خبرگزاری کار ایران

استاد فلسفه دانشگاه خوارزمی:

در یک جامعه ایده آل، معرفت اصل و غایت نیست، باید آگاهانه زیست

asdasd
کد خبر : ۱۲۶۴۶۸

هدف از آفرینش انسان، زیستن است نه دانستن و آگاهی متفاوت از دانستن / دست یافتن به آگاهی سهل الوصول است و نیاز به سیر و سلوک، ذکر و چله نشینی ندارد؛ بلکه دقت و توجه لازمه‌ی آن است. سیر و سلوک و ریاضت برای درکِ روح و جان است.

ایلنا: زندگی آگاهانه زندگی‌ای است که تجربه شود و تجربه یعنی تماس برقرار کردن و زیستن با حقیقتِ آن مفهوم و یا موجود؛ چراکه در زندگیِ علمی به ظواهر اشیاء توجه می‌شود.

به گزارش ایلنا در کرج، عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی با بیان این مطلب در هشتمین نشست از سلسله نشست‌های «من، دیگری، معنا» ویژه تبیین پدیده‌های نوظهور معنوی که هر هفته در دانشگاه خوارزمی برگزار می شود افزود: هرچه قدر که بینش و معرفت انسان گسترده‌تر شود، هر لحظه از زندگی را عجین شده با مرگ می‌بیند.

رسولی پور با بیان اینکه تمام لحظات زندگی، لحظاتِ آمد و شد و نیستی و هستی است، تصریح کرد: هر «آنی» نمی‌آید مگر این که «آنی» رفته باشد و برای این که «آنی» بیاید باید از این که «آنی» برود، استقبال شود؛ برای داشتن حیات واقعی نیز باید از مرگ استقبال کرد.

وی در ادامه خاطر نشان کرد: استقبال از مرگ بدان معنی نیست که این زندگی تلخ است و باید خودکشی کرد؛ بلکه مرگ طبیعی که زمان خاص خود را دارد اما اندیشیدن در مرگ معنوی، مطابق آن چیزی که پیامبر در حدیث«موتوا قبل ان تموتوا؛ بمیرید پیش از آن که به مرگ طبیعی بمیرید» به ما می‌آموزند را باید مورد توجه قرار داد و از این طریق، زمینه‌های تجربه‌ی جدید را فراهم کرد؛ چراکه هر حرکتی نیاز به یک توقف دارد؛ اگر کسی در زندگی خواستار جهش است باید بمیرد و توقف کند و همان طور که مشاهده می‌کنیم آدم‌های بزرگ، خلوت‌ها و بریدن‌هایی از جامعه دارند و به تعبیر قرآن، تبتّل دارند و خود را برای مدتی از جمع حذف می‌کنند، تا انرژی خود را برای حرکت در آینده تقویت کنند.

این استاد دانشگاه خوارزمی تصریح کرد: تجربه‌ی مرگ طبیعی و یا مرگ معنوی زیباترین تجربه‌ای است که بشر در این زندگی می‌تواند داشته باشد؛ مرگ، گذاری بین گذشته و آینده و دنیا و آخرت است و اگر از این پل نگذریم، نمی‌توانیم جهان ناسوت یا جهان مادیات را که دیده می‌شود، بگذرانیم و به جهان غیب و معنا که دیده نمی‌شود راه یابیم.

وی بیان کرد: انسان باید دردگریز باشد و از درد و رنج استقبال نکند؛ انسان در مواجهه با دردها با مراجعه به پزشک و انواع طب مکمل، به دنبال رهایی از درد و رنج است و این نشان دهنده‌ی آن است که افراد به دنبال چیزی هستند که ملائم با طبعشان باشد و درد ملائم با طبع او نیست و به همین دلیل از تمام دردهای جسمانی، روانی و حتی معنوی که بزرگترین آن حس بی معنایی در زندگی است، گریزان است.

رسولی پور خاطرنشان کرد: انگاره‌ی اینکه درد از سوی خداست و خداوند درد را برای بندگان و حبِ خود اعطا می‌کند، انگاره نادرستی است و خداوند چیزی جزء عشق و محبت عطا نمی‌کند و درد و رنج هشداری جبری و اضطراری است که قدر موهبت‌هایی را که داریم، بدانیم.

وی در ادامه آگاهی را متفاوت از شناخت و معرفت دانست و گفت: هدف از آفرینش انسان، زیستن است نه دانستن و آگاهی متفاوت از دانستن است.

این استاد فلسفه تعابیر مختلفی از انسان را برای درک مفهوم آگاهی بیان کرد و افزود: در نگاه ماتریالیستی، انسان تک بُعدی است و انسان را فقط جسم می‌دانند و بعضی، غالباً انسان را ترکیبی از دو بُعد مانند روح و بدن، ذهن و بدن و یا روان و بدن می‌دانند؛ بعضی مکاتب نیز سه عنصر بدن، ذهن و نفس را برای حیات بشر قائل هستند؛ اما ادیان، عنصر چهارمی با عنوان روح را نیز معرفی می‌کنند.

رسولی پور تصریح کرد: رسیدن به مقام «فناء فی الله» از طریق شکستن همه قالبهاست؛ به طوری که فقط روح را می‌بینیم؛ اما در زندگی مادی که در آن ریاضت و سیر و سلوک نیست و با سه عنصر بدن، ذهن و نفس عجین شده‌ایم.

وی یادآور شد: گاهی اوقات یک موجود یا یک ذات، مانند همسر، کتاب و فرزند؛ و یا یک مفهوم، مانند ایثار، بخشش، رشد و کمال، به زندگی معنا می‌دهد. آن چیزی که به زندگی معنا می‌دهد، شناخت آن فرد یا مفهوم نیست؛ بلکه تجربه و زیستن با آن فرد یا مفهوم است.

رسولی پور تصریح کرد: زندگی آگاهانه زندگی‌ای است که به قول سقراط تجربه شود و تجربه یعنی تماس برقرار کردن با آن مفهوم و یا موجود. در زندگی آگاهانه و معنوی، با حقیقت اشیاء تماس پیدا می‌کنیم؛ چراکه در زندگیِ علمی به ظواهر اشیاء توجه می‌شود. گوهر و حقیقت انسان نه در ذهن، بدن و نفس، که در جان اوست.

وی ادامه داد: آگاهی دانستن نیست؛ بلکه تجربه و زیستن و همراهی کردن و همزیستی مسالمت آمیز با همه موجودات محیط اطراف است.

رسولی پور خاطر نشان کرد: شناخت از محیط معنابخش زندگی نیست؛ بلکه آگاهی‌ها و تجربه‌های ما نسبت به محیط اطراف، معنابخش زندگی ماست و با درک این موضوع در هر مکان و زمان می‌توان با معنا زندگی کرد.

وی گفت: دست یافتن به آگاهی سهل الوصول است و نیاز به سیر و سلوک، ذکر و چله نشینی ندارد؛ بلکه دقت و توجه لازمه‌ی آن است. سیر و سلوک و ریاضت برای درکِ روح و جان است.

رسولی پور در پایان افزود: در یک جامعه ایده آل، معرفت اصل و غایت نیست و باید آگاهانه زیست. علمی که همراه با آگاهی و تهذیب نفس باشد به معنابخشی در زندگی کمک می‌کند اما اگر همراه با تهذیب و آگاهی نباشد کشنده و نابود کننده است و به تعبیر امام خمینی حجاب اکبر است.

نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
نظرات خوانندگان
  • ناشناس

    جامعه ایده ال جامعه‌ای است که اختلافات را که اساس خلقت است، بپذیرد و با تمرکز بر اهداف مشترک عمل کند. الکترون و پروتون در تضاد با یکدیگر ضمن حفظ فاصله، زیربنای ماده و جهان را میسازند. اگر فاصله رعایت نکنند و وارد حریم خصوصی یکدیگر شوند، ساختار اتم فرو میریزد

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز