كارگردان نمایش کنار شیر آتش نشانی:
امید به حضور در جشنواره تئاترفجر نداریم
كلاگر میگوید: گروههایی كه باید برای حضور در جشنواره فجر میرفتند همیشه از قبل مشخص میشود، من این شرایط را پس از یك دوره همكاری به عنوان داور استانی جشنواره از نزدیك لمس كردهام.
ایلنا: نمایش "کنار شیر آتش نشانی" نوشته فرهاد ناظرزاده کرمانی و کارگردانی علی محمدی کلاگر از (25مرداد) در شهر بابلسر به روی صحنه خواهد رفت.
به گزارش خبرنگار ایلنا، كلاگر درباره مدت زمان تمرین گروه و شیوه اجرایی كه برای نمایش درنظر گرفته شده است، گفت: تمرین بچهها دوماهونیم است كه آغاز شده اما بهخاطر شیوه كاری و اجرایی كه من درنظر داشتم بچهها پیش از این تمرین را آغاز كرده بودند.
وی ادامه داد: متنی كه كار میكنیم خیلی رئال است اما با توجه به كلاسهایی كه در رابطه با بیومكانیك برای بچهها داشتم تصمیم گرفتیم به شیوهای عمل كنیم تا ببینیم میشود این دو گونه نمایشی را به یكدیگر پیوند بزنیم و مخاطب را به تماشای اثر جذب كنیم یا نه، چون نمایشهای رئال رابطه زیادی به دیالوگ دارد اما از طرفی شیوه اجرایی كه ما درنظر داریم بیشتر بر بیان مفاهیم از طریق بدن تمركز دارد و اجرای نمایش از این لحاظ به نوعی تجربی محسوب میشود.
این هنرمند با اشاره به پتانسل بالای تئاتر در شهر بابل، تصریح كرد: گروه من درحال حاضر برای اجرای نمایش به بابلسر آمده درحالی كه باید در شهر بابل كار را اجرا میكردیم اما تمام سالنهای اجرای این شهر پر بود و طبق قوانین، نمایش برای اینكه بتواند در جشنواره شركت كند باید اجرای عمومی رفته باشد.
وی افزود: در حال حاضر پنج نمایش از جمله "حشره" به كارگردانی مهدی صفا، "بهارنارنج" كاری از مهدی قاسمیان به همراه سه اثر دیگر روی صحنه هستند.
كلاگر همچنین در پاسخ به این سوال كه آیا تمایلی به حضور در جشنواره تئاترفجر دارد یا نه، پاسخ داد: با توجه به شرایطی در جشنواره استانی ما حاكم است خیلی امید زیادی به اینكه نمایش بتواند در جشنواره مازندران حائز جایگاهی برای حضور در جشنواره تئاترفجر بشود ندارم. به این دلیل كه همیشه گروههایی كه باید برای حضور در جشنواره فجر میرفتند از قبل مشخص میشود، من این شرایط را پس از یك دوره همكاری به عنوان داور استانی جشنواره از نزدیك لمس كردهام، همواره فكری وجود دارد كه میخواهد به شما این خط را بدهد كه كدام نمایش امكان حضور در تئاترفجر را پیدا كند.
وی ضمن بیان این مطلب كه در اجرای این اثر از هنرجویان كلاسهای خود استفاده میكند، درباره قصه نمایش، گفت: ماجرای نمایش دوشخصیت دارد یكی پاسبانی كه نخستین شب كشیك خود را آغاز كرده است و دیگری نویسندهای كه افكارش با جامعه و خانوادهاش در تضاد قرار دارد، به هیمن دلیل شب از خانه بیرون زده و كنار شیرآتش نشانی ایستاده است كه پاسبان به او میرسد و با یكدیگر به صحبت میپردازند و در ادامه اتفاقات جالبی میافتد.
این مدرس تئاتر درخصوص بیومكانیك، توضیح داد: بیومكانیك یك سیستم آموزش بازیگری است. وسولد میرهولد استاد برجسته معتقد است، بازیگری دو بعد دارد یكی "خود" و دیگری "ابزار"، و عنوان میكند بازیگر خودش باید ابزار باشد.
وی ادامه داد: عاملی كه موجب اختلاف این هنرمند با استادش همین بود كه استانیسلاوسكی میگفت، بازیگر با تفكر و پروردن نقش درون خود آن را بازی میكند و به شكلی عینی و بیرونی ارائه میدهد، اما میرهولد معتقد بود باید از بیرون به درون نقش دست پیدا كنیم. به همین دلیل در بیومكانیك دیالوگ بیمعناست و حركت و فیزیك است كه مفاهیم را انتقال میدهد. این شیوه آنقدر اهمیت دارد كه دكتر علی رفیعی در سخرانی خانهسینما گفته بود من در فرانسه از سیاهی لشگر تا مراحل بالا را تجربه كردم، در تمام این تجربهها چیزی جز سیستم میرهولد در جریان نبود.
كارگردان نمایش "كنار شیرآتش نشانی" درباره اینكه چرا بیومكانیك با فاصله زیادی در هنر نمایش ایران جا باز كرده است، عنوان كرد: یكی از مهمترین دلایل عدم ارتباط درست با دیگر نقاط جهان و سیاسی بوده است. به این دلیل كه میرهولد در زمان خود رئالیسم سوسیالیستی را به چالش كشید با مخالفت زیاد استالین مواجه شد، از طرف دیگر بخشی از سیاسیون در ایران آن زمان تحت تاثیر نظام شوروی بودند و دولت نیز روابطی با شوروی داشت كه موجب شد میرهولد در كشور ما كمتر شناخته شود.
كلاگر ضمن انتقاد از كمبود امكاناتی كه علاقهمندان به نمایش با آنها دست به گریبان هستند، بیان كرد: متاسفانه كمبودها باعث میشود برای اجرای نمایش از شهری به شهر دیگر درسفر باشیم، حتی مسئولان ارشاد كه به نوعی خود را كارشناس تئاتر هم میدانند نه در افتتاحیه نمایشها حضور پیدا میكنند نه در اختتامیهها، درحالی كه حضور افراد میتواند برای گروهها بسیار روحیه بخش باشد.
این هنرمند در پایان با شاره به اینكه تجربه اجرای نمایش با هنرجویان جوان بسیار برایش لذتبخش است، گفت: دیدن اینكه تعدادی جوان برای نخستین مرتبه امكان روی صحنه رفتن و اجرای عموم را پیدا میكنند بسیار خوشحال كننده است، چون تا قبل از این بیشتر بچهها برای همكلاسیهای خود كار اجرا میكنند و تجربه اجرا برای مردم را ندارند، همه میدانیم تئاتر بدون حضور مردم معنا ندارد.