خبرگزاری کار ایران

پوتین؛ از محله‌های کثیف شوروی تا قدرت‌نمایی در عرصه جهانی+ تصاویر

رییس‌جمهوری فعلی روسیه برای دستیابی به قدرت مطلق در این کشور نقش‌های متفاوتی را ایفا کرده است، از جاسوسی و شرکت در حملات مسلحانه گرفته تا حضور در بازار فروش نفت.

به گزارش ایلنا به نقل از العالم، می‌توان «ولادیمیر پوتین» را موثرترین شخصیت سیاسی حال حاضر دنیا دانست اما وی این اعتبار را یک‌شبه به دست نیاورده است. وی برای دستیابی به قدرت مطلق روسیه نقش‌های متفاوتی را ایفا کرده است از جاسوسی و شرکت در حملات مسلحانه گرفته تا حضور در بازار فروش نفت و البته مبادرت به ورزشی به نام جودو! در ادامه به شما نشان خواهیم داد که چطور یک فرد بسیار معمولی به قدرتمندترین فرد در دنیای امروزی تبدیل شده است.

ولادیمیر پوتین در ۷ اکتبر سال ۱۹۵۲ میلادی در شهر لنینگراد (Leningrad) به دنیا آمد. ولادیمیر ولادیمیروویچ پوتین تنها فرزند یک نظامی بازنشسته و کارگر یک کارخانه در یکی از محلات کثیف پایین‌شهر «لنینگراد» بود. ولادیمیر جوان نیز همراه با دو خانواده دیگر در آپارتمان مشترکی که بر طبق قوانین دوران شوروی سابق اداره می‌شد، زندگی می کرد.

ولادیمیر در سن ۴ سالگی

در دوران نوجوانی، ولادیمیر در ایستگاه رادیویی مدرسه به فعالیت پرداخت و چندبار همراه با گروه معروف بیتلز (Beatles) و دیگر گروه‌های راک غربی برنامه اجرا کرد.

«پلَتون آنتونیو» (Platon Antoniou)، عکاسی که عکس پوتین به عنوان مرد سال ۲۰۰۷ مجله تایم (Time Magazine) را گرفته بود، می‌گوید: «پوتین در میان گروه بیتلز، پُل مک کارتنی (Paul McCartney) را بیشتر از همه دوست داشت و آهنگ مورد علاقه وی نیز آهنگ دیروز (Yesterday) بود.»

با این وجود «کارن داویشا» (Karen Dawisha) در کتاب جدید خود با عنوان حکومت دزدسالاری پوتین (Putin’s Kleptocracy) می‌گوید: «براساس گفته‌های خود پوتین، وی به آهنگ‌های ملی شوروی سابق علاقه دارد نه موسیقی سبک راک غربی. او تمام عمر خود محافظه‌کار بوده است.»

گروه بیتلز

پوتین در دوران نوجوانی به ورزش جودو روی آورد و در سال ۱۹۷۴ میلادی در مسابقات دانشگاهی به قهرمانی رسید.

«سرگئی آلاکساشنکو» (Sergey Alaksashenko)، معاون وزیر دارایی و نایب رئیس اول بانک مرکزی (Central Bank) روسیه اعتقاد دارد که سیاست خارجی پوتین از ورزش جودو نشأت گرفته است و می‌توان ردی از این ورزش را در بسیاری از سیاست‌های او دید.

وی در مقاله‌ای در روزنامه «مسکو تایمز» (Moscow Times) چنین می‌نویسد: «برخلاف شطرنج یک جودوکار نباید منتظر حرکت حریف بماند. سیاست او این است که صبر کند و در زمان مناسب یک حرکت سریع انجام داده و پس از وارد کردن ضربه‌ای مرگبار به حریف عقب بنشیند. جودوکار موفق باید از قبل حرکت حریف خود را پیش‌بینی کند. سپس پیش‌دستی کرده و با یک ضربه موثر حریف را از کار می‌اندازد.»

  همچنین پوتین علاقه خاصی به رمان‌ها و فیلم‌های جاسوسی دارد به‌خصوص یک فیلم تلویزیونی که در مورد یک جاسوس دوجانبه اهل شوروی بود.

بر طبق اظهارات مستند پوتین به مجموعه داستان‌های جاسوسی دهه ۱۹۶۰ میلادی با نام «۱۷ لحظه بهاری» (۱۷ Moments of Spring) در مورد جاسوس دوجانبه شوروی با نام «مکس اوتو وون اشترلیتز» (Max Otto von Stierlitz) ( با نام واقعی وسوولود ولادیمیروویچ ولادیمیروف) که در دوران جنگ جهانی دوم به مقام‌های بالای نظامی در ارتش آلمان نازی دست یافت و سرگذشت او بعدها به فیلم تلویزیونی تبدیل شد علاقه فراوان داشت.

پوتین خود در مورد این فیلم تلویزیونی می‌گوید: «چیزی که مرا متعجب کرد این است که چطور یک شخص تنها می‌تواند به موفقیت‌هایی دست یابد که یک ارتش کامل از رسیدن به آن‌ها عاجز است.» 

شخصیت داستانی استرلیتز، جاسوس دوجانبه شوروی، که نقش آن را ویاچسلاو تیخونوف (Vyacheslav Tikhonov) بازی کرده است.

 ناگهان زندگی پوتین تغییر کرد، در سال ۱۹۸۵ میلادی، «کا‌گ‌ب» (KGB) (آژانس جاسوسی شوروی سابق) وی را به شهر «درسدن» (Dresden) در آلمان شرقی فرستاد و در آن جا با نام مستعار «آقای آداموف» (Mr. Adamov) به جاسوسی برای سرویس اطلاعاتی شوروی پرداخت.

بر طبق گزارش‌ها، پوتین چنان به زبان آلمانی تسلط داشت که توانست لهجه محلی ساکنان درسدن را به خوبی تقلید کند بدون این که کسی به ماهیت واقعی او پی ببرد. برخلاف دیگر ماموران کا‌گ‌ب، پوتین دوست داشت که با آلمانی‌ها معاشرت داشته باشد. او بیش از هر چیز دیگری شیفته انظباط آلمانی‌ها شده بود.

اطلاع دقیقی از این که پوتین اوقات فراغت خود در آلمان شرقی را چگونه گذرانده است در دست نیست. بر طبق اسناد کاخ کرملین وی  برای خدمت صادقانه به ارتش خلق ملی مدال برنز لیاقت دریافت کرده است.

زندان آژانس اطلاعاتی کا‌گ‌ب در منطقه پوتسدام (Potsdam) در آلمان شرقی سابق

 در سال ۱۹۸۹ میلادی دیوار برلین فرو ریخت و یک سال بعد از آن پوتین به شهر لنینگراد بازگشته و به عنوان یکی از معاونان اولین شهردار دموکراتیک لنینگراد به نام «آناتولی سوبچاک» (Anatoly Sobchak) که قبلا استاد حقوق پوتین بود مشغول به کار شد.

در سال ۱۹۹۱ میلادی پوتین به طور رسمی از کا‌گ‌ب استعفا داد. سوبچاک نیز شاگرد سابقش را همراه خود به شهرداری برد و بدین ترتیب پوتین وارد عرصه سیاست و حکومت شد.

دیوار برلین در ورودی شهر براندنبورگ (Brandenburg) آلمان شرقی سابق

گروهی از اعضای احزاب دموکرات شهر «سنت‌پترزبورگ» بر این باور بودند که ولادیمیر پوتین توسط کا‌گ‌ب وارد شهرداری شده است اما هیچ مدرکی در اثبات ادعای خود ارائه ندادند.

بر طبق گزارش مجله نیوزویک (Newsweek)، برای مردم شهر هیچ فرقی نمی‌کرد که این انتصاب چگونه صورت گرفته بود. تنها چیزی که برای آنها اهمیت داشت این موضوع بود که می‌دانستند «تحت نظر» هستند.

البته خود پوتین نیز هیچ گاه همکاری خود با گا گ ب را تکذیب نکرده است.

آناتولی سوبچاک

پوتین در کنار سوبچاک

زمانی که پوتین در شهرداری لنینگراد مشغول به کار بود به وی لقب «کاردینال خاکستری» (Gray Cardinal) داده شد و همه او را مردی می‌دانستند که کارها را به بهترین وجه ممکن انجام می دهد.

در این دوران همواره پوتین در پشت پرده حضور داشت و زیاد در انظار عمومی ظاهر نمی‌شد. او کسی بود که در مواقع دشوار به میدان می‌آمد و همه از او به عنوان دست راست سوبچاک نام می‌بردند.

پوتین و سوبچاک

علاوه بر همه این‌ها، پوتین یک بار به خاطر اتهام پارتی‌بازی کردن در اعطای مجوز صادرات و واردات به نزدیکان خود تحت بازجویی قرار گرفت اما این پرونده خیلی سریع و به دلیل نبود شواهد کافی مختومه اعلام شد!

در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی پوتین مسئول انجام یک معامله بود که بر طبق آن مقداری مواد خام به ارزش تقریبی ۱۰۰ میلیون دلار صادر شده و در مقابل مقداری غذا و دارو برای ساکنان شهر سنت‌پترزبورگ خریداری می شد. اگر چه این مواد خام صادر شدند اما غذا و داروی مورد نظر هیچ گاه به دست مردم سن‌پترزبورگ نرسید.

بر اساس گزارشات غیر موثق، پوتین تنها مسئول امضا کننده این قرارداد بوده است اما کاخ کرملین این موضوع را نیز رد می‌کند.

پوتین در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی

وقتی که سوبچاک در انتخابات بعدی شهرداری به رقیب خود باخت، برنده انتخابات به پوتین پیشنهاد همکاری داد. با این وجود پوتین این پیشنهاد را رد کرد و گفت: «بهتر است برای وفاداری به دار آویخته شوم تا برای خیانت جایزه بگیرم.»

پوتین در این انتخابات سمت مدیر تبلیغات سوبچاک را برعهده داشت. «ولادیمیر یاکوفلف» (Vladimir Yakovlev) که حمایت شهردار بانفوذ مسکو را همراه خود داشت به رقابت با سوبچاک پرداخت و در نهایت به پیروزی رسید. او پیشنهاد کار در دفتر خود را به پوتین ارائه داد اما پوتین درخواست وی را رد کرد.

پوتین و یاکوفلف بار دیگر در سال ۲۰۰۰ میلادی با هم دیدار کردند

در سال ۱۹۹۶ میلادی پوتین و خانواده‌اش به مسکو نقل مکان کردند و در آن‌جا خیلی سریع پله‌های ترقی را طی کرده و به مقام ریاست سرویس امنیتی فدرال روسیه (FSB) رسید.

پوتین از سال ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۹ میلادی سمت‌های مختلفی را در مسکو برعهده داشت و در نهایت به ریاست سرویس امنیتی فدرال روسیه که جانشین سرویس کا‌گ‌ب شده بود، انتخاب شد.

بر طبق گزارش مجله نیوزویک، در جولای سال ۱۹۹۸ میلادی پوتین توسط «بوریس یلتسین» به عنوان رییس سرویس امنیتی فدرال روسیه، جانشین سرویس اطلاعاتی کا‌گ‌ب، انتخاب شد. این سمت تنها به نزدیک‌ترین و وفادارترین نزدیکان رییس‌جمهور واگذار می‌شد.

بوریس یلتسین، رییس‌جمهور روسیه فدرال در سال ۱۹۹۸ میلادی در حال اعطای مدال لیاقت به پوتین

نکته جالب این که پوتین علاقه‌ای به شهر مسکو نداشت و آن را شهری «به سبک شهرهای اروپایی» می‌دانست.

پوتین درباره شهر مسکو گفته است: «نمی‌توانم بگویم که مسکو را دوست ندارم. فقط سنت پترزبورگ را بیشتر دوست دارم. در مورد شهر مسکو هم باید بگویم که به وضوح یک شهر اروپایی است.»

شهر مسکو

در این دوران پرکاری و صعود سریع به مراتب بالا وی موفق شد که از تز دکترای خود در زمینه اقتصاد نیز دفاع کند.

برطبق گزارشات کاخ کرملین، علی‌رغم فعالیت‌های سیاسی گسترده وی موفق شد که در سال ۱۹۹۷ میلادی از تز دکترای خود در رشته اقتصاد در موسسه معدن کاوی ایالتی سنت پترزبورگ (St. Petersburg State Mining Institute) دفاع کند.

با این وجود تخصص پوتین در حوزه اقتصاد همیشه مورد سوال قرار گرفته است.

موسسه معدن کاوی ایالتی سنت پترزبورگ

 «سرگئی پوگاچف» (Sergei Pugachev) که از وی به عنوان «بانکدار کرملین» یاد می‌شد، می‌گوید: »پوتین هیچ‌چیز در مورد اقتصاد نمی‌داند. اصلا از اقتصاد خوشش نمی‌آید. از نظر او اقتصاد بیش از حد خشک و خواندن و گوش دادن به گزارش‌های مالی خسته کننده است.»

در آگوست سال ۱۹۹۹ میلادی پوتین توسط «بوریس یلتسین» به عنوان نخست‌وزیر انتخاب شد. یک ماه بعد از این انتصاب محبوبیت پوتین تنها ۲ درصد بود.

از سال ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۹ میلادی چهار نخست‌وزیر آمدند و رفتند و پوتین نفر پنجم بود. وقتی که یلتسین اعلام کرد که پوتین جانشین اوست هیچ کس حرف او را باور نمی‌کرد. همه انتظار داشتند که «یِوگنی پریماکوف» (Yevgeny Primakov) به عنوان جانشین وی انتخاب شود؛ زیرا او شخصیت تاثیرگذاری داشت و «با همه دوست بود، از مادلین آلبرایت گرفته تا صدام».

بوریس یلتسین و ولادیمیر پوتین به ترتیب رییس‌جمهور و نخست‌وزیر روسیه در سال ۱۹۹۹میلادی

سپس به یک باره در سال ۱۹۹۹ میلادی یلتسین از مقامت ریاست‌جمهوری استعفا داده و پوتین را رییس‌جمهور جدید کشور نامید. بسیاری بر این باورند که یلتسین برای محافظت از خود، پوتین را به عنوان رییس‌جمهور جدید روسیه اعلام کرد؛ زیرا آتش جنگ در چچن زبانه می‌کشید و محبوبیت او به شدت در حال کاهش بود.

جالب این که یکی از اولین اقدامات پوتین در مقام ریاست‌جمهوری اعطا کردن «مصونیت اداری و جنایی به یلتسین شامل حفاظت از نامه‌ها، مکان زندگی و دیگر اموال در مقابل بازرسی و دخل و تصرف» بود.

در سال ۲۰۰۱ میلادی به بوریس یلتسین به خاطر خدماتش به کشور نشان لیاقت درجه یک اعطا شد

پوتین در اولین سخنرانی رسمی خود به عنوان رییس‌جمهور روسیه به مردم قول آزادی عقیده، آزادی بیان، آزادی رسانه‌ها و محترم شمردن حق مالکیت افراد بر اموال شخصی‌شان را داد. متن صریح سخنرانی وی بدین شرح است:

«هشدار می‌دهم که هر تلاش و عملی خارج از قوانین روسیه، فراتر از قانون اساسی روسیه به شدت سرکوب خواهد شد. آزادی بیان. آزادی عقیده. آزادی رسانه‌های ارتباط جمعی. حق مالکیت شخصی. این‌ها حقوق اساسی یک جامعه متمدن هستند و حکومت محترم شمردن و دفاع از آنان را وظیفه خود می‌داند.»

اولین سخنرانی رسمی پوتین به عنوان رییس جمهور روسیه در ۳۱ دسامبر سال ۱۹۹۹ میلادی

پوتین در طول اولین دوره ریاست‌جمهوری خود کاملاً بر مسائل داخلی تمرکز داشت. او دو موضوع را در رأس برنامه‌های کاری خود قرار داده بود: جنگ با چچن و مبارزه با نظام آلیگارشی به جا مانده از دوران یلتسین.

پوتین در یک دوره بسیار حساس و سرنوشت‌ساز حکومت را در روسیه به دست گرفت. کشور در حال جنگی فرسایشی با شبه‌نظامیان چچنی بود، منطقه‌ای که رسماً قسمتی از قلمرو روسیه به شمار می‌آمد.

از این گذشته نزدیکان بوریس یلتسین نیز به شدت برای رسیدن به قدرت بیشتر تلاش می‌کردند.

سرهنگ الکسی ماخوتین (Alexei Makhotin) از افسران سرویس امنیت داخلی که در جنگ چچن شرکت داشت لقب قهرمان ملی روسیه را دریافت کرد

پوتین می‌دانست که نزدیکان قدرتمند یلتسین پتانسیل لازم برای رسیدن به قدرت و شکست او را دارند بنابراین با آن‌ها وارد معامله شد. بر اساس گزارش شورای روابط خارجی : در جولای سال ۲۰۰۰ میلادی پوتین به آلیگارش های دوره یلتسین اعلام کرد تا زمانی که در سیاست‌های وی دخالت نکرده و وارد عرصه سیاسی نشوند به هیچ عنوان مزاحم فعالیت‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری‌های گسترده آن‌ها نخواهد شد.

بوریس برزوفسکی (Boris Berezovsky) از آلیگارش‌های بانفوذ و قدرتمند دوران یلتسین

سپس پوتین صفت خود به عنوان ›مرد عمل« را با حل کردن قائله جنگ دوم چچن تثبیت کرد. در سال ۲۰۰۲ میلادی یک سالن تئاتر در شهر مسکو توسط ۴۰ شبه نظامی چچنی به رهبری ژنرال ›موفسار بارایف« (Movsar Barayev) تصرف شد و در طی ۳ روز گروگانگیری ۱۲۹ نفر از ۹۱۲ گروگان کشته شدند.

این حادثه در برهه‌ای سرنوشت‌ساز اتفاق افتاده و اعتبار داخلی پوتین را در معرض خطر قرار داد. اما «عکس العمل بی‌رحمانه و خشونت‌آمیز وی به این گروگانگیری و رد درخواست مذاکره با گروگانگیران بر شهرت او به عنوان مرد عمل افزود». در حمله نیروهای ویژه ارتش به  گروگانگیران تمامی آنها کشته شدند. بعد از پایان یافتن این قائله محبوبیت پوتین به بالای ۸۳ درصد رسید.

بحران گروگانگیری در تئاتر مسکو، ۲۳ اکتبر ۲۰۰۲ میلادی

در سال ۲۰۰۴ پوتین برای بار دوم به عنوان رییس‌جمهور روسیه سوگند یاد کرد. او همچنان بر مسایل درون کشور تمرکز داشت اما اقدامات او در جهت محدودسازی رسانه‌ها با انتقادات شدیدی روبرو شد.

در ۷ اکتبر سال ۲۰۰۶ میلادی روزنامه‌نگار معروفی به نام ›آنا پولیتکوفسکایا« (Anna Politkovskaya) بعد از نوشتن مقالاتی در مورد فساد در ارتش روسیه و حکومت چچن در آپارتمانش به قتل رسید. مقامات غربی پوتین را به خاطر عدم حمایت از رسانه‌ها مسئول اصلی این جنایت می دانستند.

به گزارش بنگاه خبری روسیه ( TASS)، متهمان به قتل اعتراف کردند که  «احمد زاکایف» (Akhmed Zakayev) و «بوریس برزوفسکی» دستور قتل آنا پولیتکوفسکایا را صادر کرده‌اند.

آنا پولیتکوفسکایا

با این وجود پوتین از محبوبیت بالایی در بین مردم کشورش برخوردار بود. در طول دو دوره اول ریاست‌جمهوری وی اقتصاد روسیه رشد چشمگیری داشت.

رشد ناخالص داخلی روسیه در طول دو دوره ریاست‌جمهوری پوتین  ۷۰ درصداعلام شد و میزان سرمایه گذاری خارجی نیز ۱۲۵ درصد افزایش یافت. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی «رشد ناخالص داخلی روسیه در سال ۲۰۰۷ با رقم سال ۱۹۹۰ میلادی برابر شد که نشان می‌داد کشور بحران اقتصادی گسترده و وحشتناک دهه ۱۹۹۰ میلادی را پشت سر گذاشته است».

رشد اقتصادی روسیه از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی

 در سال ۲۰۰۸ میلادی «دیمیتری مدودف» (Dmitry Medvedev) به عنوان رییس‌جمهور جدید روسیه انتخاب شد. روز بعد وی پوتین را به عنوان نخست‌وزیر خود انتخاب کرد و بلافاصله روسیه وارد بحران اقتصادی جدیدی شد.

وقتی که بحران اقتصادی جهانی به وقوع پیوست اوضاع برای روسیه بسیار بدتر بود. اقتصاد روسیه که وابستگی بسیاری به سرمایه‌گذاری خارجی داشت بیشترین صدمه را از این بحران جهانی متحمل شد. علاوه بر این بحران اقتصادی نشان داد که اقتصاد روسیه وابستگی غیرقابل انکاری به فروش نفت و گاز داشته و کاملاً با سیاست های حکومت در ارتباط است.

مدودف و آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان در سال ۲۰۰۸ میلادی

در سال ۲۰۰۸ میلادی روسیه وارد جنگی ۵ روزه با گرجستان شد. این جنگ دو کشور روسیه و گرجستان و همچنین مناطق اوستیای جنوبی و آبخازیا (South Ossetia and Abkhazia) را درگیر خود کرد. این دو منطقه از دهه ۱۹۹۰ میلادی همواره به دنبال بدست آوردن استقلال و جدا شدن از گرجستان بوده‌اند و روسیه نیز این استقلال را به رسمیت می‌شناخت، موضوعی که کشورهای غربی آن را محکوم می کردند.

به گزارش بی بی سی، بعد از این مناقشه کوتاه روسیه اعلام کرد که استقلال اوستیای جنوبی و آبخازیا را به رسمیت می‌شناسد. کشورهای متحد روسیه از جمله نیکاراگوئه و ونزوئلا و تعدادی از کشورهای کوچک دیگر نیز پشتیبانی خود از اعلام استقلال این دو منطقه را اعلام کردند.

در بین جوامع بین‌المللی، اوستیای جنوبی هنوز هم رسما «بخشی از قلمرو گرجستان» به شمار می‌آید و گرجستان نیز همواره از آبخازیا به عنوان «منطقه جدا شده» یاد می‌کند.

اوستیای جنوبی و آبخازیا

 در سال ۲۰۱۲ میلادی پوتین با کسب ۶۳٫۶ درصد آرا بار دیگر به عنوان رییس‌جمهور روسیه انتخاب شد. این دوره از ریاست‌جمهوری وی بعد از انجام اصلاحات در قانون اساسی ۶ سال خواهد بود. این انتخابات با اعتراض‌ها و شبهه‌هایی همراه بود. صحت انتخابات به چالش کشیده شد و بسیاری اعلام کردند که در انتخابات تقلب صورت گرفته است. با این وجود بر طبق آمار رسمی رسانه‌های داخلی، روسیه پوتین نزدیک به ۶۴ درصد آرا را به خود اختصاص داده بود.

مراسم تحلیف پوتین در سال ۲۰۱۲ میلادی

 دوسال بعد، در  مارس ۲۰۱۴ میلادی، پوتین منطقه کریمه (Crimea) اوکراین را به خاک روسیه ضمیمه کرد و بحرانی بزرگ در سطح بین‌المللی ایجاد شد.

رییس‌جمهور برکنار شده اوکراین «ویکتور یانوکوویچ» (Viktor Yanukovych) «با ارسال نامه‌ای» به پوتین از وی خواست که «با استفاده از نیروهای نظامی تحت فرمان خود قانون و امنیت را به اوکراین بازگرداند.»  بر طبق گزارش روزنامه نیویورک‌تایمز، (New York Times): پارلمان روسیه به پوتین «اختیارات وسیعی برای استفاده از نیروی نظامی در پاسخ به انقلاب سیاسی اوکراین داد که باعث سرنگونی متحد نزدیک روسیه (یانوکوویچ) و استقرار یک حکومت وفادار به غرب شده بود. در نتیجه حکومت تازه تاسیس اوکراین در خطر حمله نظامی روسیه قرار گرفت.

پوتین در حال امضای قانون الحاق کریمه و سواستوپول (Sevastopol) به خاک روسیه، ۲۱ مارس ۲۰۱۴ میلادی

در روز ۲ مارس همان سال روسیه کنترل کامل منطقه کریمه را به دست گرفت و در روز ۱۶ مارس «اکثریت قریب به اتفاق» ساکنان کریمه به جدایی از اوکراین و الحاق به روسیه رأی مثبت دادند.

 اخیراً روسیه در صدد برآمده که روابط خود را با چین افزایش دهد زیرا بعد از تحریم‌های اقتصادی کشورهای غربی ، نیاز خود به یک شریک تجاری جدید را احساس کرده است. روسیه قرارداد احداث یک خط لوله انتقال گاز به ارزش ۷۰ میلیارد دلار را با چین امضا کرده و دو کشور قصد دارند که یک خط راه‌آهن سریع السیر به طول هزاران کیلومتر از مسکو تا پکن را احداث کنند.

به گزارش نشریه بلومبرگ، بعد از این که روسیه به خاطر مسئله اوکراین منزوی شد سعی دارد سرمایه خارجی لازم برای خروج از رکود را از طریق چین تامین کند.

پوتین و شی جین پینگ، رییس جمهور چین

هیچ کس نمی‌داند که حرکت بعدی پوتین چه خواهد بود اما از آن جایی که وی قصد دارد برای بار چهارم نیز در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کند احتمالاً تا سال ۲۰۲۴ میلادی حرکات غیرمنتظره زیادی از وی خواهیم دید.

زمانی که پوتین معاون شهردار سنت پترزبورگ بود نزدیکان وی او را «رییس» (Boss) صدا می‌زدند. امروزه نزدیکانش او را «تزار» می‌نامند و مجله فوربس نیز وی را به عنوان قدرتمندترین فرد سال ۲۰۱۴ میلادی جهان انتخاب کرده است.

و بدین ترتیب معلوم نیست که در آینده مردم او را با چه نامی صدا بزنند!

کد خبر : ۴۵۱۸۷۵