مذاکره با دشمن باید همانند روش حضرت عباس (ع) باشد
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی گفت:اگر مذاکره را همانند ائمه معصومین و حضرت عباس پیش گرفتیم و در یک راه روشن و هدف مشخص گام برداشتیم آن موقع می‌توان گفت که مجاهدت صورت گرفته است.
به گزارش خبرنگار ایلنا سدالله بادامچیان در همایش یادمان آیینه‌داران آفتاب که به مناسبت هفته دولت و بزرگداشت شهدای شهریورماه در مجتمع فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی برگزار شد، اظهار داشت: باید بگویم شهریورماه در انقلاب اسلامی جایگاهی مانند خردادماه دارد. شهریور ما به مانند عاشورای زمان می‌ماند که دو سوی جریاناتی که در این ماه در طول انقلاب اسلامی به وجود آمدند، در آن ابعاد زیادی نهفته است. به گونه‌ای که در یک سوی آن انسان‌های مومن و متعهد و حامی مظلومان وجود دارد و در سوی دیگر آن استکبار و عوامل خود فروخته‌ای هستند که معتقد به غرب بودند و در راستای سیاست‌های آن گام بر می‌داشتند.
وی ادامه داد: مهم‌ترین هدف در این راه نیاز به دشمن‌شناسی است که شناخت این مهم به بصیرت نیاز دارد. یعنی طرحها، ایده‌ها و خطوطی را که دشمن، آن را دنبال می‌کند بشناسد تا بتواند موضع مناسب را در برابر آن‌ها اتخاذ نماید و نهایتا در جبهه باطل پیروز شوند. در عاشورا مهم شناخت جریان‌ها و مقابله با آنهاست به گونه‌ای که ابوموسی اشعری در آن دوران چهره ظاهرالصلاتی داشت اما دیدیم که سرانجام کار او به کجا کشیده شد.
بادامچیان با بیان اینکه مذاکره با دشمن باید همانند روش حضرت عباس (ع) باشد، اظهار کرد: اگر مذاکره را همانند ائمه معصومین و حضرت عباس پیش گرفتیم و در یک راه روشن و هدف مشخص گام برداشتیم آن موقع می‌توان گفت که مجاهدت صورت گرفته است. آنهایی که در عاشورای ۶۱ در کوفه ماندند و در راه امام حسین (ع) تردید کردند، عنوان واماندگان در این راه را با خود حمل کردند و باید بگوییم که شهدای انقلاب اسلامی دقیقا دشمنان خداوند و اسلام را می‌شناختند و چراغ هدایت تماما به دست آن‌ها بود.
وی افزود: همه عوامل دشمن و قدرت طلبان علیه شهدا و انقلاب در یک صف بوده و هستند به گونه‌ای که این یاران در خط اعتدال لیبرالی قرار نداشتند و تنها در راه خدا خالصانه فعالیت کردند بدین جهت می‌توان گفت که در میان عافیت طلبان شهدایی را نمی‌بینید چرا که آن‌ها روراست حرف خودشان را به زبان نمی‌آوردند. از همین رو باید به شهدای انقلاب اسلامی اشاره کنیم. به عنوان مثال شهید لاجوردی مصداق بارز یک انسان با هدف بود و جالب اینجاست زمانی که لاجوردی شهید شد، جریانات انحرافی نوشتند که لاجوردی مرده است و به هیچ وجه از لفظ شهید استفاده نکردند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: شهید رجایی با بصیرت تمام سیاست‌های دشمن، خطوط و اهداف آن‌ها را دقیقا می‌شناخت و در عین بصیرت یک حقیقتی را بیان می‌کرد و این را به زبان می‌آورد که من یک مقلد هستم. شهید باهنر نیز انسان تحول سازی بود به گونه‌ای که زمانی که در دوران طاغوت به آموزش و پرورش رفت سنگری را برای آموزش به نسل‌های آینده ساخت. شهید اندرزگو هم با ۱۴ سال مجاهدت نمونه‌ای از ایثار و شهادت را در انقلاب به جریان انداخت که باید بگوییم که ما مانده‌ایم تکمیل راه و رسالت این عزیزان که باید با بصیرت در این راه حرکت کرد و از اختلاف افکنی پرهیز کرد و با همین معیار‌ها به پیش رفت.