یادداشت؛
نقش شوراهای شهر و روستا در آبادانی و توسعه هر استان
شوراها در این میان با مشكلاتی نیز روبهرو بوده و هستند كه ادامه این وضعیت میتواند در استمرار ناكارآمدی این نهاد مؤثر بوده و آسیبهای جدی را به مدیریت مردمی شوراها وارد نماید.
ایلنا-خرم آباد: شوراهای اسلامی شهر و روستا نیز در قبال شهرداریها و دهیاریها عهدهدار تصمیمگیری و سیاستگذاریهای محلی هستند و دارای اختیارات وسیعی بوده كه باید بر عملكرد آنها نظارت داشته باشند.
نهم اردیبهشتماه سالروز تشكیل شوراها و روز شوراهای اسلامی بهانه خوبی است تا آنهایی كه دغدغه آینده این نهاد برآمده از انقلاب اسلامی را دارند، دست به قلم برده و برای افزایش نقش شوراها در مدیریت شهرها و روستاها بنویسند با این امید كه گوش شنوایی باشد، تفكراتی كه نه برای خودنمایی بلكه برای خیرخواهی بروز مییابد برای اصلاح و بهبود امور و اوضاع کمک بگیرند.
همه باید به این باور برسند كه مردم جایگاه بیبدیلی در تعیین سرنوشت دارند، این اندیشه در قرآن كریم، روایات و احادیث بویژه در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) مورد تأكید قرار گرفته است. این مردمند كه بیش از همه با ارزشمند و در ادوار مختلف تاریخی ماندند و با بد و خوب دولت و حكومتها ساختند و به زندگی خود ادامه دادند و دولتها و حكومتها یكی پس از دیگری آمدند و رفتند اما مردم همچنان مشغول زندگی هستند، بیشك دولتی و حكومتی مستدام و باثبات خواهد بود كه به جایگاه مردم باور بیشتری داشته باشد و برای بهتر زیستن مردم گام بردارد.
اداره امور محلی از قبیل عمران، آبادانی، بهداشت و به طور كلی تأمین رفاه و آسایش اهالی شهرها و روستاها به عنوان زیستگاهی مطلوب برای مردم وظیفهای است كه به عهده شهرداریها و دهیاریها نهاده شده است و بر اساس قانون، مردم در اداره امور، به طور مستقیم شركت و دخالت دارند و البته شهرداریها و دهیاریها دارای شخصیت حقوقی، استقلال مالی و اداری هستند و از خود دارای اموال، بودجه و درآمد، حقوق و تكالیف مخصوص و ممتاز از دولت هستند.
شوراهای اسلامی شهر و روستا نیز در قبال شهرداریها و دهیاریها عهدهدار تصمیمگیری و سیاستگذاریهای محلی هستند و دارای اختیارات وسیعی بوده كه باید بر عملكرد آنها نظارت داشته باشند.
اكنون چهارمین دوره فعالیت شوراهای اسلامی شهر و روستای كشور را تجربه میكنیم و در اینباره خاطرات خوب و بدی را به چشم دیده و به گوش شنیدهایم و آنچه برای ما باید اهمیت داشته است این است كه مردم چه وظایف و مسئولیتهایی دارند كه با انجام آنها شوراهای اسلامی بهتر میتوانند نقش خود را ایفا نمایند.
زمان برای نسل حاضر به سرعت در حال گذر است و ما علاقهمندیم تا نقش شوراهای اسلامی را آنگونه كه باید باشد به چشم ببینیم و در نتیجه عملكرد اعضای آنها، شاهد بهبود اوضاع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مردم شهرها و روستاهای كشورمان باشیم.
عدهای بر این باورند سه دوره چهارساله مدت كافی برای جا افتادن شوراها نیست و برای رسیدن به نتایج بهتر باید زمان بیشتری را سپری نماییم و كسانی نیز برخلاف نظر نخست میگویند كه برای ارزیابی و اصلاح امور شوراها حتی یك دوره فعالیت نیز كفایت میکند و اگر قرار باشد ما طراحی، برنامهریزی، اجرا، ارزیابی، اصلاح و نتیجهگیری همه برنامههای خود را به بلندمدت بسپاریم، نسل حاضر تنها رنجها و مشقتها را ببیند، در حالی كه عقل سلیم چنین استدلالی را نمیپذیرد.
منطقی است همه امور از نظر زمانی كوتاهمدت، میان و بلندمدت پیروی نماید و برنامهها نیز بر اساس مشخصات و مختصاتشان در چارچوب زمانبندی مذكور طراحی شده و به اجرا درآیند و به این ترتیب هم نسل فعلی و نسل بعدی از فواید وجود شوراها استفاده نمایند.
1) نخستین دوره شوراها در دولت اصلاحات شكل گرفت و ما از آغاز فعالیتهای شوراها، شاهد جولاندهی گروههای سیاسی در درون و بیرون این نهاد مردمی برای بهرهمندی از ظرفیتها و قابلیتهای آن در دستیابی به اهداف حزبی بودیم.
2) دومین دوره شوراها نیز با چالشهای جدی روبهرو شد و احزاب با تجربههای به دست آمده دوره اول وارد عرصه شدند و بسیاری از فرصتها را از مردم گرفتند تا اینكه نوبت به دوره سوم رسید كه هماكنون نیز ادامه دارد.
البته باید شوراهای اسلامی شهر و روستاهای كشور را گام بسیار مهم و بلند در اعمال اراده مردم در مدیریت شهرها و روستاها دانست که در این مدت نیز توانستهاند موفقیتهای چشمگیری به دست آورند اما در این میان با مشكلاتی نیز روبهرو بوده و هستند كه ادامه این وضعیت میتواند در استمرار ناكارآمدی این نهاد مؤثر بوده و آسیبهای جدی را به مدیریت مردمی شوراها وارد نماید.
جالب است بدانیم كه هم در دوره اصلاحات و هم در دوره احمدینژاد شوراها در جدالی سخت با دولت بودند تا نقش واقعی خود را در عمل اثبات نمایند و از دخالتها كه در قالب نظارت، هدایت و راهبری از سوی دستگاه اجرایی بروز مییافت جلوگیری نمایند.
در دولت احمدینژاد اعضای شوراها انتظار داشتند تا رئیسجمهور و یارانش كه خود را از جنس مردم و برای مردم میدانستند بیشترین خدمات را به شوراها ارائه دهند تا كارهای عقب مانده ناشی از سوء مدیریت دولتمردان قبلی به جریان افتاده و اوضاع اصلاح یابد اما اینچنین نشد و با وجود اینكه هم مجلس و هم دولت علاقهمند به حضور هر چه بیشتر مردم در اداره امورشان بوده و هستند، اخبار موجود نشان از استمرار مشكلات را میدهند.
به راستی چرا دولت نمیخواهد كه شوراهای اسلامی شهرها و روستاهای كشور به ظرفیتهای واقعی خود برسند و آنگونه كه قانون اساسی و دیگر قوانینی كه به طور مستقیم و غیر مستقیم نقش شوراها را تعیین نمودهاند مدیریت به دست نمایندگان واقعی مردم برسد.
به رسمیت شناختن ظرفیتهای قانونی شوراها برای انجام نقش مؤثرتر در امور فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و بویژه عمرانی؛ ایجاد و برقراری اشتغال و درآمدهای پایدار از سوی دولت مورد انتظار است از یكسو و انتخاب صحیح نمایندگان مردم در شوراها از نظر تعهد، تخصص و دلسوزی و تجربه میتواند از سوی دیگر در به فعلیت رساندن قانون شوراها مؤثر باشد.
انتخابات چهارمین دوره شورای اسلامی شهرها و روستاها فرصتی است در اختیار مردم تا با انتخاب آگاهانه و دقیق خود ضمن اعمال اراده خود در مدیریت شهری و روستایی در به فعلیت رساندن ظرفیتهای بیانتها در این نهاد مردمی قدم مثبت بردارند.
یاداشت: کریم داوودی نژاد