آبِ دلِ هندوانهها خون شده است
هر ساله در شهرستانهای لامرد و مُهر در جنوب استان فارس، زمینهای زیادی در کشت بهاره چون دیگر نقاط گرمسیری ایران زیر بار انواع محصولات از قبیل هندوانه، شمّام و طالبی میرود و تعداد زیادی کشاورز و سرمایهگذار از استانهای کشور برای کاشت و برداشت این محصولات به این شهرستانها میآیند و به دنبال آن میزان برداشت آب بسیار بیشتر از مقداری است که هر ساله به دشتهای این دو شهرستان نفوذ میکند و اگر این روند ادامه پیدا کند؛ دشتهای لامرد خشکیدهتر از وضعیت موجود میشود.
سعید سروش از فعالان فرهنگی و اجتماعی در یادداشتی نوشت: آبان ماه که میرسد چشمهای نگران مردم فلات ایران به سمت افقهای غربی خیره میشود. زمین تفدیده و دلهای گرمازده، بارانی دلکش را انتظار میکشند تا عطش سرکش تابستانیشان فرو بنشیند و خنکی دلپذیری کام خشکیده آنها راتر و تازه کند. آواز باد و باران در ایران و به ویژه جنوب حکایت شیرینی ندارد.
در چند سال اخیر زیاد شنیدهاید که بر اثر خشکسالی و برداشت بیرویه دریاچههای شور و شیرین بسیاری خشکیده و تالابهای شیرین بیشماری به شورهزار بدل شدهاند.
اکثریت دشتهای ایران تراز منفی دارند؛ یعنی میزان برداشت آب از آنها بیشتر از میزان نفوذ آب در زمین است. از میزان پنجاه و هشت میلیارد متر مکعبی که سالیانه از آبهای سطحی و زیر سطحی برداشت میکنیم، بیست و پنج میلیارد متر مکعب آن اضافه برداشت است.
در بسیاری از مناطق با حفر چاههای عمیق آبهای فسیلی که ذخیره چند میلیون ساله هستند را بدون توجه به هشدارهای کارشناسان به تاراج میبریم.
خشکسالیهای چندین ساله ادامه یافته، منابع آب به سرعت غیر قابل باوری در حال پایان است و با این همه ما همچنان به روال و روشهای گذشته منابع غیر قابل تجدید آب را غارت میکنیم.
دولتها در دهههای گذشته منابع آب را مدیریت نکرده و مردم به ویژه کشاورزان و باغداران نیز هرگز بحران آب را جدی نگرفتند.
سیاستهای غیر اصولی دولتها و اعمال برنامههایی که با معیارهای جهانی مغایرت داشته و دارند به هدر رفت ذخایر ذیقیمت آب شتاب داده است.
وقتی با صدور مجوز چاه، زمین را مثل سیبل گلوله سوراخ میکردیم تصور غالب این بود که زیر کویر ایران به حجم اقیانوس هند آب شیرین داریم.
وقتی به کپیبرداری از کشورهای پر باران در ایران نهضت سد سازی به راه افتاد چندان دور از انتظار نبود که در چنین سالهایی دریاچههای پریشان، هامون، بختگان و حتی ارومیه بخشکد، از کف هورالعظیم طوفان ریزگردها به هوا بلند شود و بشود بر کف زایندهرود زیبای اصفهان فرش پهن کرد.
اشتباه دولتها در مدیریت منابع آب خسارت غیر قابل جبرانی را به سرمایههای ملی و اقتصاد کشاورزی وارد کرد.
نظریهپردازیهای غیر اصولی، رأیآور و احساسی کار را به جایی کشاند که رییس دولت گذشته طرحی ارائه کرد که بر اساس آن میلیونها هکتار از اراضی ملی ایران بین پانزده میلیون خانوار بدون زمین تقسیم شود تا در اوقات فراغت برای خود بوستانی برپا کرده و هر کس برای خودش کشاورزی کند.
ابتکار اقتصادی وی برای قابل کشت کردن میلیونها هکتار از زمینهای لم یزرع ایران در صورتی عملی میشد که آب شیرین دریاچههای پنجگانه آمریکای شمالی را به کویر ایران هدایت میکردند. در مقیاس کوچکتر اشتباهی مشابه این در دولت اصلاحات رخ داد. در آن مقطع طرح غیراستاندارد خودکفایی گندم خسارت قابل توجهی به بخش کشاورزی و دامی وارد کرد.
تولید بسیاری از اقلام کشاورزی در ایران عزیز ما نه تنها مقرون به صرفه نیست بلکه بسیار زیانبار است.
ما نمیتوانیم در این وضعیت جوی که بنا به جبر طبیعت در یک اقلیم خشک و نیمه خشک قرار گرفتهایم و با این شیوههای از رده خارج کشاورزی هر چه را نیاز داریم و بازار تقاضا میکند مثل یک کشور صنعتی و پر باران تولید کنیم.
گذشته از آنکه در کشورهای پیشرفته ۷۰ درصد آب بهرهبرداری شده در بخش کشاورزی مصرف میشود و این رقم در کشور ما از ۹۰ درصد نیز تجاوز میکند میزان مصرف آب برای برداشت مساوی یک محصول در دو نقطه جغرافیایی متفاوت است.
در حالیکه برای تولید یک کیلوگرم گندم مثلاً در اسلواکی ۴۵۰ لیتر آب مصرف میشود ما برای تولید همان مقدار گندم ۱۳۰۰ لیتر آب مصرف میکنیم. در سایر اقلام کشاورزی نیز وضعیت همینطور است.
در موردی مشابه در ایران مصرف آب برای تولید برنج در استانهای شمالی بسیار کمتر از فارس، اصفهان و سایر استانهاست. پس برداشتهای یکسان بر حسب اقلیمهای متفاوت میتواند در اتلاف یا نگهداری منابع آب بسیار اثرگذار باشد.
از این گذشته تولید اقلام زیادی از انواع تولیدات کشاورزی که در فضای باز کشت میشوند در فلات ایران ابداً عقلایی نیست.
بنا بر آمار، برای تولید هندوانه که ایرانِ کم آب رده سوم تولید جهانی آن را دارد معادل هفت برابر ذخیره سد کرخه در این شرایط بحرانی، آب از دل زمین بیرون میکشیم. زمانیکه برای تولید یک کیلو هندوانه حداقل دویست و پنجاه لیتر آب مصرف میشود ما هرسال در این شرایط بحرانزا حدود هفت برابر ذخیره سد کرخه از طریق تولید و فروش هندوانه به صورت مجازی آب صادر میکنیم.
در صورتی که شیوه منطقی این است که با واردات محصولاتی مثل گندم، برنج، دانههای روغنی، ذرت و امثال آن سالیانه به صورت مجازی بین ۱۸ تا ۲۰ میلیارد متر مکعب آب به کشور وارد میشود. بماند که در بسیاری از سالها محصولی مثل هندوانه که تا این اندازه برای تولید آن آب مصرف میشود به علت فراوانی تولید و عدم تقاضای بازار ارزش بارگیری نداشته و بر روی زمینهای کشاورزی رها میشوند.
شهرستانهای لامرد و مُهر به علت واقع شدن در ناحیه گرم و خشک و خشکسالیهای دَورانی به لحاظ منابع آب در وضعیت تأسفباری هستند.
با این حال هر ساله زمینهای زیادی در کشت بهاره چون دیگر نقاط گرمسیری ایران زیر بار انواع محصولات از قبیل هندوانه، شمّام و طالبی میرود.
بخشی از هزاران تن محصول تولیدی لامرد و مُهر به کشورهای عراق، کویت و امارات صادر شده و بخشی دیگر به مصرف بازارهای داخلی میرسد.
این دو شهرستان که از افت شدید نزولات آسمانی رنج میبرند هر ساله پذیرای تعداد زیادی کشاورز و سرمایهگذار از استانهای اصفهان، خوزستان، همدان و شهرستانهای شمالی فارس هستند. عمده تولید این افراد هندوانه، شمام و طالبی است.
میزان برداشت آب بسیار بیشتر از مقداری است که هر ساله به دشتهای این دو شهرستان نفوذ میکند. کشت کنجد در فصل تابستان با توجه به تبخیر شدید آب در دمای پنجاه درجه و شیوه آبیاری غرقابی در این میان مزید بر علت شده است. به جای کشت نشاء محصول که مصرف آب را کاهش میدهد برای اغلب اقلام زراعی از روش بذرپاش استفاده میکنیم. در حالی که حتی در نقاط پر باران دنیا برای بهرهوری بیشتر از کشت گلخانهای در تولید انواع صیفی و سبزی بهره میبرند ما هنوز در فضای باز به کشت و کار مشغول هستیم.
راندمان گلخانه بسیار بالاتر از کشاورزی در فضای باز است. به عنوان مثال با مصرف آب بسیار کمتر در یک هکتار گلخانهای که به کشت گوجه فرنگی اختصاص یافته تا میزان دویست تن برداشت میشود که با برداشت سی تن گوجه فرنگی در یک هکتار فضای باز اصلاً قابل قیاس نیست.
علاوه برآنکه در کشت گلخانهای با کنترل دما و دفع آفت از سود دهی بیشتری بهرهمند خواهیم شد.
شهرستانهای لامرد و مُهر به دلیل زمستانهای ملایم خود جهت تولید سبزی و صیفی گلخانهای با روشهای نوین کشاورزی از ظرفیت ناشناخته بالایی برخوردارند.
سازمان جهاد کشاورزی فارس باید با انتخاب محصول جایگزین و تعیین سطح زیر کشت، خرید تضمینی محصول پیشنهادی، هدایت کشاورز و سرمایهگذار به طرف تولید گلخانهای و کاهش میزان بهرهبرداری از ذخایر غیر قابل تجدید آب، برای این بحران بیامان چارهای عاجل بیاندیشد. چیزی تا خشک شدن دشتهای لامرد و مُهر باقی نمانده است.
اگر در آینده نزدیک با دخالت وزارت نیرو اقدامی قاطعانه در جلوگیری از برداشت خودسرانه آب صورت نگیرد حیات رو به مَمات دشتهای لامرد و مُهر به گونهای رقم خواهد خورد که احیاء آن برای همیشه تاریخ امکانپذیر نباشد.