خبرگزاری کار ایران

ترانه‌هایی که شنونده را هواییِ "حرم" می‌کند+موسیقی

عرض ارادات خوانندگان و شاعران به امام هشتم شیعیان(ع) با ترانه‌ها و اشعاری که ماندگار شدند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، بی‌شک فرهنگ و هنر از قرن‌های گذشته در میان مردم ایران جایگاه ویژه‌ای داشته و ایرانیان از گذشته‌های دور با  شعر، ادبیات و موسیقی همراه بوده و ارادت و علاقه خود را با این هنرها ابراز می‌کردند. ورود اسلام و حضور امام رضا(ع) در شهر مرو قطعا یکی از بزرگ‌ترین توفیقات ایرانیان است و چه بهانه‌ای بهتر از امامی رئوف و مهربان برای مردمان هنردوست این سرزمین تا ارادت خود را با شعر و ادبیات و موسیقی به ایشان ابراز کنند.

در سال‌های اخیر نیز بسیاری از خوانندگان با وام‌ گرفتن اشعار و ترانه‌هایی از شاعرانی چون زنده‎یاد رهی معیری، حبیب‎الله چایچیان، سعید بیابانکی، محسن رضوانی، محمود حبیبی‌کسبی، امیر ارجینی ارادت خود را به امام هشتم شیعیان ابراز کرده‌اند و البته برخی از این ترانه‌ها با اقبال بیشتری از سوی مردم مواجه شده‌اند.

دو ترانه «خیال کن که غزالم» سروده محسن رضوانی و ویرایش علی معلم دامغانی به آهنگسازی آریا عظیمی‌نژاد و «ولایت عشق» با موسیقی فاخر زنده‌یاد بابک بیات و ترانه‌ای از پیام پارسا آثاری جاودانه و ماندگار با صدای محمد اصفهانی هستند که در این‌ سال‌ها مخاطبان زیادی را جذب خود کرده‌اند.

خیال کن که غزالم

شبیه مرغک زاری کز آشیانه بیفتد

جدا ز دامن مادر، به دام دانه بیفتد

ز نازکی ز ندامت، ز بیم صبح قیامت

بدان نشان که شنیدی،سری به شانه بیفتد

به کارآنکه برون ازبهشت گشته عجب نیست

که در جهنم غربت، به یاد خانه بیفتد

نشان گرفته دلم را، کمان ابروی ماهی

خدای را که مبادا، دل از نشانه بیفتد

دلم به کشتی کربت، به طوف لجه غربت

چو از کرانه ی تربت، به بیکرانه بیفتد

شوم چو ابر بهاران، ز جوش اشک چو باران

که دانه دانه برآید، که دانه دانه بیفتد

جهان دل است و تو جانی، نه بلکه جان جهانی

کم سکندر و دارا، کزین فسانه بیفتد

خیال کن که غزالم، بیا و ضامن من شو

بیا که آتش صیاد، از زبانه بیفتد

الا غریب خراسان، رضا مشو که بمیرد

اگر که مرغک زاری از آشیانه بیفتد

 ولایت عشق

بشکن سبوی باده را

مستی تویی، هستی تویی

در این سرای نیستی

هستی تویی، مستی تویی

تو آفتاب هشتمی

سر چهارده عدد

بیدار کن خواب مرا

از وحشت این دیو و دد

بنگر که از هفت آسمان

جایی فرا سوی زمان

نوری هبوط می‌کند

در غربت این لامکان

بنگر که دریا خون شده

فواره‌ها گلگون شده

لیلای بی دل را ببین

از عشق تو مجنون شده

در این غروب واپسین

از چتر خورشید یقین

نور حقیقت می چکد

بر خاک مشکوک زمین

فریاد و بانگی می‌رسد

عالم سکوت می‌کند

از هیبتش سلطان دهر

آسان سقوط می‌کند

آدم هراسان می‌شود

محشر نمایان می‌شود

از تاول آئینه‌ها

خورشید گریان می‌شود

تقدیر ما در دست توست

زنجیر بر دستان ما

ما را رها کن از عدم

هستی بده بر جان ما

قطعه‌ای که گاهی اوقات در خنکای سحر حرم، پیش از اذان از گلدسته‌ها پخش می‌شود و اشک شوق بسیاری از زائران را جاری می‌کند بی‌شک قطعه «آمده‌ام شاه پناهم بده» است. قطع به یقین می‌توان گفت این قطعه معروف‌ترین آهنگی است که دل‌های عاشقان و شیفتگان به خاندان عصمت و طهارت با شنیدن آن راهی صحن و سرای امام هشتم(ع) می‌شود.

«آمدم ای شاه پناهم بده» شعری است از حبیب‌الله چایچیان که با صدای گرم استاد محمدعلی کریم‌خانی و آهنگسازی و تنظیم آریا عظیمی‌نژاد جاودانه شده است.

آمده‌ام شاه پناهم بده

آمدم ای شاه، پناهم بده

خط امانی ز گناهم بده

ای حرمَت ملجأ در ماندگان

دور مران از در و راهم بده

ای گل بی‌خار گلستان عشق

قرب مکانی چو گیاهم بده

لایق وصل تو که من نیستم

اذن به یک لحظه نگاهم بده

ای که حریمت به مثَل کهرباست

شوق و سبک‌خیزی کاهم بده

تا که ز عشق تو گدازم چو شمع

گرمی جان‌سوز به آهم بده

لشگر شیطان به کمین من است

بی‌کسم ای، شاه پناهم بده

از صف مژگان نگهی کن به من

با نظری، یار و سپاهم بده

در شب اول که به قبرم نهند

نور بدان شام سیاهم بده

ای که عطا خش همه عالمی

جملۀ حاجات مرا هم بده

دولتمند خلف یکی از بزرگترین خوانندگان تاجیکی است که قطعه معروفی با عنوان «شاه خراسانیم» را در رثای ثامن‌الحجج(ع) خوانده است. این شعر متعلق به محمود حبیبی‌کسبی است و آهنگسازی آن توسط طوبجان نیازی هنرمند تاجیکستانی اجرا شده‌است.

شاه خراسانیم 

 شاه پناهم بده، خستۀ راه آمدم

آه نگاهم مکن، غرق گناه آمدم

گر بپذیری رضا، ور نپذیری قضا

زائر ناخوانده‎ام، خواه نخواه آمدم

راه خراسان چنین، ماه خراسان چنان

شاه خراسان ببین، بهر پناه آمدم

شاه خراسانیم، رستم دستانیم

دست مرا رد مکن، بر درِ شاه آمدم

آن دم زندانیم، بازدم جان شده

از قفس سینه‎ها، همچون آه آمدم

پیرهن یوسفم! یا کفن یوسفم؟

بوی تن یوسفم، کز دل چاه آمدم

بستۀ بست تو‎ ام، لولی مست تو ام

ضربۀ شصت تو ام، بر دف ماه آمدم

مشهدِ مشهودِ من، حضرتِ محمودِ من

طالعِ مسعودِ من، نامه سیاه آمدم

شافی دارالشفا، پنجره فولاد کو؟

در طلب شاخه ای، مهرگیاه آمدم

باد موافق وزید، از طرف صحن قدس

نام مرا خواند و رفت، چون پرِ کاه آمدم

کلاغی که همراه کبوتران حرم امام رضا(ع) قصد زیارت گنبد طلایی را دارد، داستان قطعه «یه کلاغ روسیاهم» است که در سال 84 توسط محسن چاووشی اجرا شد. این آهنگ سروده امیر ارجینی است و توسط چاووشی آهنگسازی شده است. این قطعه نه تنها در آن دوران  بلکه این روزها نیز با اقبال زیادی از سوی محبان امام رضا(ع) مواجه شده.

یه کلاغ روسیاه

تو دل یه مزرعه، یه کلاغ روسیاه

هوایی شده بره پابوس امام رضا

اما هی فک می‌کنه اونجا جای کفتراس

« آخه من کجا برم؟ یه کلاغ که روسیاس

من که توی سیاهیا، از همه روسیاترم

میون اون کبوترا با چه رویی بپرم؟»

تو همین فکرا بودش کلاغ عاشقمون

یه دلش می‌گفت برو، یه دلش میگ‌فت بمون

که یهو صدایی گفت:« تو نترس و راهی شو!

به سیاهی فک نکن! تو یه زائری، برو!»

من که توی سیاهیا از همه روسیاترم

میون اون کبوترا با چه رویی بپرم

«حج تهیدستان» قطعه‌ای از حجت اشرف‌زاده است که قطعه معروف ماه و ماهی از این خواننده در ذهن مخاطبان است. ترانه این اثر زیبا متعلق به سعید بیابانکی است و حمید اکبرزاده آهنگسازی آن را برعهده داشته است.

حج تهیدستان

من آمدم من آمدم

خندان و گریان آمدم

دارالشفای من تویی

سوی خراسان آمدم

رو بر نگردانم دمی

از گنبد و گلدسته ات

شاها نظرکن گوشه ای

بر زائر دلخسته ات

ای ماه هشتم پیش تو

خورشید ، کوتاه آمده

بهر طواف کوی تو

هفت آسمان راه آمده

ایمان تویی، اکرام تو

رحمت تویی باران تویی

از راه دوری آمدم

حج تهیدستان تویی

بهر گدایی آمدم

من تشنه لب تا خانه ات

شاها بنوشان بر لبم

از آب سقاخانه ات

شاید شفا پیدا کند

در این غریب آباد تو

بستم دل دیوانه را

بر پنجره پولاد تو

پیش کبوترهای تو

از گندمی کمتر منم

امشب ببین گلهای اشک

روییده بر پیراهنم

مجید اخشابی علاقه خاصی به امام رضا(علیه السلام) دارد و تاکنون ترانه‌های بسیاری از جمله «سکوت مهربون» و «پرواز» را برای امام رضا (ع) خوانده است.

«سکوت مهربون»

یه کلید کهنه چرخید توی قفل سینه م انگار

یه دل شکسته افتاد زیر دست و پای زوار

دلمُ نذر تو کردم که هنوز دل نگرونم

چی می شد مثل کبوتر ، زیر ایوونت بمونم

مثل خواب بود مثل رویا، مثل لمس آسمون بود

تو هیاهوی صدا ها ، یه سکوت مهربون بود

پای حوض نقره پوشت ، رو به گلدسته نشستم

دلمُ به قفلای پنجره فولاد تو بستم

نه سر گلایه کردن ، نه دل شکوه شنیدن

نه امید دل سپردن ، نه توان دل بریدن

یه کلید کهنه چرخید تو ی قفل سینه م انگار....

حامد زمانی به همراه عبدالرضا هلالی (مداح اهل‌بیت) دو قطعه آهنگ با عنوان «کبوترم هوایی شده» و«یکی میگه با فریاد» را برای امام رضا(ع) اجرا کرده‌اند. 

کبوترم هوایی شده

کبوترم هوایی شدم، ببین عجب گدایی شدم

دعای مادرم بوده که،منم امام رضایی شدم

پنجره فولاد تو، دوای هرچی درده

کسی ندیدم این جا، که نا امید برگرده

چه جوری از تو دست بکشم بدون تو نفس بکشم تویی که تنها آقا دلسوزمنی

آرزومه دوباره بیام تو حرمت بدم یِه سلام بهونه ی اشکای هر روز منی

بی تو میمیرم آقا یه فقیرم آقا که تو حج فقرایی

ای کَس و کارم آقا جون تو رو دارم غم ندارم…منو دستای گدایی

ای سلطان کرم سایَت روی سرم

باز آقا بطلب که بیام به حرم

شور و حال منی پرو بال منی تو خیال منی

دادی تو منو راه به گدایه نگاه که تو مال منی

چه جوری از تو دست بکشم بدون تو نفس بکشم تویی که تنها آقا دلسوزمنی

آرزومه دوباره بیام تو حرمت بدم یه سلام بهونه اشکای هر روز منی

بی تو میمیرم آقا یه فقیرم آقا که تو حج فقرایی

ای کَس و کارم آقاجون تو رو دارم غم ندارم منو دستای گدایی

میبینم عاشقای تو رو اشکای زائرای تو رو

آرزومه منم بپوشم لباس خادمای تو رو

همه ی داراییم رو به تو بدهکارم من

جون جوادت آقا خیلی دوست دارم من

یکی میگه با فریاد

یکی میگه با یه فریاد / راه میندازه داد و بیداد

بچه مو آقا شفا داد / تو صحن گوهرشاد

یکی که دلش شکسته / گوشه صحنت نشسته

دخیل درداشو بسته / عاشق دل خسته

نشون به این نشونه / صدای نقاره خونه

منو به تو میرسونه / ببین دلم خونه

میدونم رو سیام / من اگه بی وفام

ولی عشقم اینه / عاشق این آقام

منتظر یه اشاره ام / هر چی که دارم بذارم

دلمو زیارت بیارم / منی که آوارم

دلم اگه بیقراره / چشام اگه هی می باره

ولی دلم غم نداره / آقام دوسم داره

میشه شاهی کنی / منو راهی کنی

چی میشه به منم / یه نگاهی کنی

هرکی که حاجت روا شد / گدا اومد پادشاه شد

عاشق آقام امام رضا شد / خادم آقام شد

منم اومدم گداشم / کفتر گنبد طلاشم

ایشاالله حاجت رواشم / خادم آقاشم

خوردم آب و دون ات / که شدم دیوونه ات

آب زمزم کجا / آب سقا خون ات

قطعه «زیارت» بی‌شک نقطه عطفی در کارنامه هنری سامی‌یوسف است. او با خواندن این آهنگ به حرف‌ و حدیث‌ها درباره مواضع‌ او نسبت به مذهب تشیع پایان داد. 

زیارت

 دوست دارم نظری شاهد رضوان باشم

آشنای حرم شاه غریبان باشم

دوست دارم همه ی عمر در این شهر بهشت

زائر و خادم سلطان خراسان باشم

پنجره ی نور خدا روضه ی آیین دعا

شهر نماز و صلوات خانه ی امید شما

گنبد و ایوان طلا ضریح خورشید ولا

رواق آیینه کجاست در حرم امام رضا

میرسم و بی صدا حلقه به در میزنم

حلقه ی زنجیر بر پای سفر میزنم

خسته و درمانده ام از همه جا رانده ام

قافله ی زائرا رفته و جا مانده ام

پیش نگاه شما سنگ طلا می شود

نذر و نیاز دلم باز ادا می شود

هلهله افتاده در نغمه ی نقاره ها

عطر شفا میرسد از قل فواره ها

میرسم و بی صدا حلقه به در میزنم

حلقه ی زنجیر بر پای سفر میزنم

آمده ام پیش تو سفره ی دل وا کنم

گم شده ام را مگر پیش تو پیدا کنم

چشمه ی چشمان من نور ندارد ولی

نور خدا را به من هدیه بده یا علی

آهوی دل آمده سوی تو دامن کشان

ضامن آهو بده خط امانی به ما

میرسم و بی صدا حلقه به در میزنم

حلقه ی زنجیر بر پای سفر می زنم

خسته و درمانده ام از همه جا رانده ام

قافله ی زائرا رفته و جا مانده ام

از دیگر آثاری است که در مدح و ثنای امام هشتم(ع) اجرا شده ترانه «ستاره‌ی مشرقی» است که توسط علی اصحابی خوانده شده است.

ستاره‌ی مشرقی

پرسه زنون توی رگام غصه بجای خونه

غم که این روزا تن خستمو میکشونه

این روزا دوزخ منه من که بریدم از تو

بریدمو پشت سرش هی میخورم چوبشو

چند سالیه تو سینه داغ انتظارو دارم…

چند سال که اسمتو رو هی به زبون میارم

چند سالیه تو سینه داغ انتظارو دارم…

چند سال که اسمتو رو هی به زبون میارم

ضامن هشتمین بی رقیبم

ستاره مشرقیه غریبم

سوی کبوتری که شد فراموش

میشه که وا کنی دوباره آغوش

چند سال کار من شده شمردن لحظه ها

این نفسای خسته که دارن میفتن از پا

بزار بیام که خسته از گذشته تباهم

بزار بیام که خسته از یه لحظه اشتباهم

ضامن هشتمین بی رقیبم

ستاره مشرقیه غریبم

سوی کبوتری که شد فراموش

میشه که وا کنی دوباره آغوش

علی فانی خالق اثر ماندگار«به طه به یاسین» قطعه‌ای با نام «امام رئوف» در ثنای حضرت رضا(ع) اجرا کرده است.

امام رئوف

 مگو که بی خِردم، هیچکس نمی خَردم

کرامت تو به بالای دست می بردم

اگر جدا کنی از خود مرا کم از صفرم

وگر کنار تو باشم فزون تر از عددم

ای مولا علی علی موسی الرضا

گدائی درت از خلق بی نیازم کرد

که در سوال، کسی جز تو را صدا نزنم

هزار بار شدم غافل از تو دیدم باز

فزونی کرمت سوی این حرم کشدم

ز کثرت کرمت ای کریم اهل البیت 

خجالتی که کشیدم هماره می کُشدم

بهای یک ثمن بخس هم ندارم لیک 

به لطف خویش امام رئوف می خردم

ای مولا علی موسی الرضا

مگو که بی خِردم، هیچکس نمی خَردم

کرامت تو به بالای دست می بردم

اگر جدا کنی از خود مرا کم از صفرم

وگر کنار تو باشم فزون‌تر از عددم

این قطعات اگرچه در طول یک دهه گذشته اجرا شده‌اند اما همچنان از آهنگ‌هایی است که در مناسبت‌های مختلف طرفداران و مخاطبان بسیاری دارند.

کد خبر : ۴۳۳۳۰۳