خبرگزاری کار ایران

احمد طالبی‌نژاد در بررسی فیلم خشت و آینه تاکید کرد:

تاثیر یأس ناشی از کودتای 28 مرداد بر ابراهیم گلستان

ر یکصد و هشتاد و سومین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران که دوشنبه 10 خرداد در تالار استاد ناصری برگزار شد، فیلم «خشت و آینه» اثر ابراهیم گلستان به نمایش در آمد. در ادامه نیز نشست نقد و بررسی فیلم با حضور احمد طالبی‌نژاد برگزار شد.

به گزارش ایلنا؛ در نشست نقد و بررسی فیلم «خشت و آینه»؛ احمد طالبی نژاد درباره اهمیت فیلم با توجه به زمان ساختش و تأثیر آن بر موج نوی سینمای ایران گفت: در اوج سیطره «فیلمفارسی» بر سینمای ایران، «خشت و آینه» یک اثر متفاوت بود و شاید به‌نوعی سنگ بنای موج نو سینما شد. به گمان من اهمیت آن بیشتر به دوران ساختش برمی‌گردد. البته قبل از آن فیلم‌هایی مانند «جنوب شهر» و «شب قوزی» اثر فرخ غفاری را داریم که فیلم‌های خوبی نیستند ولی آنها نیز برخلاف جریان اصلی سینما بودند. اگر دقیق‌تر نگاه کنیم فیلم‌های فریدون رهنما، یعنی «پسر ایران از مادرش بی‌خبر است» و «سیاوش در تخت جمشید»، که سال‌ها در مورد آنها شیفته‌وار حرف زدیم هم فیلم‌های ضعیفی هستند. در این میان «خشت و آینه» جایگاه بهتری دارد. اگر «خشت و آینه» را با «اسرار گنج دره جنی» مقایسه کنیم، هر دو فیلم لحنی شعاری دارند اما «خشت و آینه» از نظر تکنیکی برتر است.

وی ادامه داد: گلستان همواره خود را پشت چیزهایی پنهان کرده که یکی از آنها ادبیات است. فیلم‌های او چه از نظر فرم و ساختار و چه از لحاظ دیالوگ‌نویسی به ادبیات ابزورد نزدیک است. محتوای این فیلم نیز تحت‌تاثیر فضای یاس و ناامیدی و نهیلیسم حاکم بر آن زمان بوده است. امروز می‌توان در سراسر فیلم نوعی اسنوبیسم و تظاهر به روشنفکری دید که گویی به مخاطب می‌گوید من چیزهایی از این کلانشهر می‌دانم که شما از آن آگاه نیستید. در تمام طول فیلم این روشنفکری به رخ بیننده کشیده می‌شود. ضمن اینکه گلستان با امور فنی فیلم نیز تماشاگر را مرعوب می‌کند.

این منتقد سینمایی افزود: «خشت و آینه» یک فیلم سهل و ممتنع است؛ به این معنا که به سادگی می‌شود آن‌را دنبال کرد و در عین‌حال به مفاهیم عمیق فلسفی، سیاسی و اجتماعی در فیلم رسید. یکی از ایرادات فیلم سکانس‌های طولانی و نماهای تکراری است. فضای فیلم سرد است و هم‌زمان با دوران اوج سینمای روشنفکری اروپا ساخته شده است. سینمایی که به وجه فلسفی دنیای پس از جنگ جهانی می‌پرداخت. گلستان با سواد بود و با این جریان‌ها آشنایی داشت و از این جهت تاثیرات آن را در فیلم می‌بینیم. این تأثیر را می‌توان در فضاسازی، روابط، جدایی احساس و عواطف، نماهای تفکیک شده و.. مشاهده کرد. بحث اصلی فیلم نیز ارتباط میان انسان‌ها در جامعه صنعت‌زده، و پوچی و نهیلیسم ناشی از آن است. در واقع در فیلم دایره بسته‌ای را می‌بینیم که در آن اسیر شده‌ایم. اما «خشت و آینه» جریان‌ساز نشد و یک دلیل آن هم برخوردهایی بود که با فیلم صورت گرفت و مانع از اکران آن شدند.

وی سپس به بازیِ برخی از بازیگران در این فیلم اشاره کرد و گفت: گلستان آنچنان جایگاه و نفوذی داشت که کسی به او جواب رد نمی‌داد. او در شرکت نفت نیز جزو افراد بانفوذ بود و یکی از مهم‌ترین تولیدکننده‌های فیلم‌های صنعتی به شمار می‌رفت. فیلم «موج و مرجان و خارا» واقعاً یک شاهکار است که بعدها الگوی کسانی مانند کامران شیردل قرار گرفت. ضمن اینکه بسیاری از اهالی تئاتر نیز با او همکاری داشتند.

طالبی‌نژاد در پاسخ به سؤالی در خصوص تأثیر کودتای 28 مرداد بر ساخت چنین فیلم‌هایی گفت: جای تردیدی نیست که این فیلم‌ها به‌نوعی واکنش به کودتای 28 مرداد محسوب می‌شوند. این فضا ابتدا در ادبیات و سپس در سینما شکل گرفت. ابراهیم گلستان و فرخ غفاری اشراف‌زاده‌هایی بودند که به این وضعیت اعتراض داشتند و رگه‌های از اعتراض را در آثار آنها می‌توان دید. حس به بن‌بست رسیدن که در فیلم وجود دارد، ناشی از کودتایی 28 مرداد است و همه جای دنیا کودتا چنین اثراتی دارد. بعد از کودتای 28 مرداد هم با این نوع سینما مواجه بوده‌ایم و هم با جریان «فیلمفارسی». «فیلمفارسی» کارکردهای خودش را داشت و فرهنگساز هم بوده و تاثیرات سوء داشته است. در حال حاضر نیز «فیلمفارسی» ساخته می‌شود و روی پرده می‌رود. جریان فرهیختگی نیز از آن زمان در سینما برقرار بوده و قطع نشده است.

وی ادامه داد: گلستان از یک سبک منحصر به فرد در دیالوگ‌نویسی برخوردار است؛ پاراگراف‌های طولانی می‌نویسد و به آهنگ جملات توجه زیادی دارد. هنگام حرف زدن نیز فخیمانه و درست فارسی را صحبت می‌کند. اگرچه برخی کوشیدند سبک او را تقلید کنند، اما در این کار موفق نبودند. اما از نظر کارگردانی، فیلم ضعف‌های زیادی دارد و می‌توان گفت نصف فیلم بد ساخته شده است. زوایای انتخاب شده خوب نیستند و نماها در بسیاری مواقع از نظر ترکیب‌بندی بی‌ریخت هستند. گلستان نسبت به پلان‌ها تعصب دارد و تدوین‌گر خوبی نیز نیست. همین موضوع باعث می‌شود فیلم از ریتم بیفتد. البته شاید قضاوت در مورد فیلم با مشاهده‌ی نسخه بی‌کیفیت آن، کمی بی‌انصافی باشد. به هر حال اگر دوره ساخت فیلم را در نظر بگیریم می‌توان آن را فیلمی قابل‌ستایش و قابل‌دفاع دانست. «خشت و آینه» در حال حاضر یک فیلم موزه‌ای به شمار می‌رود که به‌رغم ضعف‌هایش می‌توان در کارهای پژوهشی از آن بهره گرفت.

این منتقد سینمایی در پایان صحبت‌هایش گفت: تفاوتی بین دنیای ادبیات و سینما وجود دارد که گلستان به آن قائل نبود و می‌کوشید آنها را به هم نزدیک کند. در حالی‌که سینما در قیاس با ادبیات قادر به سختی قادر به بیان مفاهیم مجرد و ذهنی است. در ادبیات می‌توان با کمک واژگان، حس را به خوبی به خواننده منتقل کرد اما برای نمونه، به تصویر کشیدن آشوب درونی انسان در سینما کار آسانی نیست. به همین دلیل است که در فیلم کلام آهنگین بر تصویر مسلط می‌شود و فیلم را کسالت‌بار می‌کند.

در بخش دیگری از این نشست، خسرو دهقان که در میان تماشاگران حضور داشت به مشکلات نقد آثار گلستان اشاره کرد و گفت: باید تلاش کنیم که حتی در صورت عصبانیت، انصاف را رعایت کنیم. به شخصه در دوران زندگی گاهی منتقد و گاهی عاشق آثار او بوده‌ام. در نقد کارهای گلستان باید به یک تعادل رسید و آثار و احوال شخصی او را نیز باید از هم تفکیک کرد. همین‌طور آثار سینمایی‌اش را باید جدا از آثار ادبی او قضاوت کنیم. ابراهیم گلستان شخصیتی پیچیده و چندوجهی دارد که باید آن‌را در ظرف زمان خودش دید و تضادهایش را در آن قالب توضیح داد.

کد خبر : ۳۷۶۳۷۱