خبرگزاری کار ایران

رضا امیرخانی، نویسنده و منتقد ادبی

زبان فارسی در خطر است

رضا امیرخانی، نویسنده و منتقد ادبی گفت: طی این سالها چند صد میلیون نفر از آمار کسانی که به فارسی می‌نوشتند و صحبت می‌کردند کم شده و از این رو زبان فارسی در خطر است.

به گزارش ایلنا، رضا امیرخانی نویسنده برجسته و صاحب سبک کشورمان که به دعوت اداره کل کتابخانه‌های عمومی گیلان در یازدهمین دوره نمایشگاه کتاب گیلان حضور یافته بود طی سخنانی در بخش جنبی این نمایشگاه اظهار داشت: تاکنون در هیچ یک از نمایشگاه‌های استانی به عنوان میهمان شرکت نکرده‌ام چون می‌ترسم برپایی نمایشگاه برای کتاب فروشی‌های سطح شهر خیلی اتفاق خوبی نباشد.

وی افزود: دوستان ارشاد در این سال‌ها تلاش کرده‌اند که فضا به سمتی پیش برود تا اهالی نشر هر استان در نمایشگاه استانی شرکت کنند و امیدوارم فضا طوری مهیا شود که کتاب فروشی‌های هر استان فرصت حضور در نمایشگاه‌های استانی کتاب را داشته باشند وگرنه نمی‌شود با اطمینان گفت که برگزاری نمایشگاه‌های استانی برای حوزه صنعت نشر چندان مفید هستند.

این نویسنده و منتقد ادبی با بیان اینکه کتاب به عنوان یک رسانه ماندگار شناخته می‌شود، خاطرنشان کرد: کتاب تنها رسانه و مدیومی است که اگر خوب باشد و بتواند از سد زمان عبور کند می‌شود تقریبا مطمئن بود که عمر زیادی خواهد داشت اما معمولا رسانه‌های دیگر این وضعیت را ندارند.

وی ادامه داد: آدم‌هایی که کتاب می‌خوانند سعی می‌کنند متمرکز‌تر باشند و برای همین معمولا سعی می‌کنم برای کتابخوان‌ها احترام تفاوتی قائل شوم.

امیرخانی در پاسخ به سوالی در مورد دلیل نامگذاری یکی از کتاب‌هایش به نام «نشت نشا» گفت: اگر بخواهم در مورد این کتاب حرف بزنم اول باید به این مورد اشاره کنم که چند نفر از دوستان قدیمی‌ام اهل لشت نشاء بودند و همیشه این اسم برای من آشنا بود و موقعی که می‌خواستم برای کتابم اسمی انتخاب کنم اسم «نشت نشا» را انتخاب کردم.

وی ادامه داد: واقعیت امر این است «نشت نشا» را جعل کرده‌ام. در آن دوره چیزی به نام «فرار مغز‌ها» و «مهاجرت نخبگان» داشتیم. هرچه که فکر کردم دیدم واژه «فرار» خیلی تند است و ازسوی دیگر تاریخ ما هجری است و در اسلام «مهاجرات» امر مقدسی است و سعی کردم اسم بهتری پیدا کنم. غربی‌ها به این پدیده می‌گفتند «BRAIN DRAIN -نشت مغز» برای همین وازه نشت را انتخاب کردم. «نشا» هم کوتاه شده کلمه «نشاندن» است.

این نویسنده و منتقد ادبی با بیان اینکه این افراد نه می‌توانستند نخبه باشند و نه مغز اظهار کرد: مهم‌ترین اتفاق این بوده که این قشر از جامعه افرادی بوده‌اند که نظام برای آن‌ها سرمایه گذاری کرده است.

وی در ادامه در خصوص مطالب آمده در این مقاله که بعدا به کتاب تبدیل شد، گفت: زمانی که به ایالت متحده آمریکا سفر کردم هزینه هتل خیلی گران بود و برای همین یک ماشین هزار دلاری خریدم و حتی برخی شب‌ها در ماشین می‌خوابیدم. از طرف دیگر هر کدام از دوستان هم دانشگاهی من در یکی از ایالت‌ها از اساتید دانشگاهی آن ایالت بودند و هر شب می‌ه‌مان یکی از دوستان می‌شدم و در این نشست و برخاست‌ها هر کدام از دوستان یک جمله درخشانی در مورد سیستم آموزشی کشور می‌گفتند و دلیل عدم پیشرفت کشور را ذکر می‌کردند و آرام آرام «نشت نشا» به ذهن من آمد و همهٔ آنچه که در این کتاب گفته شده حرف‌های شخص من نبوده است.

خالق «نشت نشاء» در پاسخ به این سوال که آیا هنوز به آنچه که در این کتاب گفته شده است اعتقاد دارد یا خیر، اظهار کرد: در همهٔ آثارم مطمئنا هستم که موقع نوشتن اثر حرفم‌‌ همان بوده است و به آن اعتقاد داشته‌ام. در همهٔ آثارم کمبودهایی قابل مشاهده است اما به این عنوان که دوست داشته باشم امروز چیزی را به آن‌ها اضافه کنم معتقد نیستم، چون آن پروژه در ذهنم بسته شده است.

وی اضافه کرد: کماکان وقتی به موضوع «نشت نشا» نگاه می‌کنم به این مساله اعتقاد دارم که هر کدام از ما به آنچه پیرامونمان اتفاق می‌افتد باید پاسخگو باشیم. اگر چیزی را از پدر و مادرم یاد گرفتم به آن‌ها مدیونم و به‌‌ همان نسبت اگر علمی در کشورم یادگرفته‌ام به کشورم مدیون خواهم بود. آنچه که در مورد علم بومی گفته بودم بدیهی است. علم بومی از سوال بومی گرفته می‌شود و سوال بومی آن چیزی است که کشور ما کم دارد.

امیرخانی بر لزوم اتحاد و حفظ همدلی بین اقوام ایرانی تاکید کرد و یادآور شد: خدای نکرده اگر روزی ما قدردان همدلی موجود در کشورمان نباشیم و درگیری قومی گرایی شویم تبدیل به افغانستانی دیگر می‌شویم.

وی ادامه داد: آنچه که امروز در عراق و سوریه می‌بینیم این است که آرامش موجود در آن کشور واقعی نبوده است درست‌‌ همان چیزی که در یوگوسلاوی سابق نیز رخ داد.

این نویسنده و منتقد ادبی با اینکه رمان برای مخاطبان عمومی نوشته می‌شود، اظهار کرد: همواره سعی کرده‌ام رمانی بنویسم که همه بخوانند و برای قشر خاصی نمی‌نویسم..

امیرخانی با اشاره به اینکه فعلا رمانی در دست انتشار ندارد، گفت: در زمان قدیم نویسندگان در پایان کتاب لیست کتابهای در دست انتشار خودشان را نیز می‌نوشتند اما امروزه بعضی کتاب‌ها در دست انتشار و برخی در دست ارشاد است اما رمان‌ من هنوز در دست الهام است و از مدت‌ها پیش بر روی موضوع توسعه شهری مشغول کار هستم که به دلایلی روند نوشتن آن بسیار کند پیش می‌رود و کتابی برای حضور در نمایشگاه کتاب تهران ندارم. نفحات نفت جلد صفر نشت نشا است.

این نویسنده صاحب سبک کشورمان در خصوص رسم الخط خاص خود گفت: در نوشته‌هایم از جدا نویسی (جدا کردن وند‌ها و بن‌ها) استفاده می‌کنم و یک نگاه شخصی بر آن حاکم است و هیچ وقت نسخهٔ عمومی نمی‌دهم.

وی جدانویسی را لازم دانست و گفت: این کار را می‌کنم تا اگر در دوره‌ای مسئولان فرهنگستان زبان و ادب فارسی مدعی شوند که کسی قادر نیست کلماتی که جدانویسی شده را بخوانند دلایلی برای تقض این حرف داشته باشم و تابحال اینگونه نبوده که کسی به خاطر رسم الخط کتاب آن را کنار بگذارد.

 وی با بیان اینکه دلایل محکمی برای جدا نویسی دارم، افزود: پیش فرض اول این است که از نظر من زبان فارسی در خطر است و مورد بعدی این است که نویسنده پاسدار زبان فارسی است.

امیرخانی در خصوص در خطر بودن زبان فارسی اظهار کرد: اگر به ۱۵۰ سال پیش برگردیم زبان اداری و روشنفکری هند فارسی بوده است. یا در سرود ملی پاکستان که توسط اقبال لاهوری سروده شده و اخیرا تغییر کرد، تنها یک کلمه غیرفارسی وجود داشت. در کتیبه‌های مساجد هند و ترکیه کلمات فارسی زیادی مشاهده می‌کنیم و بسیاری از شعرای ما در هند دفن شده‌اند و کتبیه‌های امامزاده‌ها و مساجد هندی و پاکستانی به خط فارسی نوشته شده است نه عربی..

وی افزود: بنابراین طی این سال‌ها چند صد میلیون نفر از کسانی که به فارسی می‌نوشتند و صحبت می‌کردند کم شده است و ممکن است افغانستان نیز به سرنوشت هند دچار شود و زبان فارسی دری را از دست بدهد. اگرچه تاجیک‌ها زبانشان فارسی است اما به روسی می‌نویسند و ما نتوانسته‌ایم زبان و نگارش فارسی را گسترش دهیم.

امیرخانی با تاکید بر در خطر بودن زبان فارسی، از دست رفتن قدرت لغت سازی را یکی دیگر از مشکلات دانست و گفت: اعراب به راحتی با واژه‌های بیگانه لغت سازی می‌کنند اما در زبان فارسی لغت سازی نداریم و به نظرم جدا نویسی به ساخت لغت در زبان فارسی کمک می‌کند.

وی در خصوص وضعیت رمان نویسی قبل و بعد از انقلاب، گفت: تمام رمان‌های خوب قبل از انقلاب یک کپی خارجی موفق با الگوی جریان چپ بدون اینکه هیچگونه سرقت ادبی رخ داده باشد، داشته‌اند چون فضای فکری نویسنده‌ها و الگوهای ذهنی آدم‌ها یکی بوده است.

نویسنده برجسته کشورمان اضافه کرد: فرار از فضای الگوی چپ یکی از بزرگ‌ترین اقداماتی بود که امام خمینی آن را به روی ما باز کرد و امروز فضای رمان‌های ما دیگر اکثریتش چپ نیست.

کد خبر : ۳۲۳۶۲۷