خبرگزاری کار ایران

باوند در گفت‌وگو با ایلنا:

ترامپ، پرستیژ بین‌المللی آمریکا را مخدوش می‌کند/سلامتی کلینتون در مناظره‌ها چالش‌برانگیز است

عده‌ای در این فکر هستند که تحقیق از موسسات کاندیدای جمهوری‌خواهان می‌تواند چهره ترامپ را مخدوش کرده و علیه او یک فضای منفی را سازماندهی کند؛ اما باید دانست که به دلیل عدم شناخت جامعه سیاسی از شخصیت وی چنین تحقیق و تفحص‌هایی به نظر لازم و ضروری است.

«داوود هرمیداس‌باوند»‌ تحلیلگر مسائل آمریکا در تحلیل آخرین وضعیت اردوگاه دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: باید توجه داشته باشیم که در ساختار سیاسی ایالات متحده شخصی مانند «دونالد ترامپ» از حیث سیاسی شناخته شده نیست و تنها و از این منظر اقتصادی می‌توان وی را مورد نظر قرار داد. همین مساله می‌تواند وجهه و پرستیژ بین‌المللی آمریکا را در صورت روی کار آمدن وی با مشکل مواجه کند. از این جهت است که شاهد بودیم چند روز گذشته دادستان عمومی نیویورک اعلام کرد که قرار است تحقیق و تفحص در خصوص موسسات متعلق به ترامپ کلید بخورد که احتمال دارد در این بین مشکلات و لفاظی‌هایی از سوی کمپین وی صورت بگیرد اما اگر این تحقیقات مثبت ارزیابی شود، می‌تواند به نفع ترامپ باشد و وجهه او را تا حدود زیادی افزایش دهد. ممکن است عده‌ای در این فکر باشند که این تحقیقات می‌تواند چهره ترامپ را مخدوش کرده و علیه وی یک جو منفی را سازماندهی کند؛ اما باید دانست که به دلیل عدم شناخت جامعه سیاسی از شخصیت ترامپ چنین تحقیق و تفحص‌هایی به نظر لازم و ضروری است.

وی افزود: مساله دیگر، بیماری هیلاری کلینتون خواهد بود. ممکن است اگر این بیماری درمان نشود یا پیشروی داشته باشد، بر فعالیت‌های وی تاثیر بگذارد و حاشیه‌هایی را برای او به وجود آورد و در نهایت آرام‌آرام این حاشیه‌ها به متن جریان ورود پیدا می‌کند. اما اگر سعی بشود تا حدودی این بیماری کنترل شود یا اینکه افکار عمومی به نفع وی هدایت شود، کلینتون می‌تواند بر این مشکل فائق آید. احتمالاً در مناظره‌های بعدی که میان دو نامزد رخ خواهد داد، کلینتون بر سر همین موضوع یعنی بیماری‌ خود با چالش روبه‌رو شود. چراکه کوچک‌ترین مشکل مشهود در سلامتی کلینتون بر سخنان وی تاثیر مستقیم می‌گذارد و پس از آن بر افکار عمومی بار خواهد شد که در درجه اول هواداران او مورد نظر قرار خواهند گرفت.

در مقابل وی، ترامپ با توجه به صراحت و بی‌پروا بودن در صحبت‌ها و سخنرانی‌های خود احتمال دارد بتواند بر کلینتون اثر منفی بگذارد. باید توجه داشت که رویارویی دو کاندیدا بر افکار مردم تاثیر مستقیم خواهد داشت اما انتخاب شدن هرکدام به عنوان رئیس جمهوری می‌تواند تا حدودی تاثیرات منفی و مثبتی را بر سیاست و اقتصاد آمریکا داشته باشد.

این استاد دانشگاه با اشاره به جایگاه رئیس‌جمهوری در آمریکا به عنوان عالی‌ترین مقام سیاسی این کشور، اظهار کرد: بدون شک اگر ترامپ رئیس‌جمهوری شود، وجهه و پرستیژ بین‌المللی ایالات متحده ضربه خواهد خورد. به گونه‌ای که در ساختار سیاسی آمریکا تمامی قدرت در دستان رئیس‌جمهوری خواهد بود و حتی وزرا هم به عنوان مشاوران وی عمل می‌کنند. در چنین حالتی اگر شخصی مانند ترامپ وارد کاخ سفید شود، بدون تردید در یک‌سری از سیاست‌های خود که به عنوان ساختار قدرت جهانی از آن نام برده می‌شود، با مشکل مواجهه خواهد شد. به عنوان مثال می‌توانیم بگوییم که روسیه به عنوان یک قدرت نظامی در دنیا مطرح است اما ایالات متحده به عنوان قدرت جهانی می‌تواند خط دهی و مرزبندی‌های بین‌المللی را برجسته‌تر کرده و سیاست‌ها را به نفع خود نقطه‌گذاری و هدایت کند. از این رو ترامپ با توجه به عدم دارا بودن سابقه سیاسی به عنوان معاون رئیس‌جمهوری، سناتور، فرماندار یا هر پست سازمانی و سیاسی دیگر می‌تواند وجهه ایالات متحده را مخدوش کند.

وی ادامه داد: در مقابل، اگر هیلاری کلینتون روی کار بیاید، تاریخ آمریکا برای اولین بار شاهد حضور  یک زن در کاخ‌ سفید است. از این جهت به دلیل سابقه‌ای که کلینتون در ساختار سیاسی داشته است، می‌تواند اهدافش را تا حدود زیادی پیش ببرد. به علاوه این‌که وی از مشاوره همسر خود یعنی «بیل کلینتون» بهره‌مند خواهد بود و همین موضوع می‌تواند امتیاز مثبتی برای وی در عرصه سیاست داخلی و پس از آن سیاست خارجی قلمداد شود. البته سیاست خارجی ایالات متحده تابع چارچوب کلی و اهداف از پیش تعیین شده از طرف نهادهایی مانند وزارت خارجه، پنتاگون، سیا و سایر اندیشکده‌های راهبردی خواهد بود اما به هرحال تجربیات همسر وی می‌تواند کمک‌کننده کلینتون باشد.

باوند در پایان خاطرنشان کرد: شعارهایی که در زمان تبلیغات توسط نامزدها و کمپین آنها داده می‌شود، به صورت مطلق و با توجه به جامعه آماری و موسسات نظرسنجی حدود ۷۰ درصد محقق نخواهد شد و تنها یک شعار انتخاباتی خواهد بود. از این جهت ما شاهد هستیم شخصی مانند دونالد ترامپ به دلیل صراحت در سخن از میان نامزدهای حزب جمهوری‌خواه به عنوان خروجی اصلی این حزب انتخاب شد. نمونه همین مساله را می‌بایست در اتحادیه اروپا و مواجهه بروکسل با بریتانیا بررسی کرد. به گونه‌ای که حزب کارگر بریتانیا و حزب محافظه‌کار این کشور به رهبری نخست‌وزیر سابق یعنی «دیوید کامرون» بر باقی ماندن در اتحادیه اروپا تاکید داشتند اما نهایتاً‌ رای مردم بریتانیا منجر به نمایان شدن فرایند برگزیت شد. همین نمونه را می‌توان در انتخاب ترامپ از سوی هوادارانش مشاهده کنیم و در مجموع باید بگوییم که احزاب همانند گذشته نمی‌توانند بر اساس ایدئولوژی و راهبرد خود افکار عمومی کشورها اعم از اروپایی و آمریکایی را هدایت کنند و این مردم هستند که حاکم بر سیاست‌های کشورها بوده و در نهایت آنها را  تا حدود زیادی سوق می‌دهند.

کد خبر : ۴۱۱۰۸۶