قائد اسلامینسب، چهره انقلابی بوشهری درگذشت
صبح امروز در یک حادثه رانندگی در محور گناوه دیلم استان بوشهر که بین دو دستگاه پژو رخ داد، 5 نفر کشته و 2 نفر زخمی شدند که قائداسلامینسب چهره معروف انقلابی در میان فوتشدگان بود.
به گزارش خبرنگار ایلنا از بوشهر، صبح امروز بر اثر تصادف بین دو دستگاه پژو، در محور گناوه به دیلم (10 کیلومتری دیلم)، نیز 4 نفر از سرنشینان یکی از خودروها جان خود را از دست دادند و در خودروی دیگر نیز یک نفر کشته و دو نفر زخمی شدند.
بر اساس این گزارش، قائد اسلامینسب از چهرههای معروف حوادث روزهای انقلاب در این حادثه جان خود را از دست داد. همچنین در این حادثه همسر و دختر وی نیز در بین کشتهشدگان این حادثه رانندگی بودهاند.
به گفته شاهدان عینی، پس از وقوع این حادثه بلافاصله نیروهای امدادی در محل حادثه حاضر شدند و زخمیها را به بیمارستان دیلم منتقل کردند.
جوانی بوشهری که روزنامه اطلاعات آن روز تاریخی را با تیتر درشت «شاه رفت» بهصورت کلاهی بر سرنهاده و دو اسکناس که جای تصاویر شاه مخلوع را از آنها درآورده، در دست گرفته و از اعماق وجودش شعار میدهد و کمتر کسی وجود دارد که او را ندیده باشد و بارها و بارها تصاویر او از صداوسیمای ملی پخش شده است.
قائد اسلامینسب متولد 1335 و اصالتاً اهل شهرستان دیلم از توابع استان بوشهر، همان چهره معروف انقلابیست که در روز فرار شاه از ایران، در 26 دیماه 57، روزنامه اطلاعات را روی سَرش گذاشته بود.
او با فرمان امام راحل (ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تاریخ یکم تیرماه 58 مأمور تشکیل جهاد سازندگی در بوشهر شد، چهار سال مسئولیت جهاد سازندگی شهرستان بندر دیلم را عهدهدار بود و سه سال نیز در همین مسئولیت در شهرستان بندر گناوه ماند و همچنین به مدت چهار سال بهعنوان مسئول مهندسی و بهداشت جهاد استان بوشهر، سه سال فرماندار شهرستان بندر دیلم، هشت سال مدیرعامل جهاد نصر بوشهر، سه سال مسئول گردان مهندسی جنگ جهاد سازندگی بوشهر، سه سال و نیم سال فرماندار دشت آزادگان فعالیت داشته است.
وی دارای مدرک تحصیلی مهندسی عمران و فوقلیسانس مدیریت بوده که بیش از یک سال فرماندار ماهشهر بود و همچنین از کاندیدای حوزه بوشهر، گناوه و دیلم در نهمین دوره مجلس شورای اسلامی و فرماندار نمونه کشور در سال 89 بوده است.
امروز او در میان بوشهریها و مردم انقلابی ایران نیست اما یاد و خاطرهاش بر روی زبانهاست. فعالیت انقلابی و اعتراضی خود علیه شاه را در خوابگاه هنرستان شبانهروزی حاج جاسم بوشهری آغاز کرد و از سال 48 در بندر دیلم بهوسیله ارتباط با معلمان دلسوز و مؤمن و مردمی انقلابی و آشنایی بیشتر با روحانیت، بهویژه مرحوم شیخ احمد توکلی که در دیلم دوران تبعید خود را سپری میکرد، امام شناسی را آغاز کرد.
قائد فعالیتهای مبارزاتیاش را همگام با مردم انقلابی دیارمان بوشهر از سال 1350 بهطور فراگیر آغاز کرد و تا انقلاب 57 با مردم گامهای مستحکم و شجاعانه برداشت و انقلاب را تنها نگذاشت.
یار دیرین امام و رهبری؛ نقش مهمی در مبارزات آن زمان داشت و برای آگاهی دادن به مردم، اعلامیهها و نوارها و عکسهای امام خمینی (ره) را به مردم میرساند و از رابطین بین بوشهر، قم، تهران و شهرهای دیلم و گناوه بود.
این چهره انقلابی سختیها و مشقتهای فراوان را به دوش میکشید تا با مردم ارتباط برقرار کند و پیام امام خمینی (ره) را به مردم برساند و بیش از یک و نیم سال در بوشهر با نام مستعار و بهصورت مخفی و در قالب یک بازرگان نیز منزلی را در منطقه صلح آباد اجاره کرده بود و فعالیت میکرد.
قائد در گفتههای خود درباره آن دوران گفته است؛ «دو بار در همین مدت توسط مردم بوشهر مورد اعتراض و حمله قرار گرفتم، چراکه تصور میکردند که من ساواکی هستم و بین مردم نفوذ کردهام، که با شناختی که برخیها به دست آورده بودند مانع از ادامه و تکرار این روند شدند.»
شعار مرگ بر شاه را به بوشهر آورد
اما چه کسی بود که شعار مرگ بر شاه را به بوشهر آورد و او کسی نبود جز قائد اسلامینسب و نخستین باری که شعار «مرگ بر شاه» در بوشهر طنینانداز شد، زمانی بود که او بهتازگی از قم برگشته بود و این شعار را ازآنجا با خود آورده بود که در نخستین اعتراض دستهجمعی و مردمی بوشهر سر داده شد و در آن زمان فردی کارگر به نام «جمشیدو» در همان تظاهرات بهاشتباه مورد اصابت گلوله دژخیمان پهلوی قرار گرفت و به شهادت رسید.
قائد و یارانش در کنار تکثیر و پخش نوارها و اعلامیهها با فسادهای اجتماعی و معلمان کمونیستصفت مبارزه میکردند و حال که او در میان ما نیست باید خاطرات پیروزی انقلاب را از گفتههای او دنبال کرد.
در واپسین روزهای حیات منحوس رژیم پهلوی، باوجوداینکه دانشآموز دبیرستان سعادت نبود اما برای انجام کارهای مبارزاتی و اعتراض به آنجا میرفت که دبیرستان سعادت محاصره شد.
وی به همراه تعدادی از همرزمان بالای پشتبام دبیرستان میرفت و شروع به پرتاب سنگ بهسوی نیروهای امنیتی میکرد که ناگهان گلولهای به قلب یکی از دوستان دانشآموز به نام «میگلی» اصابت کرد و منجر به شهادت وی شد و به همراه یارانش برای تلافی این حادثه تلخ، محاصره را شکسته و وارد اماکن دولتی شدند و اقدام به شکستن مجسمههای شاه مخلوع کردند و محکم و استوار جنگیدند تا اینکه حکومتنظامی شد.
آنچه در خاطرات انقلابی قائد میتوان به آن اشاره کرد نیز به آتش کشیدن مشروبفروشیها در آن زمان بود و او بسیار شجاع بود که اقدام به گذاشتن مواد منفجره در کلانتری صلح آباد کرد.
فعالیت قائد به تنها در بوشهر نبود و هیچکس از او خبری نداشت و با خانواده خداحافظی کرده بود و به تهران رفته بود و حضور او در تهران بیشتر برای تهیه عکس، اعلامیه، کتابهای انقلابی، پوستر و ... بود و در اکثر راهپیماییها نیز شرکت داشت و در نقل خاطراتش خدا را شکر میکند و میگوید؛ «خدا را شاکرم که قطرهای ناچیز از اقیانوس مردم خوب و انقلابی ایران بوده و راه و روش خود را پیدا کرده بودم و همگام با مردم و گوشبهفرمان امام (ره) در روند براندازی نظام ستمشاهی مشارکت داشتم.»
اوج مبارزه انقلابی مردم از 17 تا 23 بهمنماه 57 بود که بهطور مستقیم وارد جنگ و مبارزه شدند و قائد در حوادث تاریخی آن ایام ازجمله تسخیر کلانتریها، پادگانها، اماکن مستشاران آمریکایی، کارخانه اسلحهسازی، پادگان گارد شاهنشاهی، پادگان لویزان، دستگیری هویدا و ژنرالهای رژیم شرکت داشت.
روز 26 دیماه 57 که مصادف با روز فرار شاه از کشور بود، قائد جزو هدایتکنندگان و شعار دهندگان تظاهرات بود و ساعت 9 صبح روزنامه اطلاعات آن روز توزیع شد.
مرحوم قائد تیتر بسیار درشتی که این روزنامه با عنوان «شاه رفت» زده بود را سوژه بسیار مناسبی برای خوشحالی مردم دید و کلمه «در» را بین «شاه» و «رفت» اضافه کرد که تبدیل شد به «شاه در رفت» و آن را بهصورت کلاه درآورد و روی سَرش گذاشت.
دو اسکناس هزارتومانی هم که درون جیبم داشت و به خاطر نفرتی که از تصویر شاه خائن داشت، از جیبش بیرون آورد و در دو دستش گرفت و مشغول شعار دادن شد که پس از انقلاب تیتر یک روزنامهها و تلویزیون شد.
اما قائد در پیام خود به جوانان اینطور گفته است؛ «این انقلاب از آنیک گروه خاص و یک قشر از مردم و یا پایتختنشینها نبود، بلکه آن را بیشتر، پابرهنهها انجام دادند و تمام اقشار ملت یکپارچه و متحد به رهبری زعیمانه امام خمینی (ره) آن را به ثمر رساندند.»
«این انقلاب بهراحتی به دست نیامده، بلکه شکنجهها، تلاشهای فراوان، زندانیها، شهدای بسیار و ... را در پی داشته و باید برای حفظ آن تمام کوشش خود را به کار ببریم.»
«دشمن بهعناوینمختلف به دنبال ضربه زدن به انقلاب اسلامی ایران بوده اما به برکت بصیرت مردم و رهبری پیامبرگونه ولیفقیه تاکنون مأیوس مانده است.»
«رمز وحدت که همانا پیروی از فرامین امام راحل (ره) بود امروز نیز با اطاعت از فرامین مقام معظم رهبری باید حفظ شود و نباید بههیچعنوان اثرات ثمربخش این انقلاب را فراموش کنیم.»
گزارش: مرتضی عبداله زاده