تمامی حوزه‌های تخصیص داده شد و به نظر می‌رسد حمایت لازم از خریدار کتاب‌های خارجی که صراحتا مورد تاکید قانون قرار دارد صورت نگرفته است. با اصلاحاتی که اشاره شد، سرنوشت یارانه اختصاصی بخش بین‌الملل نمایشگاه چه خواهد شد؟

براساس داده‌ها، عدد و رقمی که برای حمایت از کتب خارجی در نمایشگاه بیست‌ونهم گذاشته شده بود عملیاتی شده است. یعنی اعداد و ارقام نشان می‌دهد یارانه به بخش بین‌الملل تخصیص داده شده و این بخش هم از این یارانه استفاده کرده و معاونت فرهنگی تکلیف قانونی خود در این حوزه را به خوبی انجام داده است.

اصولا امسال مجموعه دست‌اندرکاران نشر اتفاق نشر داشتند که یارانه‌های نمایشگاه تجمیع شود و تصمیم درستی هم بود. در تجمیع یارانه‌ها فرصت‌سازی شد که گروه‌های مختلف از این یارانه‌ها بهره‌مند شوند. به عنوان مثال گروه‌های دانش‌آموزی که تاکنون در فرآیند تخصیص یارانه‌ها کمرنگ بودند با این روش هویت‌بخشی شدند. امسال نظام تجمیعی یارانه‌ها را آن هم با حفظ حدود و ثغور هر بخش اجرا کردیم و در این مسیر یارانه‌های کتاب‌های خارجی نیز اعمال شده و عدد و رقم مصرف آن هم کاملا مشخص است.

قانون‌گذار اعلام کرده که باید یارانه‌ای برای حمایت از خریدار کتاب خارجی مصرف شود که این اتفاق افتاده است. البته از سال ۹۴ تعدادی از نمایشگاه‌های استانی مثل تبریز، بندرعباس و فارس نیز بخش بین‌الملل را راه‌اندازی کرده‌اند و امکان حمایت از کتاب‌های خارجی در این نمایشگاه‌ها هم فراهم است و چنانچه عدد و رقمی از مبلغ یارانه بخش بین‌الملل نمایشگاه کتاب بیست‌ونهم باقی مانده باشد امکان استفاده در این نمایشگاه‌های استانی را دارد و نگرانی بایت تزریق شدن یارانه بخش بین‌الملل به حوزه‌های دیگر نداریم.

2

تاثیر اصلاح روند تخصیص یارانه نشر بر کاهش قیمت تمام شده کتاب

آیا در روند اصلاح یارانه‌های نشر می‌توانیم به کاهش قیمت تمام شده تولید کتاب نیز برسیم تا‌‌ در افق نتایج اصلاح یارانه‌ها؛ دسترسی راحت‌تر به کتاب حاصل شود و امکان خرید کتاب برای تعداد بیشتری از افراد جامعه فراهم شود؟

طبیعتا اگر بتوانیم قیمت تمام شده کتاب را کاهش بدهیم و با استفاده از سایر صنایع مختلف در حوزه نشر مثل خلاصه‌نویسی و توجه به صورت‌های جدید کتاب در حوزه‌های مختلف (قد، اندازه، محتوا) هزینه‌ها تولید و عرضه یک کتاب را پایین‌ بیاوریم می‌تواند به بازگشت این کالا به سبد خانوارهای ایرانی کمک کند و بخشی از راه را برای کتابخوانی هموار کنیم.

مدام این سوال مطرح می‌شود که چرا مردم ما کتاب نمی‌خرند و کتاب از سبد خرید جامعه ایرانی حذف شده است؟ اگر جامعه دغدغه‌های مهمتری در حوزه معیشت و اقتصاد داشته باشد کتاب نمی‌تواند دغدغه مردم باشد باید بپذیریم جامعه‌ای که هنوز نیازهای اولیه مثل مسکن، معیشت و اشتغال و.. دغدغه است طبیعتا کالای فرهنگی و فکری مثل کتاب مجالی برای رسیدن به ردیف‌های ابتدایی اولویت مردم پیدا نمی‌کند.

البته در مورد مطالعه و کتابخوانی جدای از مسائل اقتصادی، انگیزه نیز بسیار مهم است. در حال حاضر با یک تناقضی درباره این مسئله روبرو هستیم. چراکه افرادی هم که کتاب می‌خردند غالبا این کتاب‌ها را نمی‌خوانند. توجه به انگیزه برای کتابخوانی هم مسئله بسیار مهمی است در غیر این صورت حتی اگر قیمت تمام شده کتاب را هم پایین بیاوریم باز هم کمکی به کتابخوان شدن جامعه نمی‌کند.

اصل ماجرا فارغ از خریداری، خواندن است و‌‌ همانطور که اشاره شد اگر در بحث خواندن کتاب که آخرین قله و هدف م هست کاری صورت نگیرد حتی با اصلاح چرخه یارانه‌ها و کاهش قیمت کتاب هم نیاز به خواندن کتاب به وجود نمی‌آید. در اصلاح نظام یارانه‌ها هم البته رویکرد توجه به نهادهای ترویج کتابخوانی است تا انگیزه مطالعه به جامعه تزریق شود.

وقتی در نظام یارانه‌ای جدید به سراغ مجموعه‌های متناظر دولتی مثل بیمه، شهرداری، اداره برق، سازمان امور مالیاتی و... برویم تا با استناد به قوانینی که یا بعضا فراموش شده‌اند یا باید با پیشنهاد ارشاد تصویب شوند حمایت از مولف، ناشر و کتابفروش را رقم بزنیم هزینه تولید کتاب به شدت کاهش خواهد داشت. خروجی این اتفاقات در کنار تقویت نیاز به کتابخوانی می‌تواند به کتابخوان شدن جامعه منجر شود.

سهم کتابفروشی‌ها در شیوه جدید تخصیص یارانه نشر

در حال حاضر که یارانه‌ها به سمت مصرف‌کننده منتقل شده و معمولا هم در نمایشگاه کتاب در دست افراد شرایط قرار می‌گیرد، شاهد پررنگ شدن بعد فروشگاهی نمایشگاه کتاب هستیم. آیا در نظام یارانه‌ای جدید نشر، توجه بیشتر به حلقه‌های مفقوده نشر مثل توزیع و کتابفروشی‌ها خواهیم بود تا فرصت فرهنگی نمایشگاه کتاب با خرید و فروش کتاب مصرف نشود؟

معاونت فرهنگی تاکنون با کارگزاری خانه کتاب دو طرح «کتابفروشی به وسعت ایران» و «عیدانه کتاب» را برگزار کرده است و «تابستانه کتاب» هم در راه است. یارانه‌های تخصیص داده شده به این طرح‌ها دیگر مختص به نمایشگاه کتاب نیست و به نوعی حلقه‌ آخر توزیع و کتابفروشی‌ها را مد نظر دارد. اتفاقا هم این طرح‌ها خروجی‌های بسیار خوبی داشته‌اند. هر طرح هم نسبت به طرح قبلی خود یک گام به جلو برداشته و میزان مشارکت مردم و کتابفروشی‌ها هم افزایش داشته است. این مبلغ حمایتی هم درواقع بخشی از اعداد و ارقام یارانه‌های نشر هستند. یعنی به موازات یارانه در نمایشگاه یارانه در کتابفروشی‌ها هم جریان دارد. یارانه‌های حوزه نشر دیگر صرف نمایشگاه کتاب تهران نیست. حتی صرف طرح‌های تابستانه و عیدانه کتاب هم نیست. سال گذشته برای ۲۶ نمایشگاه کتاب استانی هم یارانه اختصاص داده شد.

باید بپذیریم پدیده نمایشگاه کتاب تهران فروش محور است و این مسئله نکته‌ بدی هم نیست. منتها باید جنبه‌های فرهنگی نمایشگاه هم تقویت شود. یعنی به بهانه این فروش تازه‌های نشر کشور در اختیار مخاطبین ایرانی و خارجی قرار بگیرد و نمایشگاه کتاب باید بهانه‌ای برای عرضه اولین‌ها باشد و دلیل قانع‌کننده‌ای برای حوزه اقتصاد نشر باشد چه تهران چه شهرهای دیگر. فروش محور بودن نباید به این بیانجامد که همه دغدغه در یک نمایشگاه کتاب فروش باشد.

در همین نمایشگاه کتاب تهران مجموعه‌ها و نهادهای مختلفی حضور دارند که حتی علاقه‌مند به بیان گفتمان‌های فرهنگی و سیاسی خود هستند. این یعنی نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران آنقدر پرکشش و جاذبه است که می‌تواند به عنوان یک تریبون فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی معرفی شود.

نمایشگاه کتاب تهران امروز جلوه‌های اجتماعی و فرهنگی روشنی دارد و بسیاری از مردم تنها برای حضور در این اجتماع و فارغ از خرید کتاب به این نمایشگاه می‌آیند. اینکه نظام اقتصادی نشر کشور این توانمندی را دارد که جمعیتی تا این اندازه را جدب کند نکته مثبتی است و باید مورد توجه قرار بگیرد.

می‌توانیم دست برتر فرهنگی را در منطقه داشته باشیم

معاونت فرهنگی چه برنامه‌هایی برای حضور جدی در بازاهای چاپ و نشر منطقه‌ای و خارجی دارد؟ به عنوان مثال آیا این معاونت برنامه‌ای برای عقد قرارداد با بازار کتاب افغانستان یا عراق برای چاپ کتاب‌های درسی آن‌‌ها دارد؟

لازمه ورود ما به عرصه نشر جهانی، داشتن یک شناخت درست از مولفه‌های پیرامونمان است. اینگونه نیست که کشورهای رقیب ما، حتی در زمینه رقابت فرهنگی دست روی دست بگذارند و فقط ما را نگاه کنند.

اینکه امروز در ناپایداری امنیتی منطقه ایران می‌تواند جایگاه با ثباتی در حوزه تولید فکر و اندیشه و حتی در بحث تخصصی چاپ در منطقه باشد هیچ شکی در آن نیست.

تحولات نامیمون منطقه دگرگونی‌هایی در حوزه فرهنگ و چاپ هم رقم زده است که می‌تواند فرصتی برای حضور چاپ و نشر ایران باشد. در جهان عرب نقش‌های فرهنگی مصر، عراق و لبنان تغییر کرده است و ایران می‌تواند خلا به وجود آمده در این حوزه‌ها را به خوبی پر کند. ما از ناپایداری منطقه استقبال نمی‌کنیم اما در این فضا که تمام چرخه فرهنگ و تولید فکر منطقه را مختل کرده، می‌توانیم دست بر‌تر فرهنگی را در منطقه داشته باشیم.

علاوه بر این‌ها طرح اعطای تسهیلات حمایتی برای ترجمه و چاپ آثار ایرانی در خارج کشور نیز برای اولین بار در معاونت فرهنگی از دوماه کلید خورده و اجرایی شده است.

همچنین قرار است از ناشران خصوصی که نسبت به چاپ و انتشار کتاب در کشورهای هم‌جوار اقدام می‌کنند هم حمایت‌های لارم صورت بگیرد. البته حمایت از بخش خصوصی برای برگزاری نمایشگاه در کشورهای هم‌جوار و جوامع فارسی زبان نیز در دستور کار قرار دارد. در حال حاضر هم کارهای مقدماتی از طریق استان‌های مرزی آغاز شده و نمایشگاه‌هایی در بصره، اقلیم کردستان و... برگزار کرده‌ایم که حکم یک کذرگاه فرهنگی را پیدا خواهند کرد.

همچنین برگزیده‌های جوایز ادبی ایرانی برای حضور در جشنواره‌های جهانی حمایت می‌شوند و بنا داریم تفاهم‌نامه‌های فرهنگی مختلفی در اینباره با دولت‌های دیگر منعقد ‌کنیم. این‌ها همه برای ورود کتاب و نشر ایران به بازارهای جهانی است.

سهم مشارکت معاونت فرهنگی در یارانه‌های ارگان‌ها و نهادها حداقلی است

در حال حاضر بخشی از یارانه‌های نشر به‌صورت مشارکتی و توسط نهاد‌ها و ارگان‌ها مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد. بعد از اصلاح نظام یارانه‌های نشر ادامه همکاری و مشارکت این نهاد‌ها برای دریافت یارانه چگونه خواهد بود؟ و آیا تاکنون در این مشارکت‌ها موارد سوءاستفاده دیده شده یا می‌شود؟

در حوزه مجموعه‌ها و دستگاه‌های دولتی سعی شد امسال بیشترین سهم را خود این دستگاه‌ها داشتند و سهم مشارکت معاونت فرهنگی به حداقل برسد.

بخشی از مصارف یارانه‌های مشارکتی با نهاد‌ها و ارگان‌ها درست و سالم است. سیستم نظارت بر مصرف یارانه‌های نشر کشور در همین شرایط فعلی هم روند استفاده از این یارانه را کنترل می‌کند و مسیر مصرف یارانه‌های نشر به خوبی قابل شناسایی است. اتفاقا این نظارت‌ها پدیده‌ای خیلی پیچیده‌ای هم نیست.

بخش عمده‌ای از تعطیل شدن بن‌های رایگان ناشی از برخی اقدامات نادرست از سور موسسات و ارگان‌های دولتی بود. این مجموعه‌ها با لابی‌گری و ظرفیت‌های مختلفی که داشتند بن رایگان دریافت می‌کردند.‌‌ همانطور که اشاره شد، مسیر فعلی ما حداقل مشارکت است و سازمان‌ها باید ۹۵ درصد اعتبار را خودشان تامین کنند. این میزان اندک مشارکت ۵ درصدی معاونت فرهنگی با موسسات و ارگان‌ها باعث شده خطا‌ها بسیار کاهش داشته باشد چون صرف اقتصادی ندارد. مگر در جاهایی که برخی سازمان‌ها اعتبارات فرهنگی اختصاصی دارند و باید حتما این اعتبارات را در امور فرهنگی مصرف‌ کنند و می‌خواهند مفری به واسطه بن‌ها پیدا کنند. این موارد نیز با همین سیستم نظارت فعلی موضوع مذکور کنترل شده و در نمایشگاه گذشته هم برخوردهای قاطعی با برخی موسسات داشتیم. اگر سازمانی امکان سرمایه‌گذاری در امور فرهنگی را دارد و این هزینه جای دیگر مصرف شود بسیار بدسلیقگی است. در ثانی اقدامات فرهنگی جزو وظایف ذاتی بسیاری از همین سازمان‌‌ها هم هست.

در کل هر جا اشکالاتی در سیستم تخصیص یارانه احساس می‌شود در حال اصلاح است و نظام یارانه‌ای نهایتا به یک سند اقتصاد نشر مبدل خواهد شد و ان‌شاء‌الله سال ۹۵ سال رونمایی از این اقدامات که کارکردهای فرهنگی اجتماعی و حتی بین‌المللی دارد خواهد بود و بخشی از این اقدامات نیز در دولت یازدهم عملیاتی می‌شود.

کد خبر : ۳۸۴۱۳۹