فریب مردم با دروغ و جوسازی همیشگی نخواهد بود

معاون پژوهشی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) گفت: با جوسازی و شایعه پراکنی شاید بتوان مدتی مردم را فریب داد اما به طور قطع این امر همیشگی نخواهد بود.

به گزارش خبرنگارایلنا، محمد علی خسروی طی سخنانی در مراسم عزاداری به مناسبت اربعین حسینی در حسینیه فاطمه زهرا در دهه سوم ماه صفر به شرح خطبه حضرت امام زین العابدین(ع) در بارگاه یزید پرداخت و اظهار داشت: ریشه تمام بدبختی‌ها و گرفتاری‌ها دنیا طلبی است. چرا دنیا دار زوال و دار نیستی و نابودی است.

وی افزود: چه امت‌ها که آمده‌اند و نیرومند هم بوده‌اند و حالا نیستند. چه سردمدارانی که قدرتی داشته‌اند و مدتی آمده‌اند و حالا دیگر نیستند. آثارشان هم بسیار بوده و مدتی قدرتی به دستشان رسیده یا ثروتی به هم زده‌اند و مغرور شده‌اند. باد به غبغب انداخته‌اند. حال انکه اگر به تاریخ نگاهی بیندازند درمی یابند که بسیاری از ثروتمندان و قدرت طلبان آمده‌اند و‌گاه از اینان قدرت و ثروت بیشتری داشته‌اند و در عین حال باز هم رفته‌اند.

این عضو مجمع روحانیون مبارز ادامه داد: گاهی چون منی تا چند محافظ در برابرم پیش فنگ و پافنگ می‌کنند فکر می‌کنم که صاحب قدرت شده‌ام. خیلی‌ها صاحب قدرت بوده‌اند و حالا نیستند. رضاخان با آن همه شرحی که درباره‌اش گفته‌اند آمد و رفت. او که روزگاری اجازه برگزاری مراسم عزاداری را برای امام حسین(ع) نمی‌داد رفت. حال چشم باز کنند و ببینند که امروز در روز اربعین میلیون‌ها نفر در اقصی نقاط ایران و دیگر کشور‌ها برای امام حسین(ع) عزاداری کرده‌اند.

وی تاکید کرد: بالا‌تر از رضاخان نادر شاه بود که وقتی به کسی می‌گفت: «بمیر» او چاره‌ای نداشت جز آنکه بمیرد. حکایتی در این باب آورده‌اند که شبی که فردای آن قرار بود جنگی در گیرد نادر در اردوگاه می‌گشت تا به سربازی برخورد. او در حال نامه نوشتن بود. در حالی که نادر دستور داده بود همه باید بخوابند تا در روز پیکار نیروی کافی برای غلبه بر دشمن را داشته باشند و این سرباز در واقع از دستور او تخطی کرده بود. به سرباز رسید و از او پرسید که چه می‌کند؟ سرباز پاسخ داد: نامه‌ای می‌نویسم برای خانواده‌ام و نامزدم. به هر حال فردا روز جنگ است و شاید این آخرین نامه‌ام باشد. نادر او را خطاب کرد و گفت: در ادامه نامه‌ات بنویس که در حین نوشتن نامه بودم که نادرشاه مرا دید و به من دستور داد که پس از پایان نامه خودم را بکشم و کشتم. سرباز نوشته را تمام کرد و به خود خنجر زد و مرد. با این قدرت او هم رفتنی بود و رفت. وقتی قصر خورشید را برایش در دره کلاته می‌ساختند خبر رسید که نادر مرده است.

خسروی در ادامه با اشاره به فرازهای دیگری از خطابه امام چهارم شیعیان در بارگاه یزید به فرق میان عطیه و فضیلت در کلام امام اشاره کرد و گفت: عطیه آن است که به دیگران عطا نشده و به ما عطا شده. اما فضیلت را ممکن است دیگران هم داشته باشند ولی ما بهتر و بر‌تر آن را داریم. امام خطاب به یزید فرمودند که خداوند به ما عطیه فصاحت و جوانمردی و شجاعت و محبت در قلوب مومنین را عطا کرده است. اما فضایل ما بسیارند. از فضیلت‌های ماست که پیامبر(ص) از ماست. جعفر طیار از ماست. صدیق امت یعنی حضرت امیر المومنین از ماست. حمزه سید الشهدا از ماست و همچنین مهدی صاحب زمان نیز از ماست.

سخنران حسینیه فاطمه الزهرا در روز اربعین حسینی ادامه داد: اما سپس فرمودند آنکس که مرا می‌شناسد وشان مرا می‌داند که می‌داند اما برای آنکه نمی‌داند من خود را به حسب و نسب معرفی می‌کنم. چشم‌ها در این لحظه خیره شد. امام آنگاه ادامه دادند که من فرزند آقایی هستم که بهترین حج را انجام می‌داد. آن کسی که به معراج رفت و در معراج جبرئیل از او جا ماند. من فرزند او هستم و او جد من است. آیا تو(یزید) می‌توانی گفت که نامی را که در اذان به رسالت او شهادت می‌دهند جد من است یا جد تو؟ اگر بگویی جد توست که آشکارا دروغ گفته‌ای و اگر بگویی جد من است که باید به این سوال جواب دهی که چگونه است که نواده گان و فرزندان او را این چنین کشته‌اند و به اسارت آورده‌اند؟

خسروی در ادامه با بیان اینکه امام سجاد در آن خطابه خود را فرزند علیٰ پهلوان بدر و حنین نامید، اظهارر داشت: در اینجا این نکته باید مورد توجه قرار گیرد که ۴۶ سال دستگاه معاویه کوشید علی را بدنام کند اما با یک سخن امام سجاد آن همه تلاش یکسره بر باد رفت. بر باد رفت چون دروغ بود و همین است راز ابطال سخن ناراست که با یک سخن راست نابود می‌شود.

این عضو مجمع روحانیون مبارز تاکید کرد: با دروغگویی و جوسازی و شایعه پراکنی ممکن است که بتوان برای مدتی مردم را فریب داد. اما این همیشگی نیست.

وی در پایان به منقلب شدن حاضران در بارگاه یزید و تاثیر فوق العاده بیانات امام اشاره کرد و گفت: امام سجاد و حضریت زینب پس از مدتی به کنار قبور رسیدند. حضرت زینب خود را بر روی قبر برادر انداخت و نالید که آن روزر تو را در گودال قتلگاه نشناختم. چرا که پیکرت پاره پاره بود و هر قطعه از بدنت یک سو افتاده بود. اما امروز در این چهل روز من آن قدر تغییر کرده‌ام و شکسته شده‌ام که دیگر تو مرا نخواهی شناخت.

این مراسم از شب بیستم ماه صفر آغاز شده و تا شب سی‌ام همین ماه در حسینیه فاطمه الزهرا با حضور سخنرانانی چون مجید انصاری عبدالواحد موسوی لاری محسن رهامی و علی یونسی ادامه خواهد یافت.