خبرگزاری کار ایران

ماجرای سرقت‌های خانوادگی‌

پدرزن، مادرزن و داماد ماجرای سرقت‌های خانوادگی‌شان را تشریح کردند.

به گزارش  ایلنا به نقل از شهروند؛ زن جوان در گفت‌وگو با «شهروند» ماجرای دزدی‌هایش را این‌چنین توضیح می‌دهد:

 چند‌سال داری؟

٣٠‌سال دارم.

 به چه جرمی دستگیر شده‌ای؟

به جرم سرقت و زورگیری.

 چطور سرقت می‌کردی؟

با همسرم و دامادم یک باند سرقت تشکیل داده بودیم و با هم از مسافران زن زورگیری می‌کردیم.

 پیشنهاد سرقت را تو به آنها دادی؟

بله، یک روز که با شوهرم و دامادم سوار خودرو‌مان بودیم، زنی را به‌عنوان مسافر سوار کردیم. من وقتی چشمم به آن زن مسافر افتاد، طلاهایش را دیدم و وسوسه شدم. همانجا طوری‌که این زن متوجه نشود پیشنهاد سرقت را به شوهرم دادم. او هم قبول کرد و تغییر مسیر داد. وقتی به یک محیط خلوت رسیدیم با تهدید چاقو از او سرقت کردیم و طلاهایش را دزدیدیم.

چه شد که به فکر سرقت افتادی؟

مادرم مریض بود و پول درمان وی را نداشتم. از روی ناچاری به فکر سرقت افتادم. باید هرطور شده بود هزینه درمان مادرم را تأمین می‌کردم. برای همین به فکر سرقت افتادم و دامادم و شوهرم هم قبول کردند.

شگردتان چگونه بود؟

بعد از نخستین سرقت، تصمیم گرفتیم با همان شیوه دزدی کنیم. برای همین زنانی را که می‌دیدیم طلای زیادی دارند، به‌عنوان مسافر سوار خودرو می‌کردیم. دامادم در صندلی عقب می‌نشست و من هم به‌عنوان مسافر در صندلی جلو می‌نشستم. برای همین هیچ‌کس شک نمی‌کرد و با اطمینان سوار خودرو ما می‌شد. در راه هم دامادم با تهدید چاقو از آنها زورگیری می‌کرد. بعد از آن با یک شال یا روسری خود قربانیان، چشم‌های آنها را می‌بستیم و از خودرو پیاده‌شان می‌کردیم تا شماره پلاک را یادداشت نکنند. بعد هم فرار می‌کردیم.

 چند وقت است که ازدواج کرده‌ای؟

از شوهر سابقم به‌خاطر اعتیادش جدا شده بودم و یک دختر ١٤ ساله داشتم که با شوهر دومم آشنا شدم. تازه با او ازدواج کرده‌ام.

 پدرت زنده است؟

نه، او را چند‌سال قبل به اتهام خرید و فروش مواد مخدر اعدام کردند.

 چندبار مرتکب سرقت شدی؟

فقط سه‌بار از زنانی که طلا داشتند، با تهدید چاقو سرقت کردیم.

چه مقدار پول از این سرقت‌ها به دست آوردی؟

٥‌ میلیون تومان به دست آوردیم که آن را خرج هزینه درمان مادرم کردم اما چند ماه بعد مادرم فوت کرد. من فقط در این سرقت‌ها برای اعتماد کردن طعمه‌ها سوار خودرو می‌شدم.

در ادامه همسر این زن نیز که به جرم زورگیری دستگیر شده است، می‌گوید پس از ازدواج با همسرش متوجه بیماری مادرزنش شده است. به همین دلیل پیشنهاد سرقت را قبول کرده است. او با «شهروند» گفت‌وگو کرد:  

چه شد که تصمیم گرفتید خانوادگی سرقت کنید؟

برای این‌که کسی شک نکند و سرقت‌های‌مان برملا نشود، تصمیم گرفتیم با داماد ناتنی‌ام سرقت کنیم.

 چند وقت است که دزدی می‌کنید؟

ما در سه ماهه آخر ‌سال گذشته سرقت‌های‌مان را انجام دادیم.

طعمه‌هایتان را کجا سوار می‌کردید؟

بیشتر زنان را از مقابل مراکز خرید به‌ویژه منطقه امام‌زاده حسن سوار می‌کردیم.

تو هم به‌خاطر بیماری مادرزنت تصمیم به انجام سرقت‌ گرفتی؟

بله، وقتی ازدواج کردم متوجه شدم که مادرزنم بیمار است و همسرم نمی‌تواند هزینه درمان او را تأمین کند. برای همین همسرم همیشه ناراحت بود و افسردگی داشت. همین شد که وقتی پیشنهاد سرقت را داد، قبول کردم.

سابقه داری؟

بله؛ قبل از این هم به جرم سرقت به زندان رفته‌ام.

در ادامه داماد این زن نیز در گفت‌وگویی کوتاه از ماجرای سرقت‌هایش گفت:  

چه شد که تصمیم گرفتی با مادرزن و پدرزنت سرقت کنی؟

چند وقتی می‌شد که نامزد کرده بودم. در رفت‌وآمدهایی که به خانه نامزدم داشتم، متوجه شدم مادرزنم مشکلات مالی زیادی دارد. او همیشه به فکر راه‌حلی برای فرار از مشکلات مالی‌اش بود. برای همین یک روز پیشنهاد سرقت را داد و من هم قبول کردم.

حالا که دستگیر شده‌ای نامزدت چه‌کار می‌کند؟

تازه یک هفته است که عقد کرده‌ایم. او در جریان سرقت‌ها نبود و نمی‌دانم چه‌کار می‌کند.

کد خبر : ۴۳۷۶۳۵