خبرگزاری کار ایران

آیتی در گفت‌و‌گوی تفصیلی با ایلنا:

عربستان نمی‌تواند به لجبازی‌ سیاسی‌اش ادامه دهد/ رونق دیپلماسی با محوریت ایران

یک کارشناس ارشد غرب آسیا با اشاره به دیپلماسی منطقه‌ای ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس گفت: عربستان نمی‌تواند به این رفتار عصبی و لجبازی‌های سیاسی و امنیتی‌اش ادامه دهد.

با حل‌وفصل پرونده هسته‌ای، افق‌ها برای بهبود روابط ایران با کشور‌ها منطقه و حل بحران‌های خاورمیانه بیش از پیش پدیدار شده است. دیگر می‌توان گفت که محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان پس از دستیابی به توافق هسته‌ای، تمام توان و وقت خود را برای حل‌و‌فصل پرونده‌های منطقه‌ای و گسترش روابط با همسایگان گذاشته است و می‌خواهد اولویت نخست سیاست خارجی ایران را عملی سازد.

برای همین نیز در طول یک ماه گذشته به کویت‏، قطر‏‏، عراق، لبنان، سوریه، پاکستان و هند سفر کرد و در سفر هفته گذشته خویش نیز با پرونده بحران‌های منطقه‌ای به روسیه رفت تا با کمک مسکو که متنفذان در منطقه است‏، راهی برای کاهش آلام مردم خاورمیانه و پایان جنگ و افراطی‌گری پیدا کند.

چندی پیش نیز حسین امیرعبداللهیان معاون امور عربی و آفریقای وزارت امور خارجه از ابتکار امیر قطر برای گفت‌وگوهای منطقه‌ای ایران و شش کشور حاشیه خلیج فارس خبر داد و گفت تلاش می‌شود تا اولین دور این گفت‌وگو‌ها تا پایان شهریور صورت بگیرد. در این باره با علیرضا آیتی کار‌شناس ارشد غرب آسیا در خصوص انجام این گفت‌وگو‏، ابعاد و آثار آن داشته‌ایم که در ادامه می‌آید:

چندی پیش معاون امور عربی و آفریقای وزارت امور خارجه از ابتکار امیر قطر برای گفت‌وگوهای منطقه‌ای ایران و شش کشور حاشیه خلیج فارس خبر داد. اهمیت مذاکرات ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در چیست؟

طرح کار با شورای همکاری خلیج فارس و همسایگان همواره در دستور کار جمهوری اسلامی ایران بوده است ولی مداخله‌های خارجی و عدم آمادگی همسایگان در دوره‌های مختلف زمانی متاثر از چالش‌های داخل منطقه این نوع تعاملات را با محدودیت مواجه ساخته است. ابتکار اخیر چیز تازه‌ای نیست. از ابتدای روی کار آمدن دولت یازدهم، به همسایگان پیام‌های مثبت ارسال شد و همچون گذشته خواستار همکاری شده‌ایم.

پاسخ‌های مثبت هم از برخی کشورهای عربی دریافت شد٬ اما عربستان به عنوان یک کشور مهم و تاثیرگذار، آمادگی لازم برای ورود جدی به تعامل با همسایگان را نداشته و روند را تخریب کرده است. این کشور حتی در دوره‌ای با قطر مشکل پیدا کرد. عمان و کویت نیز با کمی فاصله از عربستان حرکت می‌کنند. عربستان حتی به صورت پنهانی با امارات نیز مشکلاتی دارد که بروز نمی‌دهند. مشکلاتش را با ایران هم اساسا نمی‌خواهد حل و فصل کند. با این حال، عمان، طرح‌ها و پیشنهادات همکاری منطقه‌ای را دنبال می‌کند و اخیرا نیز امیر قطر روی این مسئله فعال شده است.

همه کشورها در منطقه نیک می‌دانند که همه ما سرنوشت مشترکی داشته و با تهدیدات مشترکی مواجه هستیم و لذا همکاری، مشورت و تعامل بر منطقه گزینه‌ای تحمیل شده است و کسی نمی‌تواند از آن طفره رود. لازمه حیات و بقای ملت‌های منطقه، هم‌زیستی مسالمت‌آمیز و وحدت است. تروریسم صهیونیستی که ابزار آن اسرائیل و داعش است از هرگونه اختلاف نظری در منطقه بهره می‌برند و تاکنون هم زیرساخت‌های برخی کشورهای منطقه به وسیله این دشمن مشترک تخریب شده است. باید با گفت‌وگو و دستیابی به یک سیستم امنیت منطقه‌ای جلوی این روند تخریب گرفته شود.

فکر می‌کنید چرا این پیشنهاد از سوی قطر مطرح شده است؟ چرا کشور دیگری آن را مطرح نکرده است؟

همه کشورها مثل عربستان فکر نمی‌کنند. عمان، کویت، قطر و حتی امارات مترقی‌تر برخورد می‌کنند. روابط تجاری ما با امارات، منافع مشترک حیاتی قطر با ایران به ویژه در میدان گازی پارس، ساختار سیاسی و اجتماعی کویت و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز شیعه و سنی در این کشور و همچنین نگاه استراتژیک مثبت و سازنده عمان به جمهوری اسلامی ایران عناصر مهمی هستند که باعث می‌شود گزینه تعاملات منطقه‌ای تقویت شود. باید عربستان هم به این مسیر بپیوندد ولی هنوز به جمع‌بندی نرسیده است.

باید منتظر بود چه موقع عربستان قانع می‌شود تعاملات منطقه‌ای را جدی بگیرد. قطر بازیگر کوچک ولی منعطفی است. این کشور کوچک نیازمند امنیت در منطقه است چون بی‌ثباتی منطقه، اول کشورهای کوچک را هدف قرار می‌دهد و لذا قطر محاسبات امنیتی و سیاسی‌اش با عربستان تفاوت دارد. عمان نیز از قدیم روابط سیاسی‌اش با ایران برقرار بوده و در حال تاسیس روابط راهبردی هستیم.

مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 1+5 و حصول توافق به چه میزان موجب شده است تا کشورهای عربی برای گفت‌وگو با کشورمان پیشقدم شوند؟

توافق هسته‌ای به عنوان یک رژیم تقویت‌کننده صلح و امنیت در منطقه به تدریج خود را نشان خواهد داد و به عنوان یک واقعیت بر منطقه تحمیل خواهد شد. منطقه از تروریسم و بی‌ثباتی رنج می‌برد و باید با دیپلماسی منطقه‌ای، فعالانه چالش‌های منطقه را کاهش داد. قدرت برتر منطقه‌ای توانسته با قدرت برتر نظام بین‌الملل به توافق دست یابد که قطعا بر کشورهای منطقه و تعاملات منطقه‌ای تاثیرگذار خواهد بود.

البته نه اینکه بگوئیم توافق هسته‌ای توافق بر سر مسائل منطقه هم بوده است، نه؛ بلکه تاثیرات جانبی‌اش مهم است. آمریکا بعد از توافق هسته‌ای نمی‌تواند مثل گذشته علیه ایران خرابکاری و کشورهای منطقه را در چارچوب ایران‌هراسی هدایت کند؛ چون نفس توافق هسته‌ای با ایران، یعنی زانو زدن در مقابل سیاست‌های مقاومتی ایران، یعنی تسلیم خواسته‌های ایران. غرب به دنبال تغییر رژیم و تغییر رفتار ایران بود اما الان تسلیم ایران با همین وضع موجود و سیاست‌هایش شده است.

قبلا می‌گفتند حزب‌الله نباشد تا توافق کنیم ولی الان حزب‌الله هست توافق هم کردند. این یعنی ایفای نقش موثرتر ایران در معادلات منطقه‌ای و تسلیم شدن طرف مقابل. از این وضعیت ما باید بهترین بهره را ببریم. وزیر خارجه هم گفتند که چرا تا ایران هست، کشورهای منطقه رفته‌اند کمپ دیوید، بیایند با ایران در منطقه بنشینند و خودمان بر اساس واقعیات منطقه، یک سیستم دسته‌جمعی از همکاری‌های سیاسی، اقتصادی، امنیتی و زیست محیطی و... بنا کنیم.

انجام این گفت‌وگوهای منطقه‌ای چه آثاری را خواهد داشت؟ آیا می‌تواند به حل و فصل مسالمت‌آمیز بحران‌های کنونی کمک کند؟

اگر واقعا مدل جدید شکل بگیرد و کشورهای منطقه به یک ساختار مشترک همکاری دست یابند، خرابکاری‌ها هم کمتر خواهد شد. مداخلات اسرائیل و غرب کاهش می‌یابد و فرزند ناخلف‌شان یعنی داعش و تروریسم هم فلج خواهد شد. البته آرمان‌گرایانه است ولی باید به این هدف فکر کرد و به سمت آن حرکت کرد. سال‌هاست علیه ایران خرابکاری کردند و اسرائیل بهره‌اش را ببرد. بر ایران هزینه‌های زیادی را تحمیل کردند ولی نتیجه‌اش چه شد؟ آیا ایران عقب‌نشینی کرد؟ آیا ایران از سیاست‌هایش دست برداشت؟ آیا ایران منزوی شد؟

مداخله‌های خارجی باعث تخریب دموکراسی در عراق و کشتار مردم این کشور شده است. باعث تقویت داعش در سوریه شده است. تروریست‌ها را به سمت لبنان سوق داده است. مرزهای اردن و ترکیه را ناامن کرده است. تقویت داعش برای کل منطقه و دنیا خطرناک است و حل بحران‌های موجود در منطقه بهانه برای تجمع تروریست‌ها را می‌گیرد. در عراق هرکجا خلاء امنیتی ایجاد می‌شود، داعش و بعثی‌ها سواستفاده می‌کنند. در سوریه تا راه حل سیاسی اجرا نشود، تروریسم بهره می‌برد. در لبنان اگر مقاومت آسیب‌پذیر شود، تروریسم بهره می‌برد و این عامل تروریسم به نفع هیچ یک از کشورهای منطقه نیست.

فکر می‌کنید که عربستان به انجام این گفت‌وگوها تن خواهد داد؟

عربستان تا آخر نمی‌تواند به این رفتار عصبی و لجبازی‌های سیاسی و امنیتی ادامه دهد. در یک نقطه باید تمام شود. بحران یمن اگر تداوم یابد اولین ضربات امنیتی‌اش بر سعودی وارد می‌آید. بحران سوریه و عراق حل نشود، داعش قلب عربستان را هدف قرار خواهد داد. عربستان بیش از همه کشورهای منطقه در معرض تهدید داعش است٬ چون بسیاری از جوانان در عربستان، داعشی هستند و منتظر ساعت صفر هستند. بسیاری از جوانان جامعه سعودی از داعش حمایت کرده‌اند. البته شاید بخشی از آن به خاطر دهن‌کجی به حاکمیت سعودی باشد ولی یک تهدید جدی است.

عربستان فعلا به شدت تلاش دارد تا برگه‌های سیاسی و امنیتی خود را افزایش دهد تا در مذاکرات آینده در منطقه بتواند از آنها استفاده کند ولی جنگ در یمن، آبرویی برای عربستان نگذاشت و کشتارهای مردم یمن فراموش شدنی نیست. واقعا سعودی این مشکل را چگونه می‌خواهد حل کند؟ آیا با پول و بازسازی یمن می‌تواند ذهن و قلب مردم مظلوم یمن را به دست آورد؟ عربستان با سیاست‌هایش مردم عراق و سوریه و حتی لبنان را به مشکل انداخته است. داعش و النصره و گروه‌های مسلح موجود در عراق و سوریه عوامل مخربی هستند که نتیجه سیاست‌های غلط جبهه آمریکایی و عربستانی است. چرا باید اسرائیل از سیاست‌های عربستان ابراز خرسندی کند؟ مگر ادعا نمی‌کنند که در خدمت اسلام و حرمین شریفین هستند، پس چرا درخدمت اسرائیل قرار گرفته‌اند؟ عربستان این تعارض‌ها را چگونه می‌خواهد حل کند؟

در نهایت معتقدم عربستان به دلیل اینکه سیاست‌هایش باعث تقویت تروریسم در منطقه شده از سوی خود دوستانش در منطقه و اروپا و آمریکا هم تحت فشار قرار خواهد گرفت چون تروریسم منافع همه را به خطر انداخته است.

در هفته‌های گذشته، جان کری در نشست وزرای امور خارجه شورای همکاری خلیج فارس شرکت کرد و به نظر می‌رسد در ان اجلاس، کشورهای عربی را برای همکاری با ایران ترغیب کرده است. فکر می‌کنید که توصیه‌های امریکا برای همکاری با ایران به چه میزان موجب اتخاذ این سیاست‌ها شده است؟

ترغیب آمریکا را باید تحلیل و تفسیر کرد. به این دلیل که آمریکا می‌داند اگر عربستان همین مسیر عدم تعامل در منطقه رادنبال کند، تروریسم فراگیر شده و خود آمریکا و عربستان اول آسیب می‌بینند. قدرت ایران و اعتدال در منطقه باعث شده که آمریکا این رویکرد را اتخاذ کند. منظورم از اعتدال کاملا روشن است. ایران و محور مقاومت شامل عراقی‌ها، سوری‌ها، حزب‌الله، حوثی‌ها و مقاومت فلسطینی یک طرف قرار دارند. در مقابل، داعش و القاعده و عربستان و اسرائیل قرار دارند. از دنیا باید سوال کرد کدام دو محور، محور شر و تروریستی هستند؟ الان کدام محور قویا با داعش در حال جنگ است؟ این همان محور اعتدال است که با داعش می‌جنگد.

آمریکا می‌داند که حشدالشعبی عراق، حزب‌الله لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین و حوثی‌ها نیروهایی هستند که با داعش و تروریسم می‌جنگند. لذا نمی‌تواند این گروه‌ها را در تعاملات آینده منطقه نادیده بگیرد. متعاقبا رهبر مبارزه با تروریسم در منطقه که ایران است نیز در آینده نقش‌های مهمی ایفا خواهد کرد.

با توجه به رایزنی‌های گسترده منطقه‌ای در خصوص سوریه و همچنین سفر منطقه‌ای وزیر امور خارجه به سوریه و لبنان می‌توان انتظار داشت که سوریه نخستین پرونده‌ای باشد که مورد رایزنی میان ایران و اعراب قرار می‌گیرد؟

قضیه به این سادگی نیست. بحران‌های منطقه را به حدی پیچیده کرده‌اند که به این راحتی نمی‌توان حل و فصل کرد. ولی امیدواری‌ها زیاد شده است. متاسفانه ما از ابتدای بحران در سوریه گفتیم که این سیاست ارسال سلاح و تروریسم به سوریه در نهایت منطقه را به آتش می‌کشد. الان می‌بینند که داعش در داخل عربستان عملیات می‌کند. حرف ایران را گوش ندادند و بیهوده بر رفتن بشار اسد اصرار کردند. ولی الان در جلسات خصوصی اعتراف می‌کنند که اگر بشار برود، داعش، منطقه و سپس اروپا را به خطر می‌اندازد.

معتقدم ظرفیت‌های راه‌حل سیاسی در سوریه وجود دارد ولی باید رویکردهای سازنده از سوی حامیان تروریسم در سوریه اتخاذ شود. باید منابع مالی و انسانی تروریسم در عراق و سوریه خشکانده شود. نباید به تروریسم در عراق و سوریه از دو زاویه نگریسته شود.

این نگاه خدمت به اسرائیل باعث تخریب روند مبارزه با تروریسم شده است. اینکه تروریسم در سوریه باشد تا اسرائیل بهره ببرد و تروریسم در عراق تضعیف شود تا آمریکا از نفت و دموکراسی در عراق استفاده کند، دو نوع نگاه است که ما ایرانی‌ها معتقدیم خطای راهبردی است. مبارزه باتروریسم همه جانبه، واقعی و پیوسته باید دنبال شود و همزمان راه‌حل‌های سیاسی هم اجرائی گردد.

با توجه به اختلافات ایران و کشورهای عربی، آیا می‌توان انتظار داشت که اگر چنین اجلاسی میان ایران و شش کشور حاشیه خلیج فارس برگزار شود، به نتیجه‌ای نیز منجر شود؟

همه کشورهای منطقه به گفت‌وگو نیاز دارند حتی اگر نتیجه‌ای هم ندهد بهرحال ما همسایه‌ایم و نقاط مشترک بسیاری داریم که در سایه تماس‌ها و گفت‌وگوها این نقاط تقویت می‌شوند. اختلاف‌ نظر‌ها هم داریم که در سایه گفت‌‌وگوها به بحث می‌نشینیم و روی آن ممکن است به درک مشترک دست یابیم.

هیچکس گفت‌وگو را رد نمی‌کند. دیپلماسی فعال منطقه‌ای ایران از دید جهان غرب، موضوعی سازنده نگریسته شده٬ چون آنها می‌دانند نهایت این دیپلماسی، نابودی تروریسم است. غرب از این وضعیت بهره می‌برد. اگر این دیپلماسی شکست بخورد، منطقه بی‌ثبات می‌شود آنگاه لیبی و شمال آفریقا هم متاثر می‌شود و نتیجه اینکه مرزهای اروپا ناامن می‌گردد.

اختلاف‌های ایران و کشورهای عربی بخشی از آن به دلیل مداخله‌های غربی است که اگر این مداخله‌ها کاهش یابد، کشورهای منطقه گزینه تعامل را انتخاب خواهند کرد. البته دیدگاه‌های عربی مختلف است و صرفا عربستان از تعامل دور شده است ولی بقیه خواستار همکاری هستند. کار با همسایگان را با نقاط مشترک و جزئی می‌توان آغاز کرد و سپس توسعه داد. از بحث‌های اقتصادی و زیست‌محیطی باید شروع کرد و متعاقبا پرونده‌های دیگر را به بحث گذاشت.

گفت‌وگو: ابراهیم ترقی‌نژاد

کد خبر : ۲۹۸۵۱۵