سوگواری در تل آویو از کنار کشیدن جنایتکار جنگی
استعفای تونی بلر چه تاثیری بر مذاکرات صلح خواهد داشت؟ چهرهای که پس از بلر جایگزین او خواهد شد قطعا با لابی و اعمال نفوذ صهیونیستها روی کار خواهد آمد تا بتواند خواستهها و هدفگذاریهای آنها را به پیش ببرد.
در گوشه و کنار جهان و به خصوص در نقاط کور و اضلاع تاریک سیاست بینالملل هر از چندگاهی سازمانها و نهادهایی تاسیس میشوند که مسئولیت پیگیری امور خاص و مشخصی را به عهده میگیرند. زمانی که عنوان سازمان، گروه، نهاد و عباراتی از این دست به میان میآید، بیشک ذهن هر انسانی به سمت یک اجتماع منسجم و هدفمند سوق پیدا میکند.
ممکن است این سازمانها رسمی باشند یا غیر رسمی اما آن چیزی که مورد نظر است، تشکیل و فعالیت این گروهها و نهادها است. با نگاهی به اخبار سه ماهه، شش ماهه یا یک سالهای که در سطح رسانهها منتشر میشود، به اسامی و عناوین متعددی از کنفرانسها، نشستها، گروهها، انجمنها و نهادهای بینالمللی خارجی برخورد میکنید که شاید در سال یک بار بیشتر از آنها نام برده نشود یا اگر هم نام آنها منتشر میشود، خروجی فعالیتهای آنها نامشخص و اصولاً بی فایده است و تنها بودجهای در این بین به هدر میرود.
هدفی که محقق نخواهد شد
گروه چهارجانبه صلح خاورمیانه که متشکل از کشورهای آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا و سازمان ملل است، یکی از گروههایی به شمار میرود که موارد ذکر شده در سطور فوق در مورد آن صدق میکند. این گروه در کنار کنفرانس آناپولیس و کنفرانس صلح خاورمیانه و همچنین طرح 18 ماهه فرانسه که در هفتههای اخیر از آن صحبت شده بود، در راستای برقراری صلح در مناطق اشغالی و آشتی صهیونیستی – عربی همچنان میکوشد تا بتواند این موضوع که یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی واشنگتن و خصوصاً دموکراتهای حاکم بر کاخ سفید است را محقق کند که تاکنون این امر محقق نشده است.
عدم کارایی فعالیت «گروه چهارجانبه صلح خاورمیانه» تا جایی پیش رفت که چهارشنبه هفته گذشته برابر با 27 می 2015 «تونی بلر» نخستوزیر پیشین بریتانیا که به عنوان فرستاده ویژه این گروه در مساله خاورمیانه محسوب میشد، از سمت خود استعفاء کرد که تاکنون جانشین وی مشخص نشده است.
بان کی مون عامل اصلی به نتیجه نرسیدن مذاکرات صلح
در بیان و تشریح ناکارآمدی فعالیتهای این گروه علل بسیاری وجود دارد. اما یکی از دلایل ظاهری و شکلی که در این بین بایستی به آن اشاره کرد، حضور «بان کی مون» به عنوان دبیر کل سازمان ملل است. رفتار خنثی و دوگانه وی باعث شده تا اقدامهای این گروه تنها با صدور و خواندن تعدادی بیانیه و چند سفر تونی بلر به تل آویو و کشورهای هم جوار با فلسطین خلاصه شده و این گروه را به ویترین حل و فصل مناقشات میان اسرائیل و فلسطین تبدیل کند.
همین موضوع یعنی بیتفاوتی دبیر کل سازمان ملل به تمامی وقایع و فجایعی که در سطح دنیا اعم از جنگ در سوریه، عراق، یمن، لیبی، آفریقای مرکزی و کشورهای دیگر رخ میدهد باعث شده تا شخصی مانند نخستوزیر سابق انگلستان که به وی در داخل خاک کشورش عنوان جنایتکار جنگی را دادهاند، به عنوان فرستاده ویژه این گروه انتخاب شود.
خندهها و گریههای حاصل از روی کار آمدن بلر
زمانی که تونی بلر در سال 2007 میلای و پس از پایان مدت نخستوزیری خود به عنوان فرستاده ویژه گروه چهارجانبه انتخاب شد، نخستین کسانی که از این انتخاب خشنود شدند، مقامهای سیاسی تلآویو و در راس آنها بنیامین نتانیاهو بود. آنها میدانستند تا زمانی که مهره خودشان در راس این گروه قرار دارد، هیچ اتفاقی در راستای بهبود و پیگیری موضوع صلح بین اسرائیل و فلسطین نخواهد افتاد.
فلسطینیها و تشکیلات خودگردان فلسطین هم از منصوب شدن تونی بلر به این سِمَت چندان خوشحال نشدند و همین موضوع که دامنه آن نزدیک به هشت سال است که ادامه دارد، موجب شده تا کنارهگیری وی از این سمت با بیتفاوتیهای فلسطینیان روبهرو شود. به گونهای که شبکه الجزیره وجود تونی بلر به عنوان فرستاده ویژه به خاورمیانه را تنها برای صهیونیستها مفید دانست و حتی از فعالیتهای اقتصادی وی در طول این مدت سخن به میان آورد.
89 قطعنامه بیاثر علیه اسرائیل
نکتهای که در بین وجود دارد، این است که نه تنها تونی بلر بلکه کلیت گروه چهارجانبه صلح و همچنین سازمان ملل هیچ میل و رغبتی در خصوص حل و فصل مساله میان فلسطین و اسرائیل ندارند. در اثبات این موضوع میتوان به سخنان «رجب طیب اردوغان» نخستوزیر ترکیه در سال 2011 اشاره کرد. وی در سخنان خود به بیتاثیر بودن و عملی نشدن تحریمها علیه اسرائیل اشاره کرده و گفته بود که اگر 89 قطعنامهای که علیه اسرائیل وضع شده بود، تاکنون اجرایی میشد حتماً مذاکرات صلح به نتیجه میرسید.
انتخاب جنایتکار جنگی برای تحقق صلح
نکته دیگر این است که از همان روز اولی که بلر به عنوان فرستاده ویژه و مجری پیگیری طرح صلح انتخاب شد، هیچ انتظاری در خصوص بهبود این طرح و به نتیجه رسیدن آن محتمل نبود. به بیانی دیگر باید گفت که کسی که خود یکی از پایههای اصلی دخالت نظامی در عراق و افغانستان در سال 2003 بود و به عنوان کشور دوم از حیث تعداد نیرو و مقدار تجهیزات در این دو کشور محسوب میشد، چطور میتواند رو در روی مقامهای رژیم صهیونیستی بایستد و از فلسطین دفاع کند و دستاورد اقتصادی و سیاسی در این بین به وجود آورد؟
به گونهای که «علی الجرباوی» وزیر سابق فلسطینی و استاد علوم سیاسی در دانشگاه بئرزیت که در نزدیکی رامالله قرار دارد، پس از استعفای بلر بیان کرده بود که بزرگترین دستاورد بلر، ایجاد گذرگاه الجلمه (نزدیک شهر جنین در شمال کرانه باختری رود اردن) بود. اما بلر به هیچ وجه حاضر به رویارویی با اسرائیل نبود و اگر او به دنبال دستاورد واقعی در اقتصاد بود، میبایست برای ایجاد گذرگاهها و تسهیل رفت و آمد و لغو محاصره، رو در روی اسرائیل قرار میگرفت ولی او حاضر به این کار نبود.
جرج بوش و مساله فریب
اما مساله دیگری که از زمان انتصاب بلر در گروه چهارجانبه خشم مردم لندن و دیگر شهرهای بریتانیا را برانگیخت، افشای اسنادی بود که مربوط به نامهنگاریها و شنود مکالمات جورج بوش و تونی بلر در زمان نخستوزیری وی میشد. تمامی این اسناد از دروغ گفتن بلر به مردم بریتانیا در خصوص همکاری انگلستان و ایالات متحده در حمله نظامی به عراق و افغانستان پرده برداشت. در این اسناد آمده است که ساکن خانه شماره 10 خیابان داونینگ بریتانیا هرگونه حمله نظامی به عراق و افغانستان را به گردن کشور فرانسه انداخته و گفته است که مقامهای پاریس ورود بریتانیا به این دو کشور را وتو کردهاند که البته عکس این موضوع اتفاق افتاد و تمامی مردم انگلستان خود را فریبخورده عنوان کردند.
بلر شریک دزد و رفیق قافله
به هر ترتیب نه روی کارآمدن بلر و نه استعفای او به نفع ساکنان فلسطین نبود چراکه نمایشنامه صلح فلسطین در آوریل سال 2014 شکست خورد و فلسطینیها از آن زمان برای تصویب پیشنویسی در سازمان ملل به منظور پایان دادن به اشغالگری اسرائیل تلاش میکنند .تا جایی که «محمد اشتیه» مذاکرهکننده فلسطینی در گفتوگو با خبرگزاری فرانسه گفته بود که بلر هیچ کمکی به حل مسئله فلسطین نکرد بلکه اسرائیل از او برای توجیه اشغالگری و شهرکسازی استفاده کرد.
بنابراین باید گفت که چهرهای که پس از بلر جایگزین او خواهد شد، حتماً با لابی و اعمال نفوذ صهیونیستها به روی کار خواهد آمد تا بتواند خواستهها و هدفگذاریهای آنها را به پیش ببرد و البته باید مقداری هم به سمت واشنگتن متمایل باشد. چراکه طرح صلح میان اسرائیل و فلسطین یکی از سه پروندهای است که اوباما و تیمش به دنبال به ثمر رساندن آن هستند تا بتوانند نمره قابل قبولی را در کارنامه خود ثبت کنند.
گزارش: فرشاد گلزاری