نظام نوآوری فرهنگی، موازیسازی توسعه اقتصادی و توسعه فرهنگی است
برای فهم دقیق مفهوم «نظام نوآوری فرهنگی» باید آن را بشکنیم به نظام نوآوری و بعد آن را ترکیبت کنیم با صنایع فرهنگی.
صدیقه رضاییان( استاد یار دانشگاه، عضو هیئت علمی و دبیر کار گروه نظام نوآوری فرهنگی) در گفتگو با خبرنگار ایلنا؛ از ضرورت اجرای نظام نوآوری فرهنگی در کشور و در شرایط امروز ایران سخن میگوید. به اعتقاد او؛ نظام نوآوری فرهنگی مفهومی است که از ادبیات مدرن و جدید اقتصادی گرفته شده. در تبدیل یک اثر فرهنگی و رساندن آن به بازار قطعاً یک نفر یا گروه خاصی در آن دخیل نیستند بلکه شبکهای از اجزا در امر ایده و رساندن آن به محصول و فرستادن آن به بازار دخیل هستند. به عبارتی دیگر نظام نوآوری فرهنگی مفهوم تجاریسازی و مفهوم یک مدل سیستمی جامعهنگر است که یک ذهنیت منسجم به سیاستگذار میدهد. شورای انقلاب فرهنگی بهعنوان مغز نظام فرهنگی و سیاستگذار ارشد مدل سیستمی و جامعهنگر، نظام نوآوری فرهنگی را انتخاب کرده است.
رضاییان با بیان اینکه نظام نوآوری فرهنگی؛ موازیسازی توسعه اقتصادی و توسعه فرهنگی است؛ گفت: اگر این اتفاق بیفتد معجزه اقتصادی-فرهنگی خوبی را شاهد خواهیم بود. در کلام مقام معظم رهبری هم به نظام نوآوری فرهنگی اشاره شده و همچنین به بحث اقتصاد مقاومتی و بحث معرفی فرهنگی. نظام نوآوری فرهنگی به دنبال بهینهسازی و هماهنگی سیستمی و هماهنگسازی سایر حلقههای مفقوده و به دنبال ایجاد اکوسیستم رشد و زیستبوم تولید محصولات فرهنگی است. این نظام میتواند فضای رشدی را فراهم کند که کارآفرینان، هنرمندان و فرهنگیان بتوانند در آن فعالیت داشته باشند. وقتی تمام افراد بتوانند در این سیستم کار کنند، شاهد تولید انبوه محصولات فرهنگی و فروش آن خواهیم بود.
او افزود: نظام نوآوری فرهنگی مفهومی از علم و فناوری، هنر و کسب و کار را در پی دارد. از طرفی با تقاضای جامعه و از طرف دیگر با زیباییشناختی در جامعه روبهرو هستیم که هنر از قلب زیبایی شناختی بیرون میآید. باید به دنبال صنعتیسازی هنر باشیم تا محصولاتی اسلامی و ایرانی و فاخر را بهصورت انبوه تولید کنیم.
دبیر کارگروه نظام نوآوری فرهنگی؛ در اشاره به تاریخچه نظام نوآوری صنایع فرهنگی ادامه داد: اولین بار این موضوع در اردیبهشت سال 1392 در شورای عالی انقلاب فرهنگی و در کشور مطرح شد. نظام نوآوری قبلاً در مباحث دیگری چون نظام نوآوری سلامت مطرح شده بود. مثلاً مدل توسعه «نانو» نظام نوآوری نانو بود که امروز شاهد موفقیتهای چشمگیر آن هستیم. اما نظام نوآوری صنایع فرهنگی برای اولین طرح شد. بر این اساس نظام نوآوری صنایع فرهنگی در شورای عالی انقلاب فرهنگی دنبال شد و به وسیله هماندیشی و برنامهریزیهای ملی در صنعت نشر، صنعت بازیهای رایانهای، صنعت سینما، مد لباس و... به جمع آوری و شناسایی تمام افرادی که در زمینههای هنری فعالیت میکردند پرداخت. این یکجور تفکر سیستمی بود که با حضور چشمگیر هنرمندان این عرصه اتفاق افتاد و کارهای مفهومی هم انجام شد. با ترسیم این مثلث مفهومی و میدانی، پیشنویس سند مفهوم نظام نوآوری صنایع فرهنگی آماده شد که بخشی از آن تحت عنوان سیاستهای نامها و نشانها در شورای انقلاب فرهنگی به تصویب رسید و انشاالله بخشهای دیگر این موضوع هم سال آینده پیگیری میشود.
او در پاسخ به این سوال که نظام نوآوری صنایع فرهنگی هماکنون در چه وضعیتی قرار دارد؛ گفت: وقتی اسم سیستم را میآوریم منظور مجموعهای از روابط منطقی و معناداری وجود دارد. شاید بتوان گفت ما در میانه راه ساماندهی این سیستم هستیم. هنوز به طور کامل سامان نیافته ولی اتفاقات خوبی را شاهد هستیم. تحرکات بازار به واسطه توجه لایههای سیاستگذار که انعکاس آن را در کف بازار مشاهده میکنید یا به طور مثال فناوری نرم هویتساز در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری. وقتی نظام نوآوری صنایع فرهنگی به عنوان کارگروه شکل گرفت در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری از آن حمایت شد.
رضاییان ادامه داد: اگر بخواهم به صورت کلی راهکارهای سیاستگذاری این مدل را بگویم، بسته تقویت فعالیتهای برندساز است که بلاخره یک بازار بکر و دستنخوردهای داریم که میتوانیم آن را منبع اشتغال اقتصاد نوآوری فرهنگی قرار دهیم. بهعنوان یک راهکار جامع میتوان از آن بهره جست تا بهعنوان قطب فرهنگی معرفی شده و مورد توجه قرار بگیریم. در این موضوع از بخش خصوصی گرفته تا خیرین و بازار بورس باید کمک کنند. در این سسیستم شرکتهای نوپا و کوچک میتوانند ایدهپردازی کنند و مشکلی برای رقابت در بازار جهانی نداشته باشند. این شرکتها در کنار هم وقتی شبکهسازی بشوند و به هم متصل باشند قدرتشان افزایش پیدا میکند.
این استاد دانشگاه با اشاره به سرمایهگذاران و خیرین گفت: خیرینی که مایل هستند پولشان را جایی سرمایهگذاری کنند این بخش مهمی در کشور است و در حال حاضر کم و بیش این اقدامات صورت گرفته است. کل سرانه فرهنگی مثل سینما، نشر، بازیهای رایانهای و... را اگر در کنار هم جمع کنیم، به صورت یک سیستم درمیآید که میتواند درآمدی ایجاد کند که به مراتب بالاتر از درآمد نفتی کشور است. برای اینکه این اتفاق در کشور بیفتد محرک آن بخش خصوصی و سرمایهگذاران هستند. البته که دولت باید یک موتور محرک را به کار بیندازد که هماکنون بحث راهاندازی صندوق نوآوری شکوفایی فرهنگی هم مطرح است. اما خیرین میتوانند خیلی مؤثر واقع شوند. در حقیقت نگاه مردمی و اینکه خود مردم به این زنجیرهسازی کمک کنند مؤثر است و که این عمل نیاز به گفتمانسازی دارد.
او با اشاره به اینکه باید تئوری را با تئوری پاسخ بدهیم؛ افزود: به عنوان مثال در مقابل تئوری سینمای هالیوود باید تئوری خاصی ارائه کرد. میتوان طرحهایی چید برای ایده و محتوا. در حقیقت این نیاز به فکر دارد. در تولید اسباببازی ما صنعت نداریم که این نیاز به فکر و تلاش و برنامهریزی دارد. صحبت درباره جلوگیری از ورد صنایع فرهنگی خطرزا و تولید آن در درون کشور نیاز به برنامهریزی و فکر دارد و این باعث رشد و شکوفایی میشود و تأثیرات اقتصادی خوبی به همراه دارد.
رضاییان درباره رسانهای شدن بحث نوآوری صنایع فرهنگی گفت: در دبیرخانه شورای انقلاب فرهنگی مصاحبههای زیادی گرفته اما چون دارای ادبیاتی خیلی تخصصی است شاید چندان رسانهای نشده باشد. نظام نوآوری، اقتصاد دانش بنیان است؛ یعنی یکی از راههای اقتصادی دانشبنیان نظام نوآوری است. بسیاری این مفهوم را با مفهوم خلاقیت اشتباه میگیرند درحالیکه این مفهوم بسیار گستردهتر از این است. با این ادبیات تخصصی در سامانه خود شورای عالی انقلاب فرهنگی مصاحبههایی انجام شده اما چون بحث جدیدی است به آن شکل عمومی نشده اما آینده خوبی در انتظار این موضوع است. درحال حاضر مدل توسعه نرم کشورهای پیشرفته همین مدل نظام نوآوری است. هر نوع اقدامی که برای تولید محصول با کیفیت سیستمی انجام میشود، به نوعی برمیگردد به نظام نوآوری فرهنگی.
او ادامه داد: هر نظام نوآوری یک مدل دارد و قطعاً نظام نوآوری فرهنگی هم برای خودش مدل خاصی دارد که ما باید به آن مدل برسیم. اتاق فکری ایجاد شد که افراد در آن ایدههای خود را مطرح کردند و تلاشهای زیادی برای پیگیری این موضوع شده و میشود تا انشالله به نتایج خوبی در این زمینه برسیم.
او در پاسخ به این سوال که بهطور تقریبی چقدر زمان برای رسیدن نظام نوآوری صنایع فرهنگی به آن سطح که بتواند تحولی در فرهنگ و هنر این کشور ایجاد کند نیاز است؛ گفت: نظام نوآوری صنایع فرهنگی یک پتانسیل و ظرفیت بالایی دارد که حوزههای آن میتوانند هم دیگر را تقویت کنند و با این تقویت رشد بالایی را شاهد بودیم. «دارا و سارا» نتوانست موفقیت چندانی کسب کند چراکه انیمیشن یا فیلم آن ساخته نشده بود. منظورم این است که همه حوزههای فرهنگی باید یکدیگر را یاری کنند تا به نتیجه دلخواه برسیم. با توجه به محتوا و فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی توسعه را به دنبال خواهد داشت. وقتی این درجه انسجام بالا رود و نهادهای نرم این اعتماد را به هم داشته باشند؛ میتوانند باعث رشد صنایع فرهنگی باشد.
دبیر کارگروه نظام نوآوری فرهنگی با اشاره به پیشرفتهایی که تاکنون در حوزههای مختلف نظام نوآوری فرهنگی شاهد بودیم؛ بیان کرد: در تولید بازیهای رایانهای شاهد موفقیتهایی بودیم که در سطح جهانی مطرح شدند و توانستند رقابت کنند با بازیهای جهانی. یا همین «شکرستان» توانسته تا حد زیادی موفق باشد. در حوزه مد و لباس فعالیتهایی شده که توانسته موفقیت را در پی داشته باشد و از آن وضعیت بینظمی خارج شده. اما برای رسیدن به نتیجه اصلی راه درازی در پیش داریم. نظام نوآوری صنایع فرهنگی باید بتواند به همه شبکههای زینفع انسجام ببخشد تا بتوانیم هنر را به صنعت تبدیل کنیم. برای تجاری سازی هنر یک نفر یا یک گروه دخیل نیستند بلکه مجموعهای از اعضا و شبکهها هستند که همه باید کمک کنند تا این صنعت شکل بگیرد.
او در پایان گفت: باید یک نگاه همتکاملی بین حوزههای فرهنگی وجود داشته باشد. یعنی تلاش فقط برای یک عده نباشد بلکه این تلاش باید به گونهای باشد که تمام حوزهها را دربرگیرد.