سارق ۱۸ ساله در گفت‌وگو با ایلنا:
برای تامین خرج مواد و غذا دزدی می‌کردم/روزی ۶۰ هزار تومان هزینه اعتیادم می‌شد
یک سارق ۱۸ ساله که حدود دو سال است، حشیش و شیشه مصرف می‌کند، می‌گوید: «هر دو روز یکبار به همراه همدستم به سرقت می‌رفتیم و روزی دو گوشی برای تامین خرج ناهار، شام و مواد می‌دزدیدیم.»
به گزارش خبرنگار ایلنا، در سومین طرح برخورد با سارقان و زورگیران توسط نیروی انتظامی تهران بزرگ، ۲۸ باند که شامل ۱۱۳ سارق بودند؛ شناسایی و دستگیر شدند. یکی از این سارقان که ۱۸ سال سن داشت، بیش از ۸۰ فقره کیف‌قاپی و دزدی موبایل در پرونده اش بود و برای بار سوم راهی زندان می‌شد. این سارق می‌گوید؛ هر دو روز یکبار به همراه همدستش به سرقت می‌رفت و روزی دو گوشی برای تامین خرج ناهار، شام و مواد می‌دزدیدند.
این سارق جوان طی گفتگویی به سوالات خبرنگار ایلنا پاسخ داد که متن آن را در زیر می‌خوانید:
چند سال داری؟
سارق جوان: متولد ۷۸ هستم.
میزان تحصیلاتت چقدر است؟
سارق جوان: تا اول راهنمایی درس خواندم.
کدام محله زندگی می‌کنی؟
سارق جوان: شهرک کاروان.
سابقه زندان داری؟ آخرین باری که از زندان آزاد شدی کی بود؟
سارق جوان: بله، دو بار به دلیل مواد و دعوا به زندان افتادم. آخرین بار دی ماه سال گذشته بود که از زندان آزاد شدم.
بیشتر چه چیزهایی را سرقت می‌کردی؟
سارق جوان: گوشی موبایل. گاهی اوقات هم کیف‌قاپی می‌کردیم.
چند نفری برای سرقت می‌رفتید؟
سارق جوان: دو نفره می‌رفتیم. من فقط راننده بودم.
بیشتر در کدام مناطق اقدام به دزدی می‌کردید؟
سارق جوان: شهرری، خزانه و نازی‌آباد.
چند فقره دزدی کردید؟
سارق جوان: کلا ۸۰ فقره دزدی کردیم.
معتادی؟ چند وقت است مصرف می‌کنی؟
سارق جوان: بله، حدود دو سال است که حشیش و شیشه مصرف می‌کنم.
درباره آشنایی با همدستت بگو؟ او به چه جرمی در زندان بود؟
سارق جوان: در زندان با هم آشنا شدیم. دزدی کرده بود.
چی می‌دزدید؟
سارق جوان: موتور.
چند وقت یکبار دست به سرقت می زدید ؟ و در هر بار چند تعداد گوشی می‌زدید؟
سارق جوان: هر دو روز یکبار. روزی دو گوشی برای تامین خرج ناهار، شام و مواد می‌دزدیم.
هر گوشی را چقدر و در کجا می‌فروختید؟
سارق جوان: ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان و به مال خری در شوش می فروختیم.
روزی چقدر مواد مصرف می‌کنی؟ قیمت آن چقدر است؟
سارق جوان: ۲ الی ۳ گرم. روزی ۶۰ الی ۷۰ هزار تومان بابت تهیه مواد پرداخت می‌کردم.
همدستت معتاد بود؟
سارق جوان: نه.
موتورتان را از کجا آورده بودید؟
سارق جوان: برای مال خر بود.
چطور با مال‌خر آشنا شدید؟
سارق جوان: در میدان شوش یک بار به او گوشی فروختیم.
قبل از اینکه مال خر به شما موتور بدهد از کجا موتور می‌آوردید؟
سارق جوان: اصغر موتور می‌دزدید و می‌رفتیم دزدی.
چطور موتور می‌دزدید؟
سارق جوان: من نگهبانی می‌دادم و اصغر موتور را می‌دزدید.
کی و چگونه دستگیر شدید؟
سارق جوان: سه روز پیش در پارکی در شهرک کاروان نشسته بودیم که دستگیرمان کردند.
