در دومین جلسه اتاق فکر ارتقای فرهنگ ترافیک مطرح شد؛
هیچ کجای دنیا در بزرگراه دنده عقب نمی‌روند
کاهش آمار تصادفات رانندگی و تلفات آن در کشورمان، بیش از آنکه محصول اجرای قانون باشد، محصول کار فرهنگی بود و به عنوان نمونه در دهه ۱۳۷۰ حتی خود پلیس نیز کمربند ایمنی نمی‌بست اما امروز مردم عادی نیز از این وسیله استفاده می‌کنند.
ایلنا: دومین جلسه کمیته تخصصی اتاق فکر ارتقای فرهنگ ترافیک که به اهتمام معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران تشکیل شده، با حضور سید جعفر تشکری هاشمی معاون شهردار تهران و جمعی از اساتید و صاحب نظران علوم انسانی و اجتماعی برگزار گردید.
به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران، یکی از اساتید علوم ارتباطات در این جلسه گفت: اگر از تکنولوژی درست استفاده کنیم و فن‌آوری‌های روز را به شکل صحیح مورد بهره‌برداری قرار دهیم و هم‌زمان از توان مردم به درستی استفاده کرده و از ظرفیت عظیم مردمی به صورت صحیح بهره بگیریم، بسیاری از مشکلات حل می‌شود.
سلطانی‌فر: ترافیک تهران با سائوپائولو قابل مقایسه نیست
محمد سلطانی‌فر با اشاره به اینکه در چند سال اخیر پروژه‌های خوبی در حوزه حمل و نقل و ترافیک تهران به اجرا گذاشته شده، اظهار کرد: از جمله این پروژه‌ها می‌توان توجه ویژه به آموزش و ارتقای فرهنگ ترافیک، راه‌اندازی شرکت‌های خصوصی اتوبوسرانی و تاکسیرانی و استفاده از سیستم کارت پارک به منظور ساماندهی پارک حاشیه‌ای در حاشیه معابر را نام برد.
وی با بیان اینکه تهران ویژگی‌های خاص خود را دارد، تصریح کرد: به عنوان نمونه ساعات پیک ترافیک تهران مانند سائوپائولو در برزیل نیست که از ۶ صبح تا ۱۲ نیمه شب یک سره ترافیک داشته باشد، بلکه ساعات اوج ترافیک تهران محدود به دو سه ساعت صبحگاهی و دو سه ساعت عصرگاهی است و ترافیک این دو کلان‌شهر با هم قابل مقایسه نیست.
وی با ذکر اینکه ۷ درصد تصادفات بزرگراه‌های تهران به دلیل حرکت خودرو‌ها با دنده عقب اتفاق می‌افتد، تاکید کرد: ریشه اصلی این موضوع به فرهنگ رانندگی بر می‌گردد اما مسائلی مانند ساماندهی تابلوهای راهنمای مسیر در معابر بزرگراهی نیز در کاهش چنین حرکات خطرناکی که در هیچ کجای دنیا نمونه آن مشاهده نمی‌شود، می‌تواند موثر باشد.
خوشنویس: آموزش اصلیترین استراتژی تحول است
در ادامه این جلسه مدیر دفتر پژوهش‌های فرهنگی با تاکید بر اهمیت بالای مبانی نظری و مباحث تئوریک در حوزه مسائل فرهنگی از جمله فرهنگ ترافیک گفت: به این منظور باید به اعماق تاریخ کشورمان گذری عمیق داشته باشیم تا بر اساس شناخت جامعه ایران از دیرباز تا امروز، برای مشکلاتی که ریشه تاریخی و زمینه فرهنگی دارند، نسخه‌پیچی کنیم.
محمد حسن خوشنویس با اشاره به اینکه پدیده نوظهوری مانند مترو پیش از اینکه یک پدیده تکنولوژیک باشد، یک پدیده اجتماعی است چرا که اساساً ایستگاه‌های مترو مکان‌هایی اجتماعی محسوب می‌شوند، افزود: کیفیت زندگی باید در تهران تغییر کند و در جریان این تحول، توجه به آموزش به عنوان اصلیترین استراتژی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
وی با بیان اینکه موتورسیکلت وسیله‌ای است که در تشدید ترافیک بسیار موثر است، تاکید کرد: علاوه بر این بعضاً از این وسیله به عنوان وسیله‌ای برای آموزش نا‌به‌هنجاری و انجام بزهکاری استفاده می‌شود که منجر به نا‌به‌سامانی می‌گردد.
اسماعیلی: چرا وقتی به اروپا می‌رویم، اروپایی رانندگی می‌کنیم؟
همچنین در این جلسه پژوهشگر بر‌تر نیروی انتظامی در سال ۹۱ گفت: امروزه هنجار‌ها و نا‌هنجار‌ها در ترافیک با یکدیگر جابه‌جا عوض شده‌اند و باید ریشه‌یآبی شود که چرا مردم مبادرت به انجام اعمال ضد اجتماعی می‌کنند و از آن مهم‌تر چرا حتی خود مسئولان نیز مرتکب تخلف می‌شوند؟
علیرضا اسماعیلی با اشاره به اینکه در برخی نقاط دنیا از جمله آلمان بسیاری از تابلوهای ترافیکی را از معابر شهری و چراغ‌های راهنمایی را از چهار راه‌ها برداشته‌اند و حضور پلیس را در شهر‌ها به حداقل رسانده‌اند، افزود: این در حالی است که در کشور ما استفاده از تجهیزات ترافیکی و حضور عوامل انسانی برای هدایت و کنترل ترافیک هر روز بیشتر می‌شود.
وی با طرح این سوال که چرا ایرانیان هنگامی که به اروپا می‌روند از مردم آنجا نیز اروپایی‌تر رانندگی و رفتار می‌کنند؟ اظهار کرد: کشور ما، دانش و مردم ما، آگاهی لازم را دارند اما می‌بایست مدیریتی هماهنگ و یکپارچه وجود داشته باشد تا به جای تعریف پروژه، نسبت به تعریف پروسه اقدام کرده و این آگاهی و دانش را بازتعریف کند.
اسماعیلی با استناد به نقل قولی از شهید مطهری مبنی بر اینکه «کار فرهنگی زمان‌بر است»، تصریح کرد: کاهش آمار تصادفات رانندگی و تلفات آن در کشورمان، بیش از آنکه محصول اجرای قانون باشد، محصول کار فرهنگی بود و به عنوان نمونه در دهه ۱۳۷۰ حتی خود پلیس نیز کمربند ایمنی نمی‌بست اما امروز مردم عادی نیز از این وسیله استفاده می‌کنند.
فرهنگ مقصر شناختن قربانیان تصادفات را تغییر دهیم
وی با بیان اینکه آموزش ترافیکی باید از مهد کودک و کودکستان آغاز شود و اراده‌ای قوی پشت این تفکر باشد، گفت: کارهای آموزشی نباید مقطعی و جزیره‌ای باشند بلکه برای انجام یک کار فرهنگی موثر، نیازمند هماهنگی و استمراریم.
اسماعیلی با تاکید بر اینکه در موضوع تصادفات رانندگی باید فرهنگ مقصر شناختن قربانیان را به فرهنگ مقصر شناختن سیستم تغییر دهیم، گفت: آموزش باید مستمر بوده و متناسب با مخاطب طراحی و ارائه شود تا به باور عمومی تبدیل شود.
وی با ذکر این نکته که همان‌طور که برخی اقدامات باعث ابتلا به بیماری‌های کشنده‌ای نظیر ایدز و وبا می‌شود، اقدامی مانند عدم عبور از خط عابر پیاده نیز ممکن است به قیمت کشته شدن ما تمام شود، افزود: تا مردم به این باور نرسند که کشته شدن در تصادف صرفاً مال دیگران نیست و خودشان نیز ممکن است در تصادف کشته شوند، موفق نخواهیم شد.
این استاد دانشگاه علوم انتظامی در پایان خاطرنشان کرد: برای ارتقای فرهنگ ترافیک به تعریفی آگاهانه از موضوع و مدیریتی هوشمندانه برای تحقق آن نیاز داریم، ضمن اینکه باور مردم نسبت به اهمیت موضوع و حساسیت آن نیز از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.
