ارکستر ناموزون فوتبال ایـران؛
این استقلال، استقلالِ همیشه نیست!
متأسفانه مدیران باشگاههای ما به چیزی جز حواشی و قدرتنمایی فکر نمیکنند و در این راه از مشاورانی بهره میبرند که یادآور همین مباحث و مسائل باشند و بر آن دامن بزنند!!
ایلنـا: قافیه فوتبال ایران هر از گاهی ریتم ناخوشایندی دارد. هر چند نواختن هماهنگ این ارکستر نیز توقع بیش از اندازه است
باید دید تا به امروز کجای این مستطیل سبز بیگروکشی و درگیری پیش رفته؟ کدام اتفاق خوش در این فوتبال بدون نگرانی و دلشوره و ابهام رخ داده؟ کدام ساعت این فوتبال فارغ از تهمت و حاشیهپردازی پشت سر گذاشته شده؟ اگر متهم به بدبینی نشویم، میتوان از این دست سوالها بیش از این طرح کرد و سرانجام خطاب به برخی گفت: « ای کاش دست از سر این فوتبال نیمهجان بکشید». اما نه! این را نمیگوییم، زیرا فوتبال جهان با حاشیهها و گاه شوریهای خاص خودش جذاب است.
حالا اگر شدت شوری این حواشی در سرزمین ما به قدری است که دل آدم را میزند، این باز حکایت دیگری است. این شوری ِ ملالتآور در فصل نقل و انتقالات فوتبال این سرزمین بیش از پیش نمود پیدا میکند؛ آنجا که انتشار اخبار تصمیمها و عشقهای لحظهای برخی بازیکنان، بار دیگر دلسردی مخاطب را به دنبال دارد.
ریشهها را دریابیم...
اکنون باید پرسید مقصر این اوضاع و احوال کیست؟! آیا مسئولان رده بالای فدراسیون هستند یا مدیران باشگاهها و بازیکنان؟ اگر در ذهن خود درصد خطای این سه گزینه را بررسی کنید. میبیند کمترین خطا متوجه بازیکن است. مثل این میماند که در خانوادهای فرزند خطا کند، خب ابتدا باید با پدر و مادرش صحبت کرد و ریشه مسئله را جست.
باید از مدیران و رؤسای باشگاهها پرسید در این ظرف فوتبال چه ریختهاید که حالا لبریز شده و نمیتوانید آن را جمع کنید؟! وقتی این به اصطلاح مدیران پیش نگاه ملت، چه در رسانه و چه در جاهای دیگر به بدترین شکل ممکن برای هم خط و نشان میکشند و مثل بچهها قهر و آشتی به راه میاندازند، بدیهی است بازیکن حجب و حیایی نمیبیند که رعایت کند!.
متأسفانه مدیران باشگاههای ما به چیزی جز حواشی و قدرتنمایی فکر نمیکنند و در این راه از مشاورانی بهره میبرند که یادآور همین مباحث و مسائل باشند و بر آن دامن بزنند!!
دردسر بمب ترکاندن!
علی فتحاللهزاده که خود را از مدیران موفق و سردمدار خصوصیسازی در ایران میداند، بد نیست بگوید طی این سالیان دراز به بازیکنان خود چه آموخته؟ وقتی مدیر باشگاه بزرگ و مردمی استقلال با لحن خاص از ترکاندن بمب سخن میگوید، خب طبیعتا دست بازیکن هم برای ناز آوردن و بالا بردن میزان قرارداد باز است؛ جالب اینکه سرانجام پس از عقد قرارداد با آن ارقام نجومی، بار دیگر بر سر تیم منت گذاشته میشود. همین امسال، چند بازیکن با طرح این بحث که "میتوانستیم بیشتر و بهتر پول بگیریم اما در استقلال ماندیم" راضی به ادامه حضور در تیم شدند؟!
مرگ تدریجی...!
مدیریت در فوتبال ایران همچون سمی است که به تدریج و آهسته آهسته سبب مرگ میشود. در این زمینه میتوان به آن مدیران موفقی اشاره کرد که طی سالهای اخیر پای به عرصه فوتبال این سرزمین گذاشتند و دار و ندارشان را باختند و رفتند.
وقتی آقای مدیر برای اثبات خودش میگوید من «محکوم» به عدم امضاء قرارداد با فلانی هستم و مربی میگوید فلانی میماند و مسائل حل میشود؛ در این موقع وظیفه هوادار چیست؟! طبیعی است هوادار در این سردرگمی ِ مطلق خود را روبروی بازیکن، مربی یا مدیر میبیند و در نتیجه این حاشیهها، تیم بازنده و ناکام میشود.
در همه جای دنیا بازه نقل و انتقالات از مهیجترین روزهای پیش فصل برای هواداران است، اما اینجا همه دوست دارند این بازه زمانی هر چه سریعتر تمام شود تا تکلیف تیم خود را بدانند و یک نفس راحت بکشند.
در این مختصر نوشته علی فتحاللهزاده را به نقد کشیدیم، زیرا او همیشه مدعی است؛ مدعی اینکه رسم تیم بستن را میداند و بلد است چگونه بازیکن را از بغل تیم حریف و پای پله فرودگاه پایین بکشد اما امسال برخلاف گذشته حاشیهها را آنطور که باید ندید و امیدواریم این حاشیهها در لیگ آتی به استقلال و هواداران پرشمارش ضربه نزند.
یادداشت: رضا سالار