خبرگزاری کار ایران

الویری در گفت‌وگو با ایلنا:

تخلفات شهرداری در دوره احمدی‌نژاد بررسی نشد

یک فعال‌سیاسی اصلاح‌طلب گفت: زمان اصلاحات حتی تخلفات ریز هم در دادگاه‌ها بررسی می‌شد٬ چنانچه در آن دوره اهدای یک سکه یا دیوان حافظ به مدیران شهرداری مورد سوال قرار گرفت٬ اما در دوران احمدی‌نژاد به تخلفات وی ورود نشد.

سال‌هاست در عرصه سیاست ایران حضور داشته است؛ از عضویت در گروه‌های مسلحانه برای مبارزه علیه حکومت پهلوی٬ تا سه دوره نمایندگی مجلس. با این حال دو مسئولیت او در سال‌های اخیر بیشتر در ذهن‌ها باقی مانده است. اولی مربوط به دورانی است که مسئولیت شهرداری تهران را بر عهده گرفت و دومی مربوط به زمانی بود که در انتخابات هشتاد و هشت در کمیته پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیب‌دیدگان انتخابات عضویت داشت. در گفت‌و‌گویی که با این چهره اصلاح‌طلب انجام شد٬ اینگونه نقد صریح خود را از عملکرد مجلس کنونی و پیش بیان می‌کند که مجلس در برابر 2000 تخلف گزارش شده توسط دیوان محاسبات هیچگونه اقدامی صورت نداد٬ یا وقتی به صورت غیرقانونی از پروژه‌های عمرانی برای پرداخت یارانه‌ها استفاده شد٬ آب از آب تکان نخورد.

به نظر شما که خود شهرداری تهران را تجربه کرده‌اید دوران آقای احمدی‌نژاد چه ویژگی‌هایی داشت که موجب شد رئیس جمهور ایران شود؟

دوران شهرداری ایشان یکی از ضعیف‌ترین دوران مدیریت شهرداری تهران بعد از انقلاب بود و بر اساس منابع موثق٬ تخلف 330 میلیاردی در زمان ایشان رخ داد. در زمان مدیریت من (الویری) بنا بر این بود که حتی تخلفات ریز هم در دادگاه‌ها بررسی شود٬ چنانچه در آن دوره و در جلسات بازجویی٬ اهدای یک سکه یا  دیوان حافظ به مدیران شهرداری نیز مورد سوال قرار گرفت٬ اما برای دوران احمدی‌نژاد به تخلفات وی ورود نشد.

برای بررسی دلیل کسب محبوبیت باید به رفتارهای او در زمان شهرداری نگاه کنید. به یاد بیاورید که وی به تعداد قابل توجهی از هیئت‌های عزاداری تهران از پول شهرداری تهران کمک مالی کرد و به خاطر نزدیکی ماه محرم به انتخابات این رفتار تاثیر گذاشت. مسائل دیگری هم وجود دارد که من تمایلی به طرح آنها در اینجا ندارم. به طور خلاصه می‌گویم ایشان نه تنها عملکرد متوسطی نداشت٬ بلکه یک عملکرد ضعیف  مملو از رفتارهای پوپولیستی داشت که با هیچ منطق کارشناسی سازگار نبود.

به نظر شما هنوز هم این رفتارهای پوپولیستی می‌تواند در رای مردم تاثیرگذاری داشته باشد؟

تا زمانی که احزاب فراگیر در کشور وجود نداشته باشند که این احزاب به عنوان ‌مغز متفکر مردم به آنها مشاوره دهند٬ این ضربه‌پذیری می‌تواند وجود داشته باشد. در کشورهای پیشرفته و با سابقه احزاب همواره در کنار مردم به آنها مشاوره می‌دهند و مردم هم به احزاب اعتماد دارند و دچار حرکت‌های پوپولیستی نمی‌شوند. اما در آشفته بازار سیاست، بعید نیست گاهی افرادی محبوبیت پیدا کنند که به جای نوشتن مار٬ شکل مار را نقاشی ‌کنند.

یکی از ویژگی‌های احزاب این است که مسئولیت رفتارهای اعضای خود را بعد از به قدرت رسیدن نیز به عهده می‌گیرند. اما در ایران اصولگرایان شدیدا معتقدند که احمدی‌نژاد اصولگرا نیست. شما آقای احمدی‌نژاد را اصولگرا می‌دانید؟

هیچکس حمایت‌های گسترده اصولگرایان از احمدی‌نژاد را در انتخابات سال 84 و به خصوص 88 فراموش نمی‌کند. اغراق اصولگرایان از احمدی‌نژاد به حدی زیاد بود که یکی از آقایان گفته بود اگر خدا می‌خواست پیامبری جدیدی بیاورد٬ آن پیامبر احمدی‌نژاد بود٬ یا یکی از همین آقایان گفته بود صحبت‌های احمدی‌نژاد در سازمان ملل باید در کتاب‌های درسی تدریس شود. اما به مرور میان احمدی‌نژاد و جریان اصولگرایی اختلاف افتاد. اولین جایی که این اختلاف را می‌بینید در جریان قهر یازده روزه احمدی‌نژاد بود. زمانی که ایشان وزیر اطلاعات را عزل کرد و رهبر انقلاب این حرکت را نپسندید٬ قهر یازده روزه ایشان شروع شد و موجب شد بخش‌هایی از اصولگرایان از او جدا شوند و البته بخش‌هایی هم با وی همراه باقی ماندند.

اما دو سوال بزرگ در مقابل اصولگراها قرار دارد؛ یکی این که آیا عملکرد احمدی‌نژاد مورد قبول کارشناسان اقتصادی و سیاسی بوده است؟ اگر جواب منفی است که بدون شک منفی است٬ سوال دوم مطرح می‌شود که آیا منافع ملی قربانی اشتباه‌های احمدی‌نژاد نشد و آیا حمایت بی‌دریغ اصولگرایان به این خطاها کمک نکرد؟

اگر بخواهیم از این مسئله فاصله بگیریم و به بحث اصلاح‌طلبان بپردازیم٬ در میان اصلاح‌طلبان چرا هنوز حرکتی برای تشکیل یک حزب فراگیر صورت نگرفته است؟

فقدان احزاب را در همه جناح‌های کشور احساس می‌کنیم٬ این کمبود و نقص که دلایل تاریخی هم دارد ضربات فراوانی به مردمسالاری در کشور زده است.

البته در این میان شخصیت‌های کاریزماتیکی بوده‌اند که در کشور نقش آفرینی کرده‌‌اند و جای احزاب را گرفته‌اند. در حوزه اصولگرایی مرحوم عسگراولادی و مهدوی کنی نقشی تعیین‌کننده برای اصولگرایان داشتند که هم موجب وحدت آنها می‌شدند و هم مانع تندروری آنها می‌شدند. در میان اصلاح‌طلبان هم رئیس دولت اصلاحات چنین نقشی داشته است.

یک تلاش‌هایی برای سازماندهی حامیان رئیس دولت اصلاحات صورت گرفته است. این حرکات تا چه اندازه می‌تواند مقدمه تشکیل یک حزب فراگیر اصلاح‌طلب باشد؟

رئیس دولت اصلاحات شخصا تمایلی برای رفتار دستوری ندارند و بیشتر به دنبال شکل‌گیری خرد جمعی هستند٬ لذا در کنار خود شصت هفتاد نفر از افراد را تحت عنوان شورای مشورتی جمع کرده‌اند و از سویی دیگر تلاش شده احزاب اصلاح‌طلب هم در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات فعال شوند و بار حرکت اصلاحی به عهده این دو نهاد گذاشته شود.

هر چقدر احزاب در جامعه نقش بیشتری پیدا کنند٬ نقش افراد کمرنگ‌تر خواهد شد و این حرکت مبارکی است. هرشخصیت سیاسی هرچقدر هم که محبوبیت و کاریزما داشته باشد٬ امکان خطای او بیشتر از امکان خطای جمع است؛ بنا براین ما گریزی نداریم٬ جز اینکه به سمت فعال کردن احزاب برویم.

شروع فعالیت برخی احزاب اصلاح‌طلب در فضای کنونی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

ما باید از شروع هر حرکت حزبی استقبال کنیم؛ چون احزاب برای تعمیق دموکراسی در کشور تاثیرگذار خواهند بود٬ اما نهایتا باید تعدد و تکثر این احزاب تبدیل به وحدت و یگانگی شود. تجربه جهانی نشان می‌دهد در کشورهای دموکراتیک بیشتر از سه چهار حزب فعال نیستند که برای مردم شناخته شده هستند و مردم برای تصمیم‌گیری‌های خود از جمله انتخابات به آن احزاب رجوع می کنند. اما در وضعیت کشور ما که احزاب جایگاه بایسته خود را پیدا نکرده‌اند٬ بایستی از حضور هر تشکل سیاسی استقبال کرد. طبیعتا احزاب هم فکر می‌کنند می‌توانند در قالب جبهه سیاسی با هم هماهنگ شوند و در مراحل بعد به دنبال ادغام و راه‌اندازی حزب نیرومند سراسری باشند.

بسیاری از نمایندگان مجلس از حوزه‌هایی می‌آیند که مسائل سیاسی تاثیر کمرنگی در انتخاب مردم دارند. در این شرایط احزاب می‌توانند تاثیرگذار باشند و برنامه بدهند؟

قبول دارم که اختلاف‌های قومی و محلی و برره‌بالا و برره‌پایین٬ نتیجه انتخابات را در بسیاری از حوزه‌های کوچک تعیین می‌کند و جریان‌های سیاسی اصلاح‌طلب و اصولگرا نقش کمرنگی دارند. نباید مجلسی که مسئولیت ملی دارد بر اساس سلیقه‌های محلی شکل بگیرد و باید دیدگاه‌های ملی و کلان در گزینش نمایندگان مجلس مورد توجه قرار بگیرد. بارها دیده‌ایم نمایندگان به جای آنکه به مسائل ملی بپردازند به دنبال شرکت در مراسم عروسی و ختم موکلان خود هستند٬ یا مشغول تهیه وام و شغل برای طرفداران خود؛ نتیجه آن مجلسی می‌شود که نمایندگان برای جلب رای به دنبال جذب طرفداران به هر قیمتی حتی ایستادن مقابل منافع ملی هستند و مجلسی شکل می‌گیرد که در برابر 2000 تخلف گزارش شده توسط دیوان محاسبات هیچگونه اقدامی صورت نمی‌دهد٬ یا وقتی به صورت غیر قانونی از پروژه‌های عمرانی برای پرداخت یارانه‌ها استفاده شد٬ آب از آب  تکان نخورد. برای حل این معضل٬ بایستی همه دلسوزان کشور تلاش کنند احزاب سیاسی به عنوان مرجع و مشاور فکری مردم قدرت بگیرند و از این رهگذر مردم سالاری واقعی شکل بگیرد.

گفت‌و‌گو: میثم سعادت

کد خبر : ۲۹۲۸۰۶