خبرگزاری کار ایران

دو کتاب نشر افق و پیدایش برای کودکان و نوجوانان

دو کتاب "خانه‌ای در تاریکی" تازه‌ترین داستان سیامک گلشیری برای نوجوانان و "فاصله‌ای که پیر شد" نوشته محمدرضا شمس برای کودکان منتشر شد.

به گزارش خبرنگار ایلنا؛ دو کتاب از دو نشر افق و پیدایش برای مخاطبان کودک و نوجوان اخیرا وارد بازار کتاب شده است.

خانه‌ای در تاریکی

رمان «خانه‌ای در تاریکی» نوشته سیامک گلشیری توسط نشر افق منتشر شد.

سیامک گلشیری تاکنون نزدیک به چهل اثر منتشر کرده؛ بیش از ده رمان و پنج مجموعه داستان. آثار گلشیری جوایزی از جمله جایزه کتاب سال مهر، لوح تقدیر جشنواره کتاب برتر کودک و نوجوان و لوح تقدیر جایزه یلدا را از آن او کرده‌اند. او بیش از ده سال است که در دانشگاه‌ها و موسسه‌های مختلف از جمله دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران داستان‌نویسی تدریس می‌کند.

خانه‌ای در تاریکی؛ ماجرای چند نوجوان است که شبانه برای شنا کردن به سمت کانال آبی در خارج شهر می‌روند، اما در اثر ماجرایی به جنگلی می‌رسند که خانواده‌ای را در خانه‌ای بزرگ می‌یابند. یک شب زندگی این خانواده متحول می‌شود و اتفاقاتی که در پی آن رخ می‌دهد.

«خانه‌ای در تاریکی» در ۱۷۶ صفحه با تیراژ 2 هزار نسخه و قیمت 8 هزار تومان به چاپ رسیده است.

فاصله‌ای که پیر شد

مجموعه داستان «فاصله‌ای که پیر شد» نوشته محمدرضا شمس با تصویرگری سولماز جوشقانی برای گروه سنی کودکان از سوی نشر پیدایش منتشر شده است.

این کتاب شامل 15 داستان مداد، غبار کوچک، عروسی،‌غول و چراغ جادو، فاصله‌ای که پیر شد، یه روز یه آقاهه، آرزوی اسکلت، شنگول و منگول و حبه انگور 2، آقای نمکدان، آینه‌ها، دماغ جادوگر، سیب کرم به دوش، ناصر، خدا و به جای زندگی‌نامه است.

خیال‌پردازی در تمام داستان‌ها نقش پررنگی دارد و مولفه اصلی است.

قسمتی از یکی از داستان‌های خیال‌پردازانه کتاب را می‌خوانیم:

«عروسی فنجان و نعلبکی بود. پارچ و لیوان و بشقاب‌ها کف می‌زدند. سماور آواز می‌خواند. قاشق و چنگال‌ها روی قابلمه ضرب گرفته بودند و جارو می‌رقصید. ملاقه با آن کله گرد و بزرگش از این طرف به آن طرف می‌رفت و از مهمان‌ها پذیرایی می‌کرد. دوربین پشت سر هم عکس می‌انداخت. ظرف‌های میوه‌خوری میوه پخش می‌کردند....»

یا قسمتی از داستان دماغ جادوگر:

«یه چاقوهه بود که مثل همه‌ی چاقوها نبود. یه جور دیگه بود. اسم این چاقوهه «ناصر» بود. اولین باری که چشم ناصر به یه گل افتاد، بیست و چهار ساعت پلک نزد. البته چاقوها پلک ندارن که بزنند اما اگه اون پلک هم داشت نمی‌زد. یا وقتی برای اولین بار قطره‌های بارون رو دید که چریک چریک می‌افتادن پایین...»

فاصله‌ای که پیر شد در 102 صفحه، با تیراژ 1500 نسخه و قیمت 7 هزار تومان به چاپ رسیده است.

کد خبر : ۲۹۴۷۷۶